سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 11 آبان 1403
    29 ربيع الثاني 1446
      Friday 1 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۱۱ آبان

        دیگر نیا دیگر برای آمدن دیر است...

        شعری از

        مریم صفری

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۲۴ شماره ثبت ۴۵۲۴۹
          بازدید : ۱۱۱۰   |    نظرات : ۴۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مریم صفری

        دیگر نیا، دیگر برای آمدن دیر است
        حال و هوای شهر من بعد از تو دلگیر است
        دل چون شکار زخمی برق نگاهت باز 
        پشت حصار پلک تو در قفل و زنجیر است
        مابین زیبایی لبخند ودل سنگت
        بیچاره احساسم چه بد با عقل درگیر است
        رفتی و تنها زیر این آوار تنهایی
        هم از نبودت، هم دلم از بودنت سیر است
        من بارها گم کردمت در راه و فهمیدم
        راهی اگر بیراهه شد محتاج تغییر است
        طوری زدرد رفتنت ویران شدم، دنیام...
        تا اطلاع ثانوی در دست تعمیر است!
         مریم صفری
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۲۱:۱۳
        مهربان بانو باز به زیبایی تمام از شما خواندم دست مریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۱۴:۴۶
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بانوی عزیزم خندانک
        بسیارزیبا بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۱۴
        درود بانو
        زیبا و متفاوت بود خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۱۳
        جناب هیچکاک درود
        شعر ناب خانواده معتبر و بزرگی است که توهین به اعضاء گرامی خود را بر نمی تابد
        اظهارات حضرتعالی توهین آمیز و خلاف مقررات سایت است
        و با اخلاق اسلامی و اجتماعی هم سازگاری ندارد
        از شما در خواست میشود که این نظر توهین آمیز در صفحه حاضر را حذف نمایید
        و از تکرار اینگونه رفتار ها دوری گزینید
        امروز این دومین اعتراض کمترین به شماست
        خوش قلب و با اخلاق باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۰۴
        طوری زدرد رفتنت ویران شدم، دنیام...

        تا اطلاع ثانوی در دست تعمیر است!
        .........
        زیبا بود و من از این بیت لذت بیشتری بردم
        راستی
        سلام
        آرمین اسدزاد (الف)
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۳۹
        بیچاره احساسم چه بد با عقل درگیر است ...

        مثله همیشه زیبا و دلنشین خندانک خندانک خندانک

        اما به گمانم که بد عادتم کرده اید!
        قلمتان را در سطحی بالاتر میدانم...
        وحید کاظمی
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۰۳
        خندانک خندانک خندانک
        درود بر خواهر خوبم مریم خانم صفری
        مرحبا بر قلمتان
        بسیار عالی
        خندانک خندانک خندانک
        حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۴۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        قشنگ بود - از اون شعرهایی است که الهام شعری برای شاعر ایجاد میکند
        هزار و یک ترانه
        دفتر دهم:اشعار پسید
        نام ترانه: اگر دیر آمدم بیمار بود
        به الهام و پاسداشت شعر / دیگر نیا – دیگر برای آمدن دیر است / از بانو مریم صفری
        **
        اگر دیر آمدم بیمار بود
        گرفتاره شبی غم بار بود
        اگر دیر آمدم تب دار بود
        گرفتار تبی بسیار بودم
        **
        حسن بذرگری(آیین)
        توضیحات: سرایش94/12/13- بدیه- ناتمام- تقدیمی

        محمد علی سلیمانی مقدم
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۴۳
        درود بر شما و احساس در گیر با عقلتان
        خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۵۲
        باسلام بانو خوب‌ سروده‌اید‌موفق باشید
        صفیه پاپی
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۹:۵۶
        ............... خندانک خندانک خندانک .......................
        من بارها گم کردمت در راه و فهمیدم
        راهی اگر بیراهه شد محتاج تغییر است
        خندانک
        طوری زدرد رفتنت ویران شدم، دنیام...
        تا اطلاع ثانوی در دست تعمیر است!
        خندانک
        دست مریزاااد بانو خندانک خندانک خندانک خندانک

        ............... خندانک خندانک خندانک .............................
        هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

        پادشاهی میخواست نخست وزیرش را انتخاب کند. چهار اندیشمند بزرگ کشور فراخوانده شدند. آنان را در اتاقی قرار دادند و پادشاه به آنان گفت: «در اتاق به روی شما بسته خواهد شد و قفل اتاق، قفلی معمولی نیست و با یک جدول ریاضی باز خواهد شد، تا زمانی که آن جدول را حل نکنید نخواهید توانست قفل را باز کنید. اگر بتوانید مسئله را حل کنید میتوانید در را باز کنید و بیرون بیایید»پادشاه بیرون رفت و در را بست. سه تن از آن چهار مرد بلافاصله شروع به کار کردند. اعدادی روی قفل نوشته شده بود، آنان اعداد را نوشتند و با آن اعداد، شروع به کار کردند. نفر چهارم فقط در گوشه‌ای نشسته بود. آن سه نفر فکر کردند که او دیوانه است. او با چشمان بسته در گوشه‌ای نشسته بود و کاری نمی‌کرد.
        پس از مدتی او برخاست، به طرف در رفت، در را هل داد، باز شد و بیرون رفت! و آن سه تن پیوسته مشغول کار بودند. آنان حتی ندیدند که چه اتفاقی افتاد! که نفر چهارم از اتاق بیرون رفته.
        وقتی پادشاه با این شخص به اتاق بازگشت، گفت: «کار را بس کنید. آزمون پایان یافته. من نخست وزیرم را انتخاب کردم». آنان نتوانستند باور کنند و پرسیدند: «چه اتفاقی افتاد؟ او کاری نمی‌کرد، او فقط در گوشه‌ای نشسته بود. او چگونه توانست مسئله را حل کند؟»
        مرد گفت:
        «مسئله‌ای در کار نبود. من فقط نشستم و نخستین سؤال و نکته اساسی این بود که آیا قفل بسته شده بود یا نه؟ لحظه‌ای که این احساس را کردم فقط در سکوت مراقبه کردم. کاملأ ساکت شدم و به خودم گفتم که از کجا شروع کنم؟ نخستین چیزی که هر انسان هوشمندی خواهد پرسید این است که آیا واقعأ مسأله‌ای وجود دارد، چگونه می‌توان آن را حل کرد؟ اگر سعی کنی آن را حل کنی تا بی نهایت به عقب پرت خواهی شد و هرگز نجات نخواهی یافت. پس من فقط رفتم که ببینم آیا در، واقعأ قفل است یا نه و دیدم قفل باز است»
        پادشاه گفت: «آری، راز در همین بود. در قفل نبود. قفل باز بود. من منتظر بودم که یکی از شما پرسش واقعی را بپرسد و شما شروع به حل آن کردید؛ در همین جا نکته را از دست دادید. اگر تمام عمرتان هم روی آن کار می‌کردید نمی توانستید آن را حل کنید. این مرد، می‌داند که چگونه در یک موقعیت هشیار باشد. پرسش درست را او مطرح کرد»
        فرهاد سامی
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۱۰:۱۱
        درود بر شما، زیبا بود خندانک خندانک
        علی میرزایی( هیچکاک)
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۱۱:۰۷
        خدا را شکر،نقدهای ما کارساز گردید و باعث شد قلمتان را کمی آب بکشید.
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۱۶
        درود برشما

        خندانک خندانک
        سمانه هروی
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۵۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نجمه طوسی (تینا)
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۲۱:۲۲
        سلام بر شاعر گرامی
        غزل زیبایی را از دفترتان خواندم.
        دنیام به شکل عامیانه است و نگارش دنیایم صحیح است .
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محسن زندی
        جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۰۲:۵۱
        دیگر نیا، دیگر برای آمدن دیر است

        حال و هوای شهر من بعد از تو دلگیر است

        دل چون شکار زخمی برق نگاهت باز

        پشت حصار پلک تو در قفل و زنجیر است

        زیبا ودلنشین است سروده ات بانوصفری عزیز

        موفق وپیروزباشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        منوچهر مجاهدنیا
        جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۱۳:۵۰
        بنده خیلی متاسفم جناب میرزایی ( هیچکاک ) شما در سه پست بانوان محترم می آیید و تیکه می اندازید ، اگر طنز پرداز هستید خب بیایید یک کارگاه و یا یک پست طنز بگذارید که همه ببینند شما که اینقدر ایراد می گیرید خود در چنته چه دارید . به نظر بنده شرم حضور اجازه نمی دهد که این بانوان محترم پاسخ ازم را به شما بدهند . سعی کنید اگر می خواهید در شعر ناب دوام بیاورید و محبوب شوید این کارها را نکنید ، درست نیست . یاران شعر ناب مطمعن باشید این گونه برخوردها را بر نمی تابند و تا اندازه ای صبر پیشه می کنند و خدای ناکرده در مقام پاسخ هایی بر می آیند که برازنده شخصیتی که نام شاعر بر خود گذاشته نبوده و مدت زیادی هم نیست که شما عضو خانواده شعر ناب شده اید و به روحیات همه آشنا نیستید لطفا حرمت قلم را نگهدارید . خندانک
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۲۴
        مرحبا بانوی گرامی
        رودونا کیارنگ  (فاطمه توکلی)
        شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ۲۰:۰۵
        سلام و درود بانو صفری عزیزم خندانک
        طوری زدرد رفتنت ویران شدم، دنیام...
        تا اطلاع ثانوی در دست تعمیر است!
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        صمیمیت و احساس غزل تان چه دلنشین است بانو خندانک خندانک خندانک
        ترنم دل انگیز واژگان تان در خنیای آسمانی شعر چون هیاهوی فرشتگان در پرنیان ابرها شورانگیز است خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما بسیار زیبا بر دلم نشست خندانک خندانک خندانک
        ✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’
        ما موجودات خاكي نيستيم كه به بهشت مي رويم. ما موجودات بهشتي هستيم كه از خاك سر بر آورده ايم. الهی قمشه ای
        ✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’
        همیشه باشید و بسرایید
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2