محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
سه شنبه 29 خرداد 1403
درگذشت دكتر علي شريعتي، 1356 هـ ش 12 ذو الحجة 1445
Tuesday 18 Jun 2024
مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..
سه شنبه ۲۹ خرداد
یک شبی هم مثل آن شبهای دور
رفتم از دلدادگی تا پیش هور
رفتم از خود تا تو را پیدا کنم
دی
- تو مرا باور کن
که من از اوج همین پستی تلخ
می روم، دورترین نور خدا را ببرم
در لب تیره ی شب
تو از تقدیر می ترسی
من از سوگ شقایق ها
کمک کن بی تو تاریکم
مثه شب مرگ عاشق ها...
(شایان
با آنکه ظریف و کوچکی ای بانو
همیشه و هر کجا تکی ای بانو
درظاهر اگر چه بی سیاست ، در عشق
پنج
جهان تازه امروز
مکان نقطه بازي نيست
«تو می روی ومیرود، خاطر های سبز من»....
بی رخ تو باغ دلم ،چو شوره زار میشود
روز وشب گوشه ی میخانه نشستم ،آری
از همه جز دل دیوانه گسستم، آری
شعری از:خالدبایزیدی(دلیر)
«طرح»
کاش!
انسان هم
همانندشب بود
بی خیال ترین
بی خیالان
شبی من رخت بر بندم ز بهر توشه ی فردا...
در وادی عشق نقطه پرگار خداست
عشق ست به مدار او چو دوار شوی
دلم دریایی از اندوه ودرد است
ز عشق و عاطفه خاموش وسرد است
کاش مرگ مرا ببلعد
حالا
همین حالا
که هر آرزو به مسلخ کشیده شد
و قساوت فردا
رویا را هزا
عقل و هوش و منطق و دیروز و امروزم تویی
ای که از یاد تو رفتم...!کی فراموشت کنم؟!
محو توام دلربا
دلبر و دلدار ما
كي شود آخر بگو
وعده ي ديدار ما
جلّاد
ترانه ی از نسل امروزی سروده جاسم ثعالبی (حسّانی)
غزل خواندی از عاشقی
چه دنیای خیس و نمناکی
امشب هر دو گرفتاریم من سماقم را می مکم تو انگشت انگشت عسل ات را . . .
زمانیکه جان در بدن داشتم
زمانیکه گلِ سرخِ کوچک در سینه
دیگه عاشق نمی شم از جور این زمونه دیگه من دل نمی دم به هیچ کسی بخاطر بهونه
یه بار عاش
بیان از بودن و در هم شکستن
هر دو از اعراض و کثرت رنگها دارند.
رویِ پرده
تظاهر به شادی می کنم
تا مزه مرگ را
با قهقه های عجولم به تصویر بکشم.
نگو همزاد خورشيدي كه من همخون آتيشم
نميشي رنگ پروانه نميشم جنس ابريشم
بگو كه اهل باروني نزار
هنوز وقت رویش ما نشده بود
منو این بیدای مجنون،هممون چشم انتظاریم
قبل مردن ،با نگاهت حرفای نگفته داریم
کاشکی میشد که میمو
دردل صحرا ناله ها دارد
زینب تنها غصه ها دارد
حادثات
یاد می آید مــــــرا زان شور در سرداشتم
درنگــ
ای شاعر غم نویس.. دل غمناک // در شهر و دیار نیست بجز غم ز دل پاک //ای شاعر غمدیده ی نالان . کم غم نو
آسمان می گرید
و
بوی خاک را به مشامم می رساند
سلام من خمینی را نوایی چون حسینی داشت دمادم با قیام خود پیامی آسمانی داشت
درود من خمینی
آوایی در جانم بود که در تَن نمی گنجید؛
با سکنی گزیدن سرشار می ساخت
و با فریاد از سیارة زمین می
عشق تو دامن کشان /می برد جان مرا/جان به قربان دلت...
من تشکر می کنم از این مدیر....
دو بیتی( بیا جانا دلم بی تو .....)
سروده جاسم ثعلبی (حسّانی)
به مناسبت سال روز دفاع ملت غیور ایران و دوران آتش ، خون و حماسه
خسته و بی رمق اما دویدن ایولا شکم گشنه و فریاد نزدن ایولا
وقتی
به سمت متروک ترین وجه حافظه ام گام برداشتی
حافظه ام کم رنگ شد
بیدادکشته اند, ستم پیشه کرده اند
خاطراتم را لای موهایت
پنهان می کنم
بعید است پایان خط
اتوبوس مسیرش را چپ کند
پشت پنجره !
پشت پنجره ايستاده است
باران براي درختان
چه نرم مي بارد
سـوی گلستان میـخرامد یارما
گرم شداز غمزه ونازش بازارم
لختی بخندم تا همه دنیا بخندد
دنیا زمین و اسمان با ما بخندد
با يك نظر عشق آمد و "دل" را هوايي كرد
دلم نشانه می کند تمام هستی ام ببین...
آااای مردم ....!
چه کسی همرهِ من
پرچمِ لبخند برافراشته است ؟!
بسان یک شب تاریک،که مادر می دواند یاد
درون نخلستان باد،
رطب آویزمُشتی نعره وفریاد
پشت دریا شهری است
قایقی باید ساخت(سهراب سپهری)...و اما امروز....
این است وصف شهری که درآن زندگی می کنم
من من نیستم ( زلال عروضی قافیه دار پیوسته )
شوهمدوش منه مجنون، تا رموز عشق آموزی
آمد بـهار عاشقان آرام جان من كجا
تشکر از جناب آقای فکری و تبریک به فرهیختگان محترم جدید
بی نهایتهای نــــــابم
تو از کدامین کهــــــــــــــکشان
بر این دشـــــــــــــت بی نشان
آمدی
در نگاهی که پر ز حسرت بود
می شد احساس را تماشا کرد
همچو قطبی همنام رانده میشیم از هم....
دنیا سردو بی روح شد
از نگاه هم پریشان شد
به كام مرگ افتاده ايم ، يارانمان كجايند ؟
به عمق خاك خوابيده ايم ، يارانمان كجايند ؟
شعشعه یِ همسانان؛
بر انکسارانِ ساطور،
نقاش نبود اما...
راهش را خوب کشید و رفت!
من به زودي به نبودن هايت عادت ميكنم
از غم ات ميميرم و يك خواب راحت ميكنم
تمام من به پای تو تموم شد تو نفهمیدی تموم حس ناب من حروم شد تو نفهمیدی
روی تو ماه ترین روی زمین ...... عطر تو ناب ترین عطر زمین
شعری از:خالدبایزیدی(دلیر) «ارمغان» عشق چراغ ای است همیشه فروزان روزی.... روشنایی خودر
ما اریدک ....../ نمی خوامت (عربی و فارسی)
سروده : جاسم ثعلبی (حسّانی)
بشکن بسوزان تا مگر گرمی بازارت شود.... این دل که در بازار تو یکروز قیمت میکنم
با دنیـــــــــا قهــــــــر کردم تا دنیا رهایـــم کند من که جان داده ام شاید از زنده ها سوای
..... شاید یکی از همین لبخندها ....
آهای پوتینهایت را جا گذاشتی و زمین به بندهایش گیر کرد و اشکهای خدا فرو نریخت
مجموع ۱۲۴۸۱۰ پست فعال در ۱۵۶۱ صفحه
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک