سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 19 خرداد 1403
    2 ذو الحجة 1445
      Saturday 8 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱۹ خرداد

        درد شخصی

        شعری از

        مهرناز

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۸ بهمن ۱۳۹۵ ۰۴:۳۷ شماره ثبت ۵۳۳۴۶
          بازدید : ۲۷۹   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهرناز


        صدای باران را می شنوم
        هوا گرگ و میش است
        اما من کجا و خواب کجا
        این بغض لعنتی راه گلویم را سد کرده و ترس...
        از خواب میترسم
        همان قدر که از بیداری...
        از کابوس میترسم
        از جدال بی ثمر و هر روزه ام با دنیا میترسم
        از این خستگی میترسم و از قطع شدن صدای باران هم...
        همیشه از تنهایی میترسیدم...
        از سکوت بی پایان
        از شنیدن صدای سازی که برای من نیست
        از سردی و از سقوط...
        از نبودن
        نماندن
        ترک شدن...
        از هر آنچه استعدادی در انجامشان نداشتم
        از بی وفایی
        از دروغ...
        زندگی من پر از ترس هاییست که وفادارترین ها به من بوده اند...
        آه
        هوا گرگ و میش است
        باران میبارد...
        #مهر_ناز
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۳ شاعر این شعر را خوانده اند

        صحبت پارکی(صُبی)

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        مهرناز

        نقدها و نظرات
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۲۹

        شاعر گرامی
        مهر ناز بانوی عزیز
        دلنشین - زیبا- رومانتیک
        متشکرم
        سلام
        مهرناز
        مهرناز
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۱۷
        درود فراوان
        مانا باشید 🙏🌹🌟
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵ ۱۲:۲۱
        درود بر شما خندانک خندانک
        مهرناز
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۰۹:۱۸
        درود و سپاس 🌹🌹🌹
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        م سر به سر اگر سرم برود هرگز نمی گذارم سر به نا سر رود در سرم این شد شش سر جناب فرشید خان جنگی در کارنیست غول شش سر نام شعرم است از دفتر بانوی ازلی
        افسانه نجفی

        تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
        فرشید به گزین

        ت ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوندو سر برود هم برآن سریم این میشه سه تا سر محمدرضاجان یعنی حداکثر قدرت ما پس قبول که ما سپر انداختیم اگر جنگ است
        محمدرضا آزادبخت

        ه شاه به میل خود هرگز سوار بر اسب نمی شود مگر ملکه خورشید آفتابش را کجتر کند ستیز با تو معنا ندارد وقتی خورشید خودستیز تر از همه تاج را بر سر گذاشت ااافرشید جان نمی دانستی من شاعر معنا ستیزم و گاهی معنا گریز اصلا مفهوم شعربرای من معنا نداردفقط زیبایی شعر برایم مهم است ای دشمن نازنینم غول شش اسر از دست تو عصبی ست
        فرشید به گزین

        دریافتمت که فر خورشید تویی فرشید کجا قبله امید کجا ااا چه مشاعره معناستیزی شده البت به جز قسمت شاهانه

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0