سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 15 ارديبهشت 1404
  • روز بزرگداشت شيخ صدوق
9 ذو القعدة 1446
    Monday 5 May 2025
    • روز جهاني ماما

    حمایت از شعرناب

    شعرناب

    با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

    در جملاتی که علی ع در تمام عمرش گفت ، این جمله از همه رساتر و عمیقتر ،زیباتر ، اثربخش و آموزنده تر بود.کدام عبارت؟کدام جمله؟آن ۲۵ سال سکوت علی است. دکتر علی شریعتی

    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت

    بر دلم آوار شو

    شعری از

    رضا حمیدی راد(احسان)

    از دفتر دلسوخته نوع شعر غزل

    ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۲ ۲۱:۰۰ شماره ثبت ۲۴۷۲۲
      بازدید : ۷۴۸   |    نظرات : ۳۰۳

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر رضا حمیدی راد(احسان)
    آخرین اشعار ناب رضا حمیدی راد(احسان)

    آخرین غزل در سال 1392
    این غزل را هم به روی خودت نیاور

     روزی اگر رسیدی دیدی که جان سپردم
    روی خودت نیاور از دوری تو مردم
    روی خودت نیاور من عاشق تو بودم
    من جام زهر غم را  از دست عشق خوردم

    بداهه ( احسان )

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    آه جانسوزم ، بسوزاند دل بیگانه را
    اشک من آتش زند ، بنیان این میخانه را
    می کُشد آخر مرا هجران تو ای جان من
    کی گُشایی دلبرم قفل در این خانه را ؟
    بهر شادیِّ دلت این دل به نامت می کنم
    کی شود محرم بدانی بهر سر این شانه را ؟
    هر چه کردم تا تو را عاشق کنم لیکن نشد
    گَشته ای فرزانه و پس می زنی دیوانه را
    ناز چشمانت چه غوغا می کند اندر دلم
    بر دلم آوار شو ، آباد کن ویرانه را
    عاشق و مست و خمارم دلبر شیرین سخن
    چشم را ساغر نما لبریز کن پیمانه را
    شمع محفل روشنم ای ساقی شیرین زبان
    دوریت آتش زند پرهای این پروانه را
    من دعا کردم که باز آید به کنعان یوسفت

    ( احسان )

    نه، فکر نکنید  مصرع آخر جا افتاده است  خودم از قصد در انتهای غزل نزاشتم

    ببخشید به بزرگواری خودتان

    ۱
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    سید مرتضی سیدی

    تمام حزن یاران است در من ااا زمستان و بهاران است در من ااا شکستم بغض چندین ساله ام را ااا خدایا شور باران است در من
    ساسان نجفی(سراب)

    در دایره ای که آمد و رفتن ماست اا او را نه بدایت و نه نهایت پیداست اا کس مَی نزند دمی در این معنی راست اا کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
    سید مرتضی سیدی

    هر چند شیشه های دلم را شکسته اند ااا اینجا هنوز پنجره ها را نبسته اند ااا امشب تمام آینه ها در حضور دل ااا در خویشتن نشسته و از خود گسسته اند ااا دیگر چه اعتماد به دستان دوستان ااا وقتی عصای پنجره ها را شکسته اند ااا اینجا کبوتران حرم تنگ هر غروب ااا بر برج های خیس نگاهم نشسته اند ااا من از نگاه ساده ی این کفش های کوچ ااا احساس می کنم که از این کوچه خسته اند
    محمد حسنی

    درد اگر این درد مشترک بود همه هم درد بودند اما انگار بی تفاوتی زنجیر زندگی را از پایشان باز کرده است بداهه
    سید مرتضی سیدی

    هوای با تو پریدن نشسته در بالم ااا سراغ همسفری بی بهانه می گیرد

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1