شعرهای عجوج ...

درود
بسیارعالی بود

درود گرامی
بسیارزیباست

عالی
عالی
عالی
این را میشود گفت تصویری نه خیلی خیالی از جنب و جوشی که در شهر های پر اشوب صنعتی و بی هدف در جهان های سوم رو به رشد است
و خدا کند اقا مسعود عزیز
ترامادول را میر غضب نخورد که پرچمها همه سیاه میشوند و جای گوجه بر منبر سفید مینویسند خطوطی را که خودت بهتر میدانی از من
.
زیبا بود و ممنون خیلی درد داشت و نفرت
راستی... گربه ای اگر دیدیی .....

سلام شاعر گرامی چناب احمدی بزرگوار
بسیار زیبا سرودید. عالی بود و پر بار

متاسفانه نبود قدرت نظارت و بی بندوباری باعث میشه شاعرانی بااستعداد به جای اینکه خوبی ها بگن لاجرا رو به سرودن سختی ها و مشملات جامعه میارن
اما کدوم یک از اونا از عیش و نوش میگذرن تا بیان همچین شعرهایی رو بخونن
درود بر قلم نابتان
موفق باشید

با سلام استاد عزیز بسیار عالی

درود مسعود خان احمدی
خیلی لذت بردم
دستمریزاد

////// /////

درودتان

پنجره های بخیل
کرکره های تریاکی رنگ را
پایین کشیده اند
تا تیمسار و سرهنگ
خربزه های تازه شان را
قاچ کنند ...

بسیارررر عالی
استاد بزرگوار

////// //////

دل آشوب می شوم
گاهی
از اینهمه وقاحت
بر دوش همجنسانم.............واقعیت محض بود ...سپاس استاد

پنجره های بخیل
کرکره های تریاکی رنگ را
پایین کشیده اند
تا تیمسار و سرهنگ
خربزه های تازه شان را
قاچ کنند ...

مرسی
گرامی شاعر
سلام

درود ها

سلام و عرض ادب
هنر یک شاعر توانمند، ارایه مشکلات و یا زیباییها با زبانی ملموس و گیراست
سپاسگزارم

درود استاد عزیزم
عالی عالی بسیار عالی

ده بار شعر تون رو خوندم و هر بار بیشتر محظوظ شدم از قلمتان
و چقدر عمیق دردها بیان شده بود دردهای دمل وار
همیشه بسرایید اندیشه سبزتان ستودنیست