سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 19 ارديبهشت 1404
    13 ذو القعدة 1446
      Friday 9 May 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        بخشندگی را از گل بیاموز؛ زیرا حتی ته كفشی را كه لگدمالش می كند خوشبو می سازد.اونوره دو بالزاك

        جمعه ۱۹ ارديبهشت

        - ایران -

        شعری از

        مهرداد بهار

        از دفتر سپید نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۰ ۰۷:۵۵ شماره ثبت ۵۳۵۶
          بازدید : ۹۳۶   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهرداد بهار


        از زیر پوست پارسیم

        رگهای تو رد می شوند

        -اینجا عمق مرده پرستی است –

        فریاد فراری پیشگویان تاریخ را

        حالا که ایلغاری از مرده آب صلح می آید

        آنی که من و گوش دریا می خوانیم

        اشکهای سبز کاج گونه اش را

        اشکهای زمین را خشک کن

        شاید گریه کنم

        برای غربت باستانی خویش

        -این صحبت تاریکخانه های تاریخ است

        صدای عاریتی آواز ایران و توران

        فرصتی تا بشویم

        - هوا را – خونم – خاکم -

        بی سنگ قبر با مومیایی باران

        من استخوان هایم

        چوبدستی پیران

        از همین تاریکخانه ی تاریخی

        که بر دیوارهایش دیوار چین را کشیده اند

        و در تکاپوی درهایش

        میخ های سبز کاشته اند

        تو را به خویش می خوانم

        آنی که خاک تو

        از خاک آسمان قدیمی تر است

        متولد از زنی نازا

        از خاکی به همین کهنگی که منم

        که گیسوان بافیده زنانش را گندمزارهاست.

        چوبه های دار

        چادر به سر می کشند.

        و دود بالای تو را خواهد گریست

        و اهورا مزدا

        با تو آرام خواهد گرفت

        تو را به خویش می خوانم

        از همین تاریکخانه ی تاریخ

        که در تاریخی تاریک می میرند

        باید

        برای غربت باستانی خویش گریه کنم...

        مهرداد بهار
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1