سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 19 خرداد 1403
    2 ذو الحجة 1445
      Saturday 8 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱۹ خرداد

        موسیقی

        شعری از

        مهرناز

        از دفتر شعرناب نوع شعر نثر و انواع آن

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ ۰۲:۲۷ شماره ثبت ۵۴۱۱۸
          بازدید : ۴۷۱   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهرناز


        موسیقی آخرین تسلی بخش باقی مانده ی زندگی من بود
        گرچه هیچ وقت موسیقی دان نشدم
        اما هر از چند گاهی بی مهارت زیر آواز میزنم
        و همیشه صدای یک نت موسیقی توی گوشم می پیچد
        من موسیقی دان نیستم
        اما زندگی من همواره یک پس زمینه ی موسیقایی دارد
        من میخندم
        اشک میریزم
        خط خطی میکنم
        راه میروم
        و نفس میکشم
        و هر بار نت های جدیدی به گوشم میرسد
        پادشاه خورشید 
        تو برای نواختن به این دنیا آمدی  
        تو مینوازی
        و چه روح نواز مینوازی ...
        نت های تسلی بخش زندگی من را به هم گره میزنی 
        و  من صدای خنیاگران را میشنوم
        که از پشت مهر پر فروز
        پادشاه مهر مرا یاد میکنند
        من میشنوم
        تو مینوازی...
        و زندگی چیزی نیست
        جز پر کردن خالی های خالی مانده
        نواختن شنیده های به انجام نرسیده...
        #مهر_ناز
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ ۱۴:۵۰
        درود بانو
        زیبا و دلنشین بود خندانک
        مهرناز
        مهرناز
        پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۵ ۰۲:۴۴
        🙏🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        باقر رمزی ( باصر )
        چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۴:۵۷
        من میشنوم
        تو مینوازی...
        و زندگی چیزی نیست
        جز پر کردن خالی های خالی مانده
        زییببببببببببببببببببببببببببببببببببا خواهر گلم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرناز
        مهرناز
        پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۵ ۰۲:۴۴
        🙏🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        آرمین اسدزاد (الف)
        چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۵۸
        درودها بانوی عزیزم خندانک
        موج نویی لطیف و دلنشین خوندنم
        دستمریزاد و احسنت خندانک
        مهرناز
        مهرناز
        پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۵ ۰۲:۴۴
        🙏🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
         صادقي(آپو)
        چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ ۱۸:۱۴
        درودها بانو مهرناز
        زیبابود و دلنشین
        پاینده باشید به مهر خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرناز
        مهرناز
        پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۵ ۰۲:۴۵
        مانا باشید 🙏🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        مجنون ملایری
        چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ ۱۹:۰۸
        خندانک خندانک
        مهرناز
        مهرناز
        پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۵ ۰۲:۴۵
        🙏🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        فریبا غضنفری  (آرام)
        جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ ۲۰:۱۳
        درود بانو جان،

        بسیار لطیف و زیبا و دلنواز 🌼🌼🌼
        نادر مسلمی (  ن م قطره )
        دوشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۶ ۱۶:۰۴
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        درود پس بده خشمناک مرا متهم به نمونه آدمها بدزبان متهم نکن گاهی اندیشه ات به خاطر فهم کجت توبیخ خواهد شد
        رضااشرفی فشی

        دهید پناهم چراغ های مشوش ااا که در پس این کوچه های شب مرده ااااا نشسته در عزای فلق بس مادرانِ سیه پوش موی افشان ااااا خزیده در بن هر پی ز نا بوی نمی اااااا پرنسس شهر امید آی اااا رمیده زیبا ماده آهو تنها اااا چرا هوا بوی شیر تازه نداد
        شاهزاده خانوم

        مرا پناه دهید ای چراغ های مشوش ااا ای خانه های روشن شکاک که جامه های شسته در آغوش دودهای معطر بر بامهای آفتابیتان تاب میخورند ااا مرا پناه دهید ای زنان ساده ی کامل که از ورای پوست سر انگشت های نازکتان ااا مسیر جنبش کیف آور جنینی را دنبال میکند و در شکاف گریبانتان ااا همیشه هوا به بوی شیر تازه می آمیزد
        شهرام بذلی

        ای چشمه ی مطیع غزل های من بیا اا من با لبانِ سرخ تو خورشید می شوم
        شاهزاده خانوم

        در بند نقش های سرابی و غافلی ااا برگرد این لبان من این جام بوسه ها ااا از دام بوسه راه گریزی اگر که بود اااا ما خود نمی شدیم چنین رام بوسه ها

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0