سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        تضمین غزل علی ای همای رحمت استاد شهریار

        شعری از

        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)

        از دفتر انسانم آرزوست نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۷:۴۲ شماره ثبت ۱۰۰۰۴۶
          بازدید : ۵۹۳   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        بسم الله الرحمن الرحیم 
        سلام و درود 
         تقدیم به ساحت صاحبدلان و مشتاقان دوست  ؛
         با تضمین غزل معروف استاد شهریار : 
        علی ای همای رحمت 
        ***
        به وفا  اگر که یابی ، دل عاشقی نگارا 
        چه سعادت است عشقی ،که به سر بری وفا را
        نه قوام عشق َبي تُست،  نه قبله اي صفا را 
        علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را 
        که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
        به هوای حق پرستان ، نفسی بیا و بنشین 
        ادبی ز نیک بختی : صنمی سکینه بگزین  
        به وفا گرای و مردی که رموز دین و آیین 
        دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین 
        به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
        نفسی غبار آهی ، به رخ صفا نماند 
        هله دردمند عشقش به تب دوا نماند 
        همه شادمان وصل و دل کس رها نماند 
        به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند 
        چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را
        تو چه فتنه ای زمانه ، دل و دین بری به مسلخ 
        نه ز حیرتت رهایی نه حواله ات به جز فخ 
        چه کنم که دل نهادم به هلاک خویش آوخ 
        مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ 
        به شرار قهر سوزد ، همه جان ماسوا را
        چه شراب لطف ساقی چه شرار قهر دشمن  
        چه هوای صبح مستی چه خَمار شام ریمن  
        همه واگذار و خوش باش، تو به مقتدای ذوالمن 
        برو ای گدای مسکین درخانه علی زن 
        که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
        چه عنایت است یارب که گُزیده ای دل من 
        غم اشقیا نهادی به کرم مقابل من 
        عجبا وظیفه داند به خدا فضائل من  
        بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من 
        چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا
        نه چو غایبانِ خامش نه چو حاضرانِ غائب 
        نه چو عدل او عدیلی نه چو رنج او متاعب 
        پدری ابوالمکارم پدری ابوالمصائب 
        بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب 
        که علم کند به عالم شهدای کربلا را
        به وفای حق شناسان و صفای دلنوازان 
        چو خدا نظر نماید به گروه سرفرازان 
        دل عاشقی ببخشد ز ازل به پیشتازان  
        چو به دوست عهد بندد ز میان پاک بازان 
        بجز از علی که می تواند که به سر برد وفا را
        گُل آرزو و امید به بهار عشق بشکفت 
        ولی از حسود بایدکه شکوه دوست بنهفت 
        سر  و سِّرِ حق نهفتن نتوان که عشق دُر سفت 
        نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت 
        متحیّرم چه نامم شه ملک لافتی را
        نَفَس نسیم صبحی، خنکای زلف فطرت  
        به ادب نظر بفرما به حریم اهل عترت 
        نه رواست عاشقان را دل و دیده غرق حیرت  
        به دو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت  
        که ز کوی او غباری به من آر توتیا را
        دل و جان فدای چشمت سر وتن نثار رایت 
        به نیاز نازورزان ، بنواز آشنایت 
        چه فشانمت به مقدم که سزد به التجایت 
        به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت 
        چه پیام ها سپردم همه سوز دل صبا را
        نه رواست ترک یاران به جفای خودپسندان 
        نه سزاست قطع امیّد به خیال شهروندان 
        به عنایتی نظر کن به نفیر دردمندان 
        چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان 
        که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را 
        چه سبب که زخمه کوبم به نوا و سوز این غم 
        که نگفته نیک داند غم عاشقان عالم 
        به لبم احد احد بود و به سینه اسم اعظم 
        چه زنم چو نای هردم به نوای شوق او دم 
        که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را
        غم عاشقان تو داری که غریب را پناهی 
        تو بزرگی و نگنجی به خیال ما الاهی 
        هله ای فروغ هستی بنما به ما نگاهی 
        «همه شب درین امیدم که نسیم صبحگاهی 
        به پیام آشنایی بنوازد آشنا را»
        به شهاب ثاقب خود نظری نما تو یارب 
        دل حق پرست بخشش که رها ز کفر و مذهب 
        طلبش همه تو باشد نه طلب نه قید مطلب  
        ز نوای مرغ یاحق بشنو که در دل شب 
        غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        مهرداد عزیزیان
        دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۰۲
        درود بر شما و قلم توانایتان👏🌺🌺🌺👏
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        شنبه ۵ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۴۸
        سلام و درودها . بسیار ممنون و متشکرم
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ۱۳:۱۲
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        موفق باشید
        یا علی مددی خندانک
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        شنبه ۵ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۴۹
        سلام و درود استاد عزیز . بسیار ممنون و متشکرم
        ارسال پاسخ
        بهنود کیمیائی
        دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۵۰
        درودها




        ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        شنبه ۵ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۴۹
        سلام و درود . بسیار ممنون و متشکرم
        ارسال پاسخ
        سحر موسوی
        دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ۱۸:۲۴
        درودها
        عالی و زیبا
        پاینده باشید
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        شنبه ۵ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۴۸
        سلام و درود . بسیار ممنون و متشکرم
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ۲۰:۳۸
        درود فراوان بزرگوار
        مثل همیشه
        بسیار زیبا
        بود 🌺🌷💐
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        شنبه ۵ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۴۷
        سلام و درود .بسیار ممنون و متشکرم
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۰۸
        درود برشما
        بسیار عالی
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        شنبه ۵ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۴۶
        سلام و درود . بسیار ممنون و متشکرم
        ارسال پاسخ
        رضا رضوی تخلص (دود)
        سه شنبه ۱ تير ۱۴۰۰ ۱۲:۰۸
        سلام و درود جناب آزاد بخت
        زیبا سرودید
        پاینده باشید
        خندانک خندانک
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        فرید آزادبخت(شهاب ثاقب)
        شنبه ۵ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۴۶
        سلام و درود . بسیار ممنون و متشکرم
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0