سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        یاد بچه گی ها

        شعری از

        محمد حسین اخباری

        از دفتر دیوان چشمانت نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۸ شهريور ۱۳۹۴ ۰۱:۲۶ شماره ثبت ۴۰۴۰۷
          بازدید : ۸۹۵   |    نظرات : ۶۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد حسین اخباری

        فتاده باز به سر ،یاد بچّه گی هایم
        بیا که گم شده ام زود، کن تو پیدایم
        دوباره چشم گذارم من و، تو قایم شو
        صدا، برآر "حسینم"بیا من اینجایم
        "در این زمانه ی بی های و هوی لال پرست"*
        کجاست آنکه دهد گوشِ دل به آوایم؟
        زبعدِ مادرِ پر مهرِ من که روحش شاد
        دگر کسی ننهد لی لی یی به لالایم
        بیا! به بویِ تو شاید بهار برگردد
        کنون که هولِ‌خزان است در سراپایم
        همیشه مریمِ خوبم خدا گواست که من
        چقدر بی تو غریبم، چقدر تنهایم!
        وکاش بار دگر روزگار بر میگشت
        دوباره باز سر سفره بود، بابایم**
        قاین -شهریور 94
        پانوشت ها
        این مصراع از جناب آقای محمدعلی بهمنی است که البته این شعررا باصدای ایشان نیز دوستان شنیده اند
        " در این زمانه ی بی های و هویِ لال پرست// خوشا به حال کلاغان قیل وقال پرست"
        **" بابا یم" منظور پدر بزرگ مادریم هستند مرحوم کربلایی محد حسن غفرانی که روحشان شاد بنده سر سفره ی این بزرگ مرد مهربان رشد یافته ام علاقه عجیبی به من داشتند تاجایی که روزها پنجشنبه که بنده قرار بود از قاین به سده( آرین شهر فعلی) بروم مادرم میگفت این مهربان مرد ،ناهار نمیخورد ومی گوید با "حسین" ناهار خواهم خورد و گاه میشد که به دلیل نبود ن وسیله کافی در آن زمان(حدود سی سال پیش) تا ساعت ده شب هم نمیرسیدم واین مهربان منتظر می ماند وقتی در خانه را می کوبیدم خودش در خانه را به رویم باز میکرد روحش شاد 
        " هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق// ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما"
        ۱۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0