سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 15 ارديبهشت 1404
  • روز بزرگداشت شيخ صدوق
9 ذو القعدة 1446
    Monday 5 May 2025
    • روز جهاني ماما

    حمایت از شعرناب

    شعرناب

    با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

    در جملاتی که علی ع در تمام عمرش گفت ، این جمله از همه رساتر و عمیقتر ،زیباتر ، اثربخش و آموزنده تر بود.کدام عبارت؟کدام جمله؟آن ۲۵ سال سکوت علی است. دکتر علی شریعتی

    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت

    اعجاز هستی

    شعری از

    سکینه تاجمیری (نوا)

    از دفتر غزل نوع شعر غزل

    ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۳ ۱۶:۰۶ شماره ثبت ۳۲۴۸۰
      بازدید : ۵۴۹   |    نظرات : ۲۹

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر سکینه تاجمیری (نوا)
    آخرین اشعار ناب سکینه تاجمیری (نوا)

        اعجاز هستی گربه تاوان وصالش میر د این ن احساس نابم حاضرم که دوری از یارم دهد عمری عذابم گر میان عشق و وصلت جبرِ انتخاب باشد شک ندارم که همیشه عشق باشد انتخابم حاضرم از ابر چشمم جای اشکم خون ببارد یا که تا پایان عمرم از غم دوری نخوابم لیک این احساس زیبا همچنان با من بماند و به پهنای دل من عشق گردد آفتابم عشق،این احساس زیبا جوهرهستی من گشت گشته مرهون وجودش اشتیاق بی نصابم گرکه این نور الهی دیده قلب من سزاوار دائما کوشم به حفظش باز تا لایق بیابم گرچه زخمِ دل شکفته از وجود عشق گردد گرچه پایانی نیابد گریه های بی حسابم لیک غیرعشق جام قلبم از چیزی نشد پُر جان فشانی بهر این حس را نباشد اجتنابم عشق، ای اعجاز هستی،ای دلیل زندگانی توبمان همواره بامن مثل تصویری به قابم تا کنم ارزانی تو لحظه های ناب عمرم تو شوی شمع وجودم ،من به طوافت بتابم نیست عصیانی «نوا» را بهرحکم عشق هرگز گر بخواند سوی مردن با همه عزم و شتابم      
    ۱
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    سید مرتضی سیدی

    تمام حزن یاران است در من ااا زمستان و بهاران است در من ااا شکستم بغض چندین ساله ام را ااا خدایا شور باران است در من
    ساسان نجفی(سراب)

    در دایره ای که آمد و رفتن ماست اا او را نه بدایت و نه نهایت پیداست اا کس مَی نزند دمی در این معنی راست اا کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
    سید مرتضی سیدی

    هر چند شیشه های دلم را شکسته اند ااا اینجا هنوز پنجره ها را نبسته اند ااا امشب تمام آینه ها در حضور دل ااا در خویشتن نشسته و از خود گسسته اند ااا دیگر چه اعتماد به دستان دوستان ااا وقتی عصای پنجره ها را شکسته اند ااا اینجا کبوتران حرم تنگ هر غروب ااا بر برج های خیس نگاهم نشسته اند ااا من از نگاه ساده ی این کفش های کوچ ااا احساس می کنم که از این کوچه خسته اند
    محمد حسنی

    درد اگر این درد مشترک بود همه هم درد بودند اما انگار بی تفاوتی زنجیر زندگی را از پایشان باز کرده است بداهه
    سید مرتضی سیدی

    هوای با تو پریدن نشسته در بالم ااا سراغ همسفری بی بهانه می گیرد

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    2