دوشنبه ۱۵ ارديبهشت
|
آخرین اشعار ناب سید ظاهر موسوی
|
یادگاری
هـــــم چو رودِ در مسیر باغ جاری می شوم
از میان سردی خـــــاموشی فراری می شوم
می روم مـــــرهم نهم در زخم ناسور درخت
مرد بی احساس را صد زخم کاری می شوم
مـــــــــــی روم آباد سازم لانــه ی ویرانه را
دشمن آیینه را باز انتـــــــــــحاری می شوم
می روم در خـــــاطرات تک درخت روز گار
می روم در طــاق نسیان یاد گاری می شوم
می روم در لا بلای رنگ قــــــــــــانون خدا
رنگ فصل سرد را صــبح بهاری می شوم
می روم در آسمان از ابتدایی مـــــــــه وماه
در ضمیر شهرت آقاف کـــــــــاری می شوم
می سرایم شعر نو از شاخ وبـــــرگ زندگی
از حــــصار خویشتن مرغ فراری می شوم
سیدظاهر موسوی 2013-08-26
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.