شماری نامِ دخترانه

درود بیکران محضرتان، شاعر گرامی
بانوی ارجمند، مهربانو عجم

بسیار سپاسگزارم از مهرتان.
لطف کردید و به زیبایی خوانده اید.

درود بیکران محضرتان استاد بزرگوار
شاعر ارجمند، جناب استکی

در واژه نامه ی بنده
شما، یکی از معدود معانیِ بزرگواری اید.
لطف کردید
نگاه عیب پوشتان را دوست دارم.

درود بر شما شاعر گرامی
دوست بزرگوار، جناب اخباری

بسیار سپاسگزارم برای حضور مهرانگیزتان.
قدردان نیک خواهی تانم. بهمچنین، بنده
شادابی و تندرستی تان را آرزودارم.

درود بسیار بر شما شاعر گرامی
دوست بزرگوارم جناب علامیان

بسیار شادمان و سپاسگزارم برای حضور و
فرمایش مهرآمیزتان.
ممنونم، و خوشحال از اینکه نوشتار بنده را پسندیدید.

شاد و تندرست باشید.

درود بسیار بر شما شاعر گرامی
دوست بزرگوارم جناب مانا

بسیار سپاسگزارم.
بخاطر افت حلاوت پوزش می طلبم.
بسیار برای تعریف هایتان ممنونم.

درود بیکران محضرتان شاعر ارجمند
دوست و برادر بزرگوارم، جناب قنبرپور

ارادتمندتانم.
ایمان دارم که در سخاوت و مهر و عیب پوشی یگانه اید.
مفتخرم ساختید با نظر مهرآمیزتان.

بنده بنده ی حقیقتم و حقیقت را عرض میکنم که
با ((شاعر)) بودن فاصله ای دارم که درکم از آن،
هر روز بیشتر می شود.
اگه همه ی سروده هایم را پس از صد مرتبه ویرایش
در دفتری، با بهترین دست خط نستعلیق هم بنویسم
سپس کودکی دبستانی، با خط میخی، روی آن بنویسد
((حافظ))، همه نوشته هایم دست و پا در می آورند و از دفتر می گریزند.

درود بیکران بر شما شاعر ارجمند
دوست بزرگوارم، جناب پرناک

بسیار سپاسگزارم که اینهمه لطف دارید.
قدردان نیک خواهی تانم و بنده نیز
برایتان بهترین ها را خواستارم.

درود بیکران محضرتان شاعر گرامی
بانوی ارجمند، مهربانو غزانی

بی اندازه سپاسگزارم برای
حضور گرمابخشتان.
و قدردان بزرگواری و
اغماضگری تانم

شادمان و شاداب باشید.

درود بیکران محضرتان استاد گرامی
شاعر ارجمند جناب ناظمی

بر این نوشتار نور بخشیدید.
قدردانِ مهر و لطفتانم.

درود بیکران بر شما شاعر ارجمند
دوست مهربانم جناب خواجوند مانی

بینهایت سپاسگزارم، به نوشتار بنده مهر ورزیدید.
قدردان حضور مهربانتانم.

درود بیکران محضرتان شاعر گرامی
بانوی ارجمند، مهربانو کاسیانی

تشکر بسیار میکنم برای حضور پر طراوتتان.

و ظالمانه اینجاست که، بعد عبور از آنهمه فیلتر
در نهایت ((خاکی پهناور)) می دهم و مدیریتِ پروژه ی
عمران و آبادانی را.

البته، از مفعولِ ((بجویم)) و محدوده ی
اِعمالش غافل نشویم.
چنین موجودی هست آیا؟
یا اینکه ما خاک می مانیم.
لطف کردید نوشتار بنده را خواندید.
پاینده باشید.

خاک که هستیم همگی
البته که هست ان شالله به بخت شما راه پیدا کنه و باهم خاک پهناوری را آباد کنید😁

سپاسگزارم بانوی بزرگوار
بنده نیز بهترین را برای خود و عزیزانتان خواهانم.
البته، در اینجاست که دوست دارم یادآوری کنم، ممکن است
مانندِ شعرِ خودتان(مسلخِ خمارِ زیبا)، کمی هم جنبه های مناجات و عرفان داشته باشد.(البته شاید بنده دنیاطلب باشم، اما در جای خاصش، ژست عارفانه نیز میگیرم، مثلاً هم اکنون)

درود بیکران محضرتان شاعر گرامی
دوست ارجمندم، جناب معینی

بینهایت سپاسگزارم از توجه تان به نوشتار بنده.
لطف و طراوت منش مهرآمیزتان را می ستایم.
و همچنین قدردانِ نگاه اغماضگرتانم.

آره، بنده نیز سروده های امروزی را دراینباره خوانده ام.
به باورِ حقیر، اصل خود ((بخشش)) است.
یعنی اینکه ((دل)) بتواند از خیر ((پایین)) بگذرد و متوجه ((بالا)) باشد.
و اینکه ((پایین)) و ((بالا)) چه تعبیر شود، سلیقه ی اجراگرِ ((سعادتمندِ)) فعلِ ((بخشش)) است.

مهرتان را می ستایم.

درود بیکران محضرتان شاعر ارجمند
دوست بزرگوارم، جناب رجائی

بینهایت سپاسگزارم از لطف و بنده نوازی تان.
لطف می کنید، به روی چشم.
بنده نیز چشم به راه حضور نیک تان.

درود بر شما شاعر گرامی
دوست عزیزم جناب احمدی

لطف کردید و بسیار سپاسگزارم.
پاسختان به نظر خود را نیز دیدم(چون برایم اهمیت داشت) و تحت تأثیر مهربانی تان قرار گرفتم.
البته، در این محفل، همه دست سروده و سراینده گرد آمده اند.
سرایندگانی که دوست دارانِ هر سلیقه ی شعری را راضی نگه می دارند.
دیدنِ سروده های بیشتر، از طیف های گسترده تر، سودِ نخستش را به خودتان می رساند.
شاد و تندرست باشید

ایشالله حال دلت خوب باشه😁🌹

درود بیکران محضرتان استاد ارجمندم
شاعر بی همتا، جناب غرب

از لطف و مهرتان ممنونم.
شادمانم که شما بنده را تحسین فرمودید.
آره برای یکی از دوستانم به محض دیدن متوجه شد،
اما نمی دانم خودم چرا درک نکردم این نقص وزن را، البته
بنده نوشتن این سروده را در دو سه روز انجام دادم و بنده سروده هایم را پیش از آنکه در قلبم جا باز کنند و نسبت به آنها عِرق پیدا کنم، که این وابستگیِ بی اساس، دیدنِ خیرخواهی ها را(نظیر آنچه از همواره از شما دریافت نموده ام) مسدود کند، آنرا در معرض کمک بزرگواران قرار می دهم.
( و می دانم که عذرم پذیرفتنی نیست.)

برای حل این مشکل، سه پیشنهاد به ذهنم خورد و یکی از آن ها را
مناسب دیدم. دانستن نظر شما(و هر خواننده ای که دوست داشت) دراینباره، یا ارائه پیشنهاد بهتری، بسیار ارزشمند و ستوده است:
دو مرواریدِ داغ از آن صدف برداشتم، هرگز-
فراموشم نمی‌گردد خروشِ موجِ دریا را:

دلیل اصلی که این مصرع را برگزیدم، اینست که دو نامِ دخترانه ی دیگر نیز به این سروده می افزاید. دلیلِ دوم، تشبیهِ سخنان حافظ به مروارید است.

بینهایت سپاسگزارم از شما

سینا جان سلام
با انتخاب مصراع جدید نه تنها وزن که شعر کولاک شد
بازهم ممنونم که مرا به درگاه نقد خود پذیرایی

درود بیکران محضرتان استاد گرامی
شاعر ارجمند جناب انصاری دزفولی

بسیار سپاسگزارم برای اینهمه مهر و معرفت.
خیال دوستان شور آفرین است.
قدردانِ محبتتانم.
شما نیز شادمان و شاداب باشید.

درود بیکران محضرتان شاعر گرامی
دوست ارجمندم جناب صادقی

بنده وقتی عذرخواهی بدهکار باشم، پیش از
سلام و احوال پرسی، نخست عذرخواهی خویش را
مطرح میکنم، مانند اینجا،
به معنای کلمه احساس شرمساری کردم.
میدانم کاهلی بنده را می بخشید. بحث مربوط به شعر زیبایتان
را خواهم گشود و فرمایشتان را خواهم خواند.

بینهایت برای حضور مهرآسایتان سپاسگزارم. و همینطور نظر
مهرآمیزتان را می ستایم.

بنده می دانم خواننده ی هفتاد ساله ای که افتخار می دهد و نوشتار
من را می خواند، با خواندن واژه ی نخستِ هر بیت، تا ته آن را چشم بسته
می داند. اما خود را ملزم به جلبِ توجه و متقاعد کردنِ کودکِ ده پانزده ساله ای که بطورِ تصادفی افتخار حضورش نصیبِ نوشتارم می شود نیز می دانم.
برای همین، با آنکه می دانم شاید بسیاری از خوانندگان که شاعرانی بزرگ اند، از این اعراب گذاری های بنده خوششان نیاید، این کار را که از آن نظر به زیانم نیز است، انجام می دهم.

دوستدار مرام و معرفتتانم

درود بیکران بر شما استاد ارجمندم
شاعر بزرگوار، جناب عباسی مقدم

بینهایت ممنونم، چه مصرعِ دوست داشتنی ای، اما
گمان نمی کنم هیچ زیبارویی با بهره مندی از اشعارِ حضرت شما،
توجهی به خط خطی های بنده داشته باشد.
با این وجود، بینهایت سپاسگزارم برای مهر و سخاوتتان.

همیشه شاد باشید و تندرست.

درود بیکران بر شاعر و نویسنده ی بزرگ
بانوی ارجمند، مهربانو علی وردی زاده

پیشی از هرچیز، عرض کنم خواهش می کنم، چنانچه
فرصت یافتید غزلی که فردا منتشر خواهد شد را نیز بخوانید.
افتخاری ست برای بنده و نوشتارم،
که شما نویسنده ی زبردست
سروده ام از دیده گذراندید.
و بینهایت سپاسگزارم برای ابراز لطفتان به سروده های بنده.

بنده نیز برایتان، شادی و شادبی آرزومندم.

با کمال میل سرودهٔ‌تان را خواهم خواند.
سپاسگزارم. 🙏🌷

درود بینهایت بر شما شاعر بزرگوار
و دوست ارجمندم جناب زندیه شاهین

ممنونم دوست مهربان، در پناهِ بینهایتِ نگاهِ مهربینتان
خرده نوشتار بنده نیز به اندازه ای می رسند.
بسیار سپاسگزارم از حضور صفا بخشتان.

درود و سلام بسیار بر شما
شاعر بزرگوار جناب ناصری

بسیار سپاسگزارم برای مهربانتانی تان.

برایتان آرزوی شادی و شادابی دارم.

درود بیکران بر شما شاعر بزرگوار
دوست ارجمندم جناب شریف

ممنونم از لطفتام. بسیار شادمانم که به نوشتار بنده
توجه فرمودید و پسندتان شد.

قدردان نیک خواهی تانم و بنده نیز
برایتان آرزوی شادی و نیکروزی می نمایم.

درود بسیار بر شما شاعر گرامی
دوست بزرگوارم جناب فکری

بسیار ممنونم از لطفتان.

سپاسگزارم نیکخواهی تانم.
بنده نیز بهترین ها را برایتان خواهانم.

درود بیکران بر شما شاعر بزرگوار
دوست ارجمندم جناب محمدی

بسیار سپاسگزارم که
نوشتار بنده را از دیده گذراندید.
و بسیار شادمانم که دلپسندتان آمد.

شاد و تندرست باشید

درود بیکران بر شما استاد گرامی
شاعر ارجمند جناب عسکرزاده

بسیار سپاسگزارم برای توجه و لطفتان.
و همچنین قدردانِ نیکخواهی تانم.

سایه تان جاوید.

درود بسیار بر شما شاعر گرامی
بانوی ارجمند، مهربانو آهنگران

بسیار بسیار سپاسگزارم.

درود بیکران بر شما بانوی گرامی
شاعر ارجمند، مهربانو امریاس

بسیار سپاسگزارم از توجه و
قدردانِ تشویق و دلگرمی تانم.

درود بسیار بر شما بانوی گرامی
شاعر ارجمند، مهربانو مهتدی

بسیار سپاسگزارم برای حضور ارزشمند
و بیان دیدگاه سخاوتمندانه تان.

درود بیکران محضرتان مهربانو عبدلی

بسیار خوشحالم که این بخش از متن بنده
مورد توجهتان است.
البته، این سروده به جز یک بیت( که متعلق به چند سال پیش است) دیگر بیتهایش در دو سه روز گذشته نوشته شده است و هیچ اصلاحی بر آن نگذاشتم. مثلاً درباره ی همین دو بیت که برگزیدید، بعداً در ویرایشی بیت دوم را اینگونه تغییر خواهم داد:
بسوز از پرده ها عصمت...
چنانچه دیدگاهی درباره ی این تغییر دارید، برخورداری از آن افتخاری ست برای این سروده و سراینده.

سپاسگزار و قدردانِ مهر و معرفتتانم.

بجویم از ثریا تا به زیرِ صخره ی خارا
پریچهری پری نازی پری خویی پریسا را

درود بیکران محضرتان شاعر ارجمند
بانوی بزرگوار، مهربانو شیخ محمدی

بسیار سپاسگزارم برای نگاهِ مهرآمیز و حضورِ
بِه مقامتان.
اگر نیک بنگریم ((سارا)) ی گرامی نیز هست،
با کمی تغییر در نگاهمان به بیتِ بالا:
پریسا را = پری+سا+را = پری سارا...

بجویم از ثریا تا به زیرِ صخره ی خارا
پریچهری پری نازی پری خویی پری سارا

چهره ی پری، نازِ پری، خویِ پری، و سارای پری...

پس درمی یابیم که نه تنها سارا کم ندارد، بلکه
پرچمش مفتخرانه در نوک قله ها به اهتزاز در آمده است.

شادمان و شاداب باشید.

از این زاویه نگاه نکرده بودم
ممنونم🙏🌷🌷🌷🌷🌷

درود بیکران بر شما شاعر گرامی
دوست بزرگوارم جناب رضاپور

بسیار سپاسگزارم.