دوشنبه ۱۵ ارديبهشت
اشک شمع شعری از جمشید خورشید
از دفتر سوسن چلچراغ من نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۰۴ شماره ثبت ۴۳۹۴۰
بازدید : ۷۴۳ | نظرات : ۱۶
|
آخرین اشعار ناب جمشید خورشید
|
آشفته تر از مجنون حال من و شیدا بود
اندر دل من عشق رخ آن فریبا بود
چون بلبل شوریده در باغ جمال او
صد ناله نمودم سر او بیخبر از ما بود
چون در شب هجرانش از دیده سرشکم ریخت
چشم من و اشک شمع پیوسته به دریا بود
مهمان عزیز دل یاد او بود هر شب
شایستۀ یاد او تنها دل رسوا بود
از کیف نگاه او مستانه و مخمورم
من وامق او بودم او بهر من عذرا بود
(خورشید) سپهرمن بس نور به دل بخشید
نور رخ زیبایش از بسکه دل آرا بود
خورشید من مسعوده هدایت خورشید
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شایستۀ یاد او تنها دل رسوا بود ...خورشید دلتان هماره تابان