سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 12 ارديبهشت 1403
  • شهادت استاد مرتضي مطهري، 1358 هـ ش - روز معلم
23 شوال 1445
    Wednesday 1 May 2024
    • روز جهاني كار و كارگر
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت

    تا شفق

    شعری از

    محمد ترکمان(پژواره)

    از دفتر تا غروب . . . نوع شعر سپید

    ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۹ ۱۸:۳۵ شماره ثبت ۹۲۲۹۲
      بازدید : ۴۴۸   |    نظرات : ۱۱

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه

    ... آن کیّ کافوری
    " کی " می شود
     تا تنِ کبودم را
    در کورهِ سردِ دل
     با نوشدارو
    آشنا کنم...؟
    می ترسم در یک شفق
     دق کنم
    و آرزوی دیرینم
     دیدارِ لباسِ " آدمی "
    بر قامتِ گرگ و میش
     به دلم بماند!
     
    ۹
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    يکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۹ ۱۰:۲۴
    درود استاد عزیز
    بسیار زیبا و پر معنی بود
    دلنشین و شورانگیز
    دستمریزاد خندانک
    اميرحسين علاميان(اعتراض)
    يکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۹ ۱۹:۴۸
    سپيدي بسيار زيبا بود
    احسنت دستمريزاد
    قلمتان سبز و مانا خندانک
    عیسی نصراللهی ( سپیدار )
    سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ ۱۳:۰۵
    کافور، کی، کبود، کوره
    نغمه یِ واژگانی به قامتِ نادوخته جامه یِ پریشدگی.

    کیفور ( مستانگیِ خودخواسته)،جناس ناقص افزایشی(کافور)

    گرگ و میش ( کنایه و ضرب المثل)

    در گرگ و میشِ این دِه،لیلا بِخوابِ ناز است
    هی میخَزَد به این سو،رویی که در گداز است


    کافور: ماده ای مقوی و سرشار از فایده که دو مفهومِ مصطلح آن همیشه در اذهان جاریست.یکی کفن و دفن و کافور و آن یک،کاهش میل جنسی
    راوی از کیفوری و کافوری گفته و آلامِ تن کبودش را به تسکینِ کافور سپرده، مگر کیفور و خلسه ای هاله گونی که بر دلِ ریشش بیاساید.

    شفق، دق، دیرین، قامت و میش( با همان نغمه ی واژگان).

    شفق: ما کوردها بر عکسِ باور و معمولِ عرف و عموم،شفق را نه غروب و سیاهی بلکه شفق ( شوسونِ شَفَق) را به پگاهان معنا میکینم.صبحِ زود.
    فلق را بکار نمیبریم ( پگاهِ مرسوم).بلکه بجایش از واژه ی شَفَق یعنی صبح زود بهره میبریم.یعنی افتراقی در فرهنگِ واژگان و معنایشان کاملا هویداست.
    شَفَق _ در روشناییِ آبیگونِ بَدْوِ تاریکی که چشم،چشم را نمیبیند یا به تباهی و اشتباه می افتد نیازی نیست که دق کنیم ( پیشتر به دستِ گرگِ روزگار افتاده ایم)
    آدمنمایِ بَره قاپ.
    پشمینه یِ مستورِ آدمکی عاصی که چنگال برمی افروزد و گرگ می زاید.

    می ترسم
    از آپارتمانِ کاغذیِ ژِن هایِ ژَرفناکی و بی شعوری.


    در لباس و قامت و گرگ و میش و آدم و تناسبِ واژگانِ بی پگاهانِ فَرُخ.

    میترسم
    مادر
    میترسم.

    * باید با انبردست، بی پروا،معانی را از مخیله یِ راوی،دزدید.
    این سروده چنین بود


    ____________________
    با مهر
    عیسی نصراللهی ( سپیدار )
    عیسی نصراللهی ( سپیدار )
    سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ ۱۳:۳۸
    __________________________

    از خوابِ سپیدِ کودکیهایِ من و تو:
    _کهْفی شده ام_
    گُم شده در مِترویِ تهران

    _________________________

    عیسی نصراللهی ۹۹/۸/۲۷
    ارسال پاسخ
    مهدی محمدی
    يکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۹ ۱۳:۳۸
    می ترسم در یک شفق
    دق کنم
    و آرزوی دیرینم
    دیدارِ لباسِ " آدمی "
    بر قامتِ گرگ و میش
    به دلم بماند!

    درود استاد ترکمان عزیز خندانک
    قلمتان ماندگار خندانک
    مریم کاسیانی
    سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ ۱۶:۵۸
    درود بر شما🌹
    آغاز عالی و پایان عالیتر👏👏👏
    جواد مهدی پور
    سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ ۱۷:۲۴
    درود و احترام محضرتان جناب استاد ترکمان عزیز

    از شعر نابتان بهره مند شدم

    زیبا ست

    خندانک خندانک خندانک
    خندانک
    سعید صادقی (بینا)
    چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۰۳:۴۱
    کوتاه دقیق استادانه
    گویای شعر شماست
    خندانک
    بهروز ابراهیمیان
    چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۰۵:۳۷
    سلام ودرود شاعرگرانقدرشعرزیبایی سرودیدقلمتان همواره پرتوان باد خندانک خندانک
    بهروز عسکرزاده
    جمعه ۳۰ آبان ۱۳۹۹ ۰۱:۳۲
    سلام جناب ترکمان عزیز

    قلمتان همیشه نویسا.
    خندانک
    يکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۹ ۱۳:۴۶
    و آرزوی دیرینم
    دیدارِ لباسِ " آدمی "
    بر قامتِ گرگ و میش
    به دلم بماند!


    درود بی نهایت به شما

    بی نهایت زیبا بود

    سایه تان مستدام 🌹
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0