سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 15 ارديبهشت 1404
  • روز بزرگداشت شيخ صدوق
9 ذو القعدة 1446
    Monday 5 May 2025
    • روز جهاني ماما

    حمایت از شعرناب

    شعرناب

    با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

    در جملاتی که علی ع در تمام عمرش گفت ، این جمله از همه رساتر و عمیقتر ،زیباتر ، اثربخش و آموزنده تر بود.کدام عبارت؟کدام جمله؟آن ۲۵ سال سکوت علی است. دکتر علی شریعتی

    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت

    بهشت - حسادت ماه

    شعری از

    ابوالفضل احمدی

    از دفتر دوتــایی هــــــای عاشـــــــــــقانه نوع شعر دوبیتی

    ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۹ ۲۳:۴۴ شماره ثبت ۹۳۹۸۸
      بازدید : ۳۵۰   |    نظرات : ۸

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه

    عرض سلام و خسته نباشید خدمت هنر دوستان عزیز🌺

    (بهشت)
    به چشمش جوی شیر و توت و انگور
    خودش خوش طعم و شیرین ، جامِ ساغر
    بهشت از چشم اهل دین فِتاده
    به روی و موی و نازش گشته کافر
    **************************************************
    (حسادت ماه)
    از آن لبهای گرم آمیخته در هم 
    زدی صد بوسه چون گل یادگاری
    حسادت برده بود مَه در شبستان
    به جای بوسه بر آن لب اناری

    ابوالفضل احمدی - اردکان - یزد
    دوتایی ها - قسمت سوّم - دهم دی نود و نه

    پانویس:
    دوتایی اول)
    در مصرع اول دوتایی اول ، سفیدی چشم معشوقه به شیر و سیاهی چشمانش به توت و انگورِ سیاه تشبیه شده.
    مصرع بعد از آن ،عاشق شراب واقعی و مستی راستین را در وجود عشق خود میابد ، معشوقه آنقدر زیباست که اهل دین و دیانت  ، بهشت را به روی و موی عشقِ عاشق شعر فروخته اند!
    **************************************************
    دوتایی دوم)
    عاشق ، بارها بوسه ای را که آمیخته از طعم لب های خود و معشوقه اش بوده چشیده و لب های غنچه دلبرش(و همچنین خود آن) را به گل تشبیه کرده ، که بوسه های او به یادگار مانده ، در آن شب دیدار در آن شبستان ، ماه آسمان به جای اینکه بر جانان بوسه بزند ، به ماهِ صورت دلبر حسادت می ورزید!
    **************************************************
    امیدوارم مورد توجه شما عزیزان قرار گرفته باشد🌸
     
     
    ۱
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۹ ۰۷:۳۵
    درود بزرگوار
    زیبا و جالب بودند خندانک
    ابوالفضل احمدی
    ابوالفضل احمدی
    پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۲۷
    🌳🌻🌻🌻🌻🌻🌻
    ارسال پاسخ
    طوبی آهنگران
    پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۹ ۱۶:۵۵
    سلام جناب احمدی
    زیبا سروده اید
    سر فراز باشید
    ابوالفضل احمدی
    ابوالفضل احمدی
    پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۲۷
    🌳🌻🌻🌻🌻
    ارسال پاسخ
    مجتبی شهنی
    يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۰۱:۰۰
    درود
    بسیار
    زیبا
    عالی


    *_꧂🌸☘️჻*
    🌸 🌿 *꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸_____*
    ☘️჻🌸🌿
    ابوالفضل احمدی
    ابوالفضل احمدی
    دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۰۰:۱۱
    🌺🌺🌺🌺🌺
    ارسال پاسخ
    امید کیانی (امید)
    يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۱۰:۵۹
    درود
    آفرین
    قلمتون مانا خندانک خندانک 👍
    ابوالفضل احمدی
    ابوالفضل احمدی
    دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۰۰:۱۱
    🌺🌺🌺🌺
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    سید مرتضی سیدی

    مرا گرچه از دوری روی تو ااا دلاشفته و گیج و منگ آفرید ااا ولیکن تو را ای گل نازنین ااا فریبا و زبر و زرنگ آفرید ااا تو را در بلندای کوهی بلند ااا چنان ماه و ما را پلنگ آفرید
    غلامرضا مهدوی (مهدوی)

    نه در این عالم دنیا که درآن عالم عقبی ااا همچنان بر سر آنم که وفادار تو باشم
    سید مرتضی سیدی

    تمام حزن یاران است در من ااا زمستان و بهاران است در من ااا شکستم بغض چندین ساله ام را ااا خدایا شور باران است در من
    ساسان نجفی(سراب)

    در دایره ای که آمد و رفتن ماست اا او را نه بدایت و نه نهایت پیداست اا کس مَی نزند دمی در این معنی راست اا کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
    سید مرتضی سیدی

    هر چند شیشه های دلم را شکسته اند ااا اینجا هنوز پنجره ها را نبسته اند ااا امشب تمام آینه ها در حضور دل ااا در خویشتن نشسته و از خود گسسته اند ااا دیگر چه اعتماد به دستان دوستان ااا وقتی عصای پنجره ها را شکسته اند ااا اینجا کبوتران حرم تنگ هر غروب ااا بر برج های خیس نگاهم نشسته اند ااا من از نگاه ساده ی این کفش های کوچ ااا احساس می کنم که از این کوچه خسته اند

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1