دوشنبه ۱۵ ارديبهشت
پرچین خیال شعری از سعید چرخچی
از دفتر رویای ارغوانی نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۳ شماره ثبت ۱۳۳۹۲
بازدید : ۱۹۴۰ | نظرات : ۶۱
|
آخرین اشعار ناب سعید چرخچی
|
پشت پرچین خیالم گاهی
کفتری می آید
تا بیادم باشد
که بهاری هم هست
تا بیادم باشد
که نسیم از پس تیرگی یک شب تار گذری خواهد کرد
پشت پرچین خیالم گاهی
دختری می آید
گیس او چون شب من مات و بلند
و نگاهش غمگین
دست او در طلب یک عطش وهم انگیز
چهره ای رنگ بلوط و ابرووانی به بلندای خیال
می شناسم او را
او همان گمشده پاییز است
نقش رنگین نگاهش یاغیست
قامتش رویاییست
او همه زیباییست
نه
خود زیباییست
او پریزاده شهر قصه است
بوم نقاشی من با تن او انس و الفت دارد
و صدایش باقیست در تن ساز فروخفته به شب
نرگس غمزه افسونگر او
به لطافت گلبرگ
به صداقت آبی
به نهایت باقی
و در این سردی غمناک زمین
تن او گرمی یک حس غریب
و لب اش عین عقیق
او به من گفت
بیا
.....
...
.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.