سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 11 آبان 1403
    29 ربيع الثاني 1446
      Friday 1 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۱۱ آبان

        خوف و ترس

        شعری از

        محمد شمس باروق

        از دفتر ره عشق نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۹ تير ۱۴۰۰ ۱۲:۰۲ شماره ثبت ۱۰۰۴۱۶
          بازدید : ۱۸۶   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        من از  این  خوشی  بدون درد  می ترسم
        نه از آبی نه قرمز ، از رنگ  زرد  می ترسم
        مرا  از این  بگذار آن  بگذر، باکی  نیست
        از  زندگی در شهد شیرین  قند می ترسم
        من از دشمن قداره بند مست نمی ترسم
        ولی از مدح و تمجید زیاد نامرد می ترسم
        در پی یار، سر گشته در این کوی و آن برزن
        اصولاً  نمیدانم چرا از سفره عقد می ترسم
        اگرچه راه دشوار است و مقصد ناپدید اما
        نه از فقر نه بدبختی از بخت بلند می ترسم
        نمی ترسم از تهدید ضمنی صاحبخانه اما
        از تکه ای کاغذ در دست آن فرد می ترسم
        من از  دعوا و دشنه و چاقو در این معبر
        اگر بیافتد به دست آدم گند می ترسم
        مرا از دزد و حرامی سر برزن باکی نیست
        اما از وام  بانک مال مردم دزد می ترسم 
        نترسم از خوردن چند سیخ جوجه و چنجه
        لیک از صف صندوق فیش نقد می ترسم
        خداوندا من از مکر و حلیه ابلیس می ترسم
        از غذای شب مانده و سوپ سرد می ترسم
        چو پروانه "بر گرد وجود یار  می گردم ، ولی
        از دماغ فیل افتاده، مشکل پسند می ترسم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱۰ تير ۱۴۰۰ ۱۷:۰۹
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
        البته که سرخ و آبی از زرد( ذوب آهن) می ترسند خندانک
        بهنود کیمیائی
        پنجشنبه ۱۰ تير ۱۴۰۰ ۰۹:۱۳
        درودها




        ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        پنجشنبه ۱۰ تير ۱۴۰۰ ۱۶:۳۰
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شهنی
        شنبه ۱۲ تير ۱۴۰۰ ۰۰:۲۴
        درود فراوان
        بسیار بسیار
        زیبا و عالی
        بود خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5