سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        بوی زوال می آید

        شعری از

        سحر غزانی

        از دفتر تاریکی دنباله دار نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۱۱ شماره ثبت ۸۹۵۳۲
          بازدید : ۲۷۷۱   |    نظرات : ۲۳۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سحر غزانی

        بوی زوال می آید 
        کسی ناقوس مرگم را 
        در دل سیاهی 
        مینوازد
        واژه ها مویه کنان
        تربت شعرم را نمناک میکنند
        آه عزرائیل
        انگار از دیار نور
        به گرفتن جانم آمدی؟
        دلم گورستان حرف است
        و هزاران روح در شعرم سرگردان
        پیش از من 
         این غمنامه ی سپید را نزد خدا ببر 
        که من از ختم حیاتم باکی ندارم...
        روزگاری که در دل نهنگ
        پرستوی شعرم را با واژه سیر میکردم،
        در مشرق سرم سودای سحر بود و
        در مغرب تنم نجوای غروب و دیوانگی...
        مگر به نفرین ظلام زندگی ام
        لب گشودم تا در آغوش خورشید
        به تبسم رودها بنگرم
        نه!
        این لبخند را باور ندارم...
        من همان عشقه پیچ خورده
        به دور خویشم که پیچک معنایم کردند...
        ۴۴
        اشتراک گذاری این شعر
        ۱۳۱ شاعر این شعر را خوانده اند

        سحر غزانی

        ،

        فرشته باباخانی

        ،

        آرزو عباسی ( پاییزه)

        ،

        مانا جمشیدی ( مهرداد )

        ،

        عسل اسدیان

        ،

        بهروز ابراهیمیان

        ،

        رضااشرفی فشی

        ،

        مجید قلیچ خانی

        ،

        حسن مصطفایی دهنوی

        ،

        حامد صمیمی

        ،

        منیژه قشقایی

        ،

        فاطمه رضایی برما(آینه عدم)

        ،

        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

        ،

        محمد قنبرپور(مازیار)

        ،

        م فریاد(محمدرضا زارع)

        ،

        پژمان بدری

        ،

        حمید قلی پور

        ،

        نسرین تیموربخش

        ،

        ابوالفضل زندیه شاهین

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        محمد راد

        ،

        امیررضا خانلاری (وکیل الشعرا)

        ،

        سید حاج احمدی زاده(ملحق)

        ،

        غلامرضا مهدوی (مهدوی)

        ،

        علیرضا شاه محمدی (عشاهیر)

        ،

        حدیث ابراهیمی (سوگند)

        ،

        نسرین حسینی

        ،

        محمد حسین اخباری

        ،

        امید کیانی (امید)

        ،

        حوریه دردانی حقیقی

        ،

        دانیال شریفی ( دادار تکست )

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        علی رهنما(نوثمر)

        ،

        اصغر ناظمی

        ،

        رحیم نیکوفر ( آیمان )

        ،

        موسی عباسی مقدم

        ،

        ویهان قسمت پور

        ،

        سارا شیخ محمدی ( دیانا )

        ،

        نیهاد زمان

        ،

        علی رفیعی وردنجانی

        ،

        گلاله محمدیان

        ،

        اکبرامرایی

        ،

        بهرام معینی (داریان)

        ،

        برهنه در بارانِ دره ی کومایی

        ،

        مسيحا الهیاری

        ،

        باقر رمزی ( باصر )

        ،

        سیده شهربانو حاتمی

        ،

        افسانه هادی(رخشانه)

        ،

        عليرضا حكيم

        ،

        حدیث عبدلی (یارا)

        ،

        مهدی محمدی

        ،

        اعظم قارلقی

        ،

        ابراهیم هداوند

        ،

        قربانعلی فتحی (تختی)

        ،

        ایمان اسماعیلی (راجی)

        ،

        مریم رامجردی

        ،

        فرهاد شریف

        ،

        روزبه رحمانی (م سپید)

        ،

        اميرحسين علاميان(اعتراض)

        ،

        محمد علی سلیمانی مقدم

        ،

        عارف افشاری (جاوید الف)

        ،

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        ،

        بهروز عسکرزاده

        ،

        فرید امیدی

        ،

        مهدی ملکی(مهصور)

        ،

        محمد حسین نیک طبع

        ،

        موسی ظهوری آرام(آرام)

        ،

        غلامعلی همایونی (شمیم)

        ،

        مهدیه میرزایی

        ،

        سید علیرضا داعی ناصری

        ،

        محمد دهقانی هلان

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        زهره هوشمندی

        ،

        فرزانه افروز(فرزانه)

        ،

        غلامحسین جمعی

        ،

        محمدرضا فرهمندنیا

        ،

        دکتر غلامرضا شیبانی

        ،

        مدیر ویراستاری

        ،

        ندا آزاد

        ،

        فرشید افکاری

        ،

        مهدی فروزنده

        ،

        رقیه یاوری زاده(ازل)

        ،

        مجید فکری

        ،

        محمدرضا افضلی

        ،

        ندا شاه علی

        ،

        شریف شریفیان

        ،

        زهرا علوی سوق

        ،

        حسن لطفی

        ،

        یزدان سعیدپور

        ،

        محمد رضا سرخوش (سرخوش)

        ،

        درویش حسین ندری

        ،

        فاطمه عبدی

        ،

        فاضل فخرالدینی تخلص (مالک)

        ،

        عیسی کیانی با تخلص عینک

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        حسین طلایی

        ،

        ایمان شاد

        ،

        میثم کینو

        ،

        حمید حسینی

        ،

        رامینه خوشنام

        ،

        سید اسماعیل شریف هاشمی

        ،

        علیرضا مسیحا

        ،

        فرشاد اقبالی

        ،

        مهرداد عزیزیان(آراه)

        ،

        علیرضا احدی مهر

        ،

        پرستو پورقربان (آنه)

        ،

        مجید ساری

        ،

        فروغ فرشیدفر

        ،

        سید اسلام سادات حسینی

        ،

        مریم کاسیانی

        ،

        محمد امیری

        ،

        سمیه قیاسی

        ،

        سعید صادقی (بیدل)

        ،

        فاطمه حق نژاد

        ،

        سعیداعظامی

        ،

        آرمان پرناک

        ،

        سیدحسن خزایی

        ،

        محمدحسین(م دیوار)

        ،

        نگین امیری

        ،

        سيد هادی حسینی(هادی)

        ،

        صادق اعتمادی نژاد (دلخون)

        ،

        تاراناصری راد تخلص خاطره

        ،

        پریسا کلهر

        ،

        محمدحسين ايراندوست (نشاط)

        ،

        علی ناب

        ،

        آرمین پرهیزکار

        ،

        مجید صد

        ،

        نسرین زندیه امامزاده عباسی

        ،

        سیاوش آزاد

        ،

        آرزو بزن بیرانوند محشر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۴۴
        خندانک
        درودبانوی عزیزم خندانک
        بسیارزیبابود. خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        من همان عشقه پیچ خورده
        به دور خویشم که پیچک معنایم کردند...
        خندانک خندانک خندانک
        غم که می آید درودیوارشاعرمیشود
        نازکای گوشه ی پندارشاعرمیشود
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۵۷
        زنده ام با کابوسی به طعم دهانمدر پیراهنی که عریانیم را رفو نکردآنقدر مرگ را نشخوار کرده امکه عزراییل خواب مرا می بیندهر شب

        درودها عزیزم خندانک
        زیبا نگاهی مهربان
        سپاس از حضور پر مهرتان خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۳۷
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۱۷
        درود بانو
        نومید و زیباست
        خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۲۳
        درود جناب استکی
        سپاس از حضورتون
        کاری از دستمان بر نمی آید جز دعا برای بازگشت نور
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۳۱
        نه بانو
        میتوانی شاد باشی
        و امید وار
        و برای روشن شدن زندگی تلاش کنی
        متاسفانه نومیدی جزعی از شعر جوانان شده
        در حالی که اصلا تا بحال نمرده اند
        همه اش از مرگ و نیستی میسرایند
        در حالی که علاوه بر این دو ،زندگی و هستی هم همراه آنهاست
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۴۵
        بله جناب استکی حق با شماست
        میشه امیدوار بود
        اما نمیشه دروغ نوشت
        هر چند هنوز زیبایی هایی هم هست
        ولی سیاهی بیشتره
        و ما باید در زیاد شدن نور امید تلاش کنیم
        و از این باب با شما کاملا موافقم خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد حسین اخباری
        يکشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۹ ۰۱:۴۰
        بسیار زیباست
        با آؤزوی بهترینها برای شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        يکشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۳۶
        درود جناب اخباری گرامی
        زیبا نگاهید
        سپاس از حضور پر مهرتان خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد حسین اخباری
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۲۹
        باهزاران درود
        بسیار بسیار ناب است و در اوج دلتشبن و از دل برامده
        برای شمابهترین هارا آرزو میکنم
        موفق باشی دخترم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۳۷
        درود جناب اخباری بزرگوار
        بینهایت سپاس
        حضورتان زیباست
        سلامت باشید خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۱
        به به سحر جان
        چقدر پخته و خوش اهنگ
        خيلي دوستدارم سبك قلمت را
        توانمند و با تفكر
        افرين به خوبي پايان بندي را در اوردي خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۱۱
        درود برادر عزیز و هم قبیله ای خندانک
        سپاس که هر بار با مهرت میخوانی
        قلمت ماندگار خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۳۷
        درود نازنینم خندانک


        بسیار زیبا و پرمحتواست خندانک

        خندانک
        خندانک
        خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۲۰
        درود بانوی عزیز خندانک خندانک
        سپاس از مهرتان خندانک خندانک
        زیبانگاهید خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد راد
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۱۷


        سلام..من فکر نمیکنم سحر نا امید باشه
        سحر بیشتر از نا امیدی اعتراض در اشعارش بیشتر به چشم میاد
        من چند سالی هست که در اشعار فروغ فرحزاد غرقم
        فروغ در تولدی دیگر ازندگی خود سخن می گوید و از ناکامی ها و نامرادی ها حرف می زند . تابلویی ترسیم می کند که هرکس کم و بیش می تواند
        به درون خود بیندیشد
         فروغ در تولدی دیگر دست به گریبان  است. فروغ، آیه ی تاریکیست و همزمان فروغی است که رو به سوی درخت آب آینه چشم دارد. فروغ در تولدی دیگر چارچوبی است که به درک اسارت نزدیک می شود. و این موضوع را در بافت شعر اجرا کرده است، به جز مهارت زبانی و شناخت شعر، از روحیه‌ی‌ سرشار از تضادهای گوناگون و احوال نامتلاطم شاعر خبر می‌دهد.
        من در آثار پیشین شما نا امیدی میدیدم اما در آخر شعر کورسویی از انی داشت ومخاطب با لبی خندان و امیدوار از محفل شما بیرون میرفت اما این شعر مطابق اشعار قبلی نیست و شاید من امیدی ندیدم و به قول خودتون شعر سراسر سیاه بود
        با نگرشی دقیق  به راحتی می توان دریافت اکثر سروده های بزرگان و هنرمندان اهل قلم حاوی پیام نا امیدی ، دلتنگی ، انزوای ادبی و ترد شدن از قسمت اعظم جامعه می باشد  .
        از نظر من شعر حس درونی خود جوشی است که از ذات شاعر سرچشمه می گیرد و شاعر تنها حس ذاتی خود را به واژه می کشد.
        و سحر ذاتا معترضه و متفکر
        در همه جای شعر به جز قسمتی که از دل نهنگ استفاده کردی موفق بودی
        و بنظرم در گفتگویی با عزرائیل حرفت را صاف و ساده زدی
        امیدوارم شعر هایی از شما بخوانیم که بازهم امید در آن به چشم آید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۲۸
        سلام آقای راد
        سپاس بابت توضیحات و نقدتون
        خندانک خندانک خندانک
        دل نهنگ هم تلمیح به داستان حضورت یونس داشت خندانک
        ارسال پاسخ
        مسيحا الهیاری
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۰۹
        واقعا در عجبم از کسانیکه داعیه پیشکسوتی یا بیشتر دانستن یا تجربه بیشتر داشتن وووو آری ندارم با این قسمتش
        بحث من اینجاست که عده‌ای که نقدشان را بالا خواندم دارند ناخودآگاه رویه ای پیش میگیرند و شعر ها را به سیاه و سفید بودن سوق میدهند و علامت سوال میگذارند برای شاعر که منظور این همه کلمات سیاه چیست چرا باید باشد این ها در الفبا ی ساده شاعری ماندن که شاعر آینه روزگار خویش است حالا این روزگار حال درونی شاعر باشد یا انعکاسی از دنیای اطراف او ....واقعا خنده دار است علنی شعر سفارشی را تبلیغ میکنند
        شعری به این زیبایی از شاعری کم تجربه که حتی به جرات میتوان گفت گاه ترکیبات اش از شعر فروغ فرخزاد زنده یاد هم قوی تر است ...این تم و ریشه آفرینشی این شعر است که ناخودآگاه باید کلماتی مثل عزراییل و ....دوستمان پرسیده به چه درد میخورند این اشعار واقعا دیدگاه یک هنرمند اینقدر باید باریک باشد
        من سوال میکنم شعر مسعود صد به چه درد میخورد شعر پر از شکوه و هجران مولانا به چه درد میخورد شعر حضرت شاملو که پر از اعتراض به وضع موجود بوده به چه درد میخورد شعر فروغ ووووو
        واقعا مجبورا نیستیم چون شاعر سن کم و تجربه کمی دارد نظری پای شعرش وصله کنیم آخر چرا ...
        این شعر فوق االعاده است و گاه مخاطبی که در گوشه این شهر با دلی درد مند این شعر را میخواند همان حال خوب را به قولی مهندسی معکوس میکند و چون با حال دلش و حرف درونش همسان سازی دارد حالش خوب میشود .
        نمیخواهم زیاد بحث کنم در خانه اگر کس هست یک حرف بس است .
        اما اعتراضی به بانو سحر دارم چرا سعی میکنی شعرت را توضیح دهی تو شعرت را نوشتی و همیشه کنار شعرت سنجاق نشدی شاید صد سال دیگر در گوشه ای جوانی این شعر را میخواند آیا تو آنجا هستی کامل توضیح دهی ..بگذار همیشه مخاطب دستش باز باشد و خود درک کند مفهوم شخصی خودش را از شعر
        در آخر یه شعر از استاد شاملو تقدیمت
        نه
        هرگز سیاهی شب را باور نکردم
        چراکه در فراسوی دهلیزش به امید دریچه‌ای دل بسته بودم.
        سپاسسسسسسسسس





        سحر غزانی
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۳۱
        سلام جناب مسیحا
        سپاس از اینکه خواندید
        و برایم نوشتید و ممنون از ابراز لطفتان🌻🌻🌻
        درباره ی نقدی که فرمودید باید خدمتتون عارض شم که
        بنظرم نقدی که درباره اش  فرمودید رو خوب متوجه نشدید
        پیشنهاد میکنم یک بار دیگر نقد ایشان رو تا انتها بخونید
        فردی که شما ازش انتقاد کردید استاد(هرچند ناراحت میشن استاد خطابشون کنم)و راهنمای من هستن و منظورشون رو خوب متوجه نشدید وگرنه ایشون شاعریست که علم و دانشش بر کسی پوشیده نیست و مطمعنا شعر را حتی بهتر از من فهمیدند
        و اینکه من توضیحی در رابطه با شعر خودم به کسی ندادم و برداشت و درک را
        به عهده خود مخاطب گذاشتم اما سوالی شد که چرا اشعار نا امید؟؟
        و من هم طبق نظریه های ذهنی خودم و مطالبی که در این خصوص خوندم پاسخ دادم تا دیگر دوستان هم بخوانند و بدانند
        بازهم سپاس🌻
        ارسال پاسخ
        باقر رمزی ( باصر )
        باقر رمزی ( باصر )
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۱۰
        سلام و درود استاد عزیزم
        صفحه نقد حضرتعالی را خواندم و از این ایرادی که خیلی به جا بود لذت بردم
        درود و هزاران درود
        استاد بعضی ها به دنبال بدیها هستند و دوست دارند چیزی که خود ندارند از دیگران ایراد بگیرند و اصلا مثبت نگاه نمیکنند و از نقدی که به شاعر داشتید هم خوشم اومد چرا که شاعر حق دارد هر چه که مینویسد به خواننده واگذارد تا وی با بارش افکار مواجه شود و خود در جستجوی معنا برود
        باز هم تشکر میکنم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۲۸
        درود خندانک
        در جواب جناب مسیحا عرض کردم
        کسی بدی شعر رو نگفت و اتفاقا به نکات مثبت اشاره کردند
        من از شما سوال میکنم
        آیا قبل از خواندن نقد جناب مسیحا نقد آقایدقلیچ خانی رو خوندید؟
        اگر خونده باشید بعید میدونم برداشتتون این باشه و اینکه به جناب مسیحاهم گفتم اگر جوابی را که در پاسخ دوستان دادم رو مطالعه کرده باشید میبینید که درباره هر چیزی صحبت شد جز مفهوم شعرم
        من فقط درباره اشعار نا امید صحبت کردم
        سپاس فراوان از حضورتان شاعر گرامی خندانک خندانک خندانک
        مسيحا الهیاری
        مسيحا الهیاری
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۳۶
        خانم محترم نه در استادی جناب قلیچ خانی بحثی هست نه در اینکه شعر را فهمیدن
        من بحثم فقط در مورد سیاه یا سفید نگاه کردن در شعر بود که امروزه باب شده است و نظر شخصی ام این بود که شاعر باید شعرش جوششی باشد نه کوششی و وقتی شعری جوشید دیگر دست شاعر نیست که شاد یا غمگین بسراید شعر خودش حال و هوای درون شاعر را ترسیم میکند و هیچ کس نمیتواند در این خصوص اعمال تغییر کند اگر به شما و استاد تان بی ا دبی شده من معذرت میخوام
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۱۳
        همچنان ارادتم به شما باقیست خندانک
        و اینکه منظور اقای قلیچ خانی در بند آخر حرفشان بود
        و قصد سوال پرسیدنشان هم همان بود
        امیدوارم از من چیزی به دل نگرفته باشید خندانک
        همچنان خواننده اشعار زیبای شما هستم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۵۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۴۷
        خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۵۳
        صحبت مسيحا درسته
        چرا بايد تفكيك باشه و جهت دادن
        مثلا فلان شعر سياهه
        و نا اميدانه و فلان...
        شاعر از پيرامونش و خيلي از امد و شد ها بالا پايين ها
        تاثير ميگيره و در طول روز هفته و ماه ميتونه
        متغير باشه اين طبيعيه،سمت و سوق دادن
        يا نفي از ياس و سياهي و نااميد بودن اون هم تو اين
        اوضاع داغون جامعه كنوني ما و جهان رو به زوال درست نيست
        شاعري كه بينش كافي را داشته باشد بدون در نظر گرفتن
        تاثير رواني مخاطبش و با جرات بدون هراس حرفشو ميزنه
        رسالت قلم به زمانه خويش هم همينه
        و اساتيد صاحب نظر دنبال شعر تصنعي و دروغين
        نبايد باشند،اين حقيقت غير قابل انكاره
        من تصديق ميكنم اين نقد درست را
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۵۳
        سلام آقای علامیان
        بله منم از این لحاظ باهاشون موافقم و حرفشون کاملا درسته ولی ایشون منظور اقای قلیچ خانی رو بد فهمید خندانک
        ارسال پاسخ
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۵۵
        تفکیک که نیست اسم شعر سیاه رو خودم گذاشتم چون توی این چند شعر اخیر از تاریکی و نبود نور که استعاره از نا امیدیه صحبت کردم خندانک
        ممنونم از نظرت
        ارسال پاسخ
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۵۸
        خندانک
        فرشته باباخانی
        جمعه ۷ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۵۵
        بسیار زیبا سحر جان خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        جمعه ۷ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۴۰
        و فرشته گندم می کارد در سکوت بهشت و نمیداند این گندم باعث خواهد شد تا انسان را از بهشتی که برایش ساخته بودند بیرون کنند..

        .درود فرشته جانم
        سپاس از حضورت مهربونم خندانک خندانک 🌻🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل زندیه شاهین
        ابوالفضل زندیه شاهین
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۳۴
        درودتان بانو غزانی گرانقدر
        اول اینکه شعرتان غمگینی بسیار بسیار زیباست
        و چقدر شیوا تمامِ احساستان را به مخاطب انتقال میدهد این شعر
        بابت سرودن این شعر زیبا به شما تبریک میگم
        دوم اینکه کاملا با شما موافق هستم در مورد اینکه شعر آیینه ی احساسات یک شاعر است
        من معتقدم تمامی اتفاقات پیرامون یک شاعر بر سروده ی او تاثیر گذار هستند
        خودم رو مثال میزنم: من اگر تصمیم به نوشتن یک غزل عاشقانه بگیرم و شروع به نوشتن کنم احساسات ناشی از اتفاقاتِ گوناگون زندگیم هم در آن شعر دخیل میشوند و مطمئنا رد پایشان در شعر دیده میشود، و اگر سعی در از بین بردن آن ردپاها کنم، شعری از دل برنیامده و ساختگی به ثمر مینشیند
        یا بعنوان مثال من در زندگی روزمره متاثر از زورگویی ها دزدی ها و .... از سوی راکبان ظلم باشم، اما اشعارم عاشقانه باشد!!
        خب اینگونه شعر گفتن ها خالی از احساس است و احساس اولین قدم برای سرودن.
        پایدار و پیروز باشید خواهر خوش قریحه ام🌻🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۵۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        جمعه ۷ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۱۲
        دلم گورستان حرف است
        و هزاران روح در شعرم سرگردان! 💔
        خندانک خندانک
        درود بر شما دختر قشنگم
        زیبا سرودید عزیز جانم
        مانا باشید به مهر
        بهترین‌ها نصیب دل پاکت بشه عزیزم خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        جمعه ۷ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۴۴
        تکه ای از آرزوهایم روی شانه هایت بود
        مانند قاصدک
        مانند نیلوفر در برکه ای بیرنگ ...
        ماک بود هم چون رویای کودکی هایم
        اما آرزو بود دیگر
        قاصدک بود دیگر
        با نسیمی آمد
        و با طوفانی رفت...

        درودها آرزو جانم
        حضورت زیباست ماه بانو😍😍🌻🌻
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۵۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۵۶
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۴۳
        سلام
        شعر به شعر داری پیشرفت میکنی
        آفرین . و خوشحالم از بابت رعایت نکاتی که شعرت را زیباتر میکند . مانند ارتباط خطی کلمات ، رعایت اصول ارجاع و فن تشبیه
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۱۰
        خواب قایقی را دیدم
        که مرا پشت دریاها می برد
        دیشب که
        جای قرص هایم
        شعر خورده بودم

        سلام مانای عزیز خندانک
        😍😍
        ممنونم از حضورت که همیشه باعث خوشحالیست خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۱۸
        سلام شیخ السحر
        با نکات شیخ المانا موافقم
        معماری بیرونی واژگانت به کمال نزدیک و نزدیک تر شده و من همیشه تلاشتو برای پیشرفت و تو نگاه هر شعر جدیدت میبینم الان وقت آن رسیده به دکوراسیون داخلی اشعارت بپردازی و و لوسترهای تفکرات و جهان بینی خودت و به چکامه هات القا کنی... خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۴:۰۲
        درود جناب بدری عزیز
        سپاس از نگاهتان
        خوشحالم که این پیشرفتو دیدید🌻🌻🌻
        حضورتان برایم ارزشمند است
        مانا باشید خندانک خندانک خندانک
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۵۸
        خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۵۷
        خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۱۰
        ممنون از همراهی سراس مهرت مانا ی مهربان
        شرمندم کردید
        سپاس خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۵۹
        خندانک خندانک
        عسل اسدیان
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۵۹
        درود سحر نازنينم

        بسيار زيبا

        به دلم نشست

        قلمت نويسا مهربانم

        خندانک خندانک

        خندانک خندانک
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۰۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۲۰
        شاعری که نشانی ات را نداشت
        شعرهایش را
        به پیراهن باد سنجاق کرده است
        کاش امشب
        پنجره ی اتاقت
        باز مانده باشد!🌻

        درود عسل جانم
        دوست مهربان و دوست داشتنی من
        زیبا حضورشماست
        ممنونم 😍🌻 خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۵۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۵۷
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عسل اسدیان
        عسل اسدیان
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۲۳:۵۰
        مهربان پدر دلسوزم عرض أدب
        پاينده باشي خندانک
        عسل اسدیان
        عسل اسدیان
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۲۳:۵۱
        درودم بر شما برادر
        خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۵۵
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهروز ابراهیمیان
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۴۱
        به شعر ناب خوش آمدید بانو بسيار زيباست خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۲۶
        فرقی نمی کند
        پنجه ی طلایی آفتاب باشد
        یا انگشتهای خیس باران
        این پنجره دیگر
        جواب سلام آسمان را نخواهد داد
        وقتی قرار نیست
        او از این کوچه بگذرد!


        درود جناب ابراهیمیان
        زیبا نگاهید
        سپاااااس فراوان خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۵۸
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        رضااشرفی فشی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۰۹:۴۴
        درود زیبا بودسحر بانو،لطیف،روح افزا و دل انگیز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۲۴
        زندگی هم که فراموشم کرد
        در پس جاده ی عمر
        که بسی تاریک است
        رد پایی هم نیست
        آخر قصه ی من نزدیک است
        روزگاری ست غریب
        و به قول سهراب قایقی باید ساخت
        دور باید شد از این خاک غریب.

        درود جناب اشرفی
        سپاس از مهرتان
        مانا باشید و برقرار خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۵۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۵۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        حسن  مصطفایی دهنوی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۲۱
        هزاران درود بانو
        بسیار عالی است
        سربلند باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۵۹
        چون پولاد سخت
        چون پیله ابریشمین نرم
        بار بر دوش دارم
        باری وزین
        بار نیایش مردگان
        هنگام
        هنگام که به خشم
        تازیانه
        حبس
        هجرت
        خموشم ساختند
        ستایش زندگان را

        درودها شاعر عزیز
        سپاس از حضورتان 🌻🌻🌻 خندانک
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۵۹
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۵۹
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حامد صمیمی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۳۴
        درود بر شما خندانک
        بسیار عالی خندانک
        زیبا و دلنشین خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۰۰
        زمین
        خسته
        غرق در نادانی
        پریش
        آرامشی ناممکن می پوید

        آسمان
        وامانده
        غرق در فراموشی
        ستایش خویش می جوید

        وما
        ما آلوده سرشت
        بی امان
        پی در پی
        به ناسزا می گشاییم زبان


        درود جناب صمیمی عزیز
        عالی حضور شماست
        سپاس از مهرتان خندانک 🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۰۷
        من همان عشق پیچ خورده به دور خویشم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک یکی از زیباترین اشعارکه جدیدا خوندم واقعا ممنون بابات اشتراک ان خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۱۵
        من سرگذشتِ یأسم و امید
        ا سرگذشتِ خویش:
        می‌مُردم از عطش،
        آبی نبود تا لبِ خشکیده تر کنم
        می‌خواستم به نیمه‌شب آتش،
        خورشیدِ شعله‌زن به‌درآمد چنان که من
        گفتم دو دست را به دو چشمان سپر کنم
        با سرگذشتِ خویش
        من سرگذشتِ یأس و امیدم…

        درود جناب مازیار
        زیبانگاهید بزرگوار خندانک
        سپاس بیکران از مهر و مهربانیتان خندانک 🌻🌻🌻🌻

        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۹:۰۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۵۹
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۳۴
        سلام دخترم خندانک
        آفرین... آفرین خندانک خندانک خندانک
        شروع شعر عالی بود و بنظرم تا (هزاران روح در شعرم سرگردان) خیلی روون و شاعرانه پیش رفته بود خندانک
        ولی از بعدش، بخصوص با استفاده از واژه ی (نزدِ)، شعریت شعر رو به کاهش گذاشته و به نثر گراییده و موسیقی درونی افت کرده، گویی شاعر از خلسه ی شاعری بیرون اومده... میشد مثلا به جای (نزد خدا ببر) گفت: (تا خدا ببر، یا ببر تا خدا)... خندانک
        آنچه گفتم نقد نبود، احساس و برداشت این حقیر بود بعد از خوندن شعر زیباتون... و چه بسا نادرست باشه خندانک

        ...روزی خواهم رفت
        و صدایم را
        با صدای نفَسِ آبیِ دریای تو خواهم آمیخت
        و هوا را
        به هواداری گل های تپش خواهم برد
        و رگ بی ضربان مانده ی احساس تو را
        در کنار دل عشاق سفر کرده به نور
        به فراسوی حیات ابدی خواهم برد
        و به دستان خدا
        بوسه ای خواهم داد
        تا به زیبایی لبهای تو پیوند زند حس مرا
        و به غم خواهم گفت:
        همسفر باش مرا
        در سفری بی پایان... (م. فریاد)

        شاد باشید دختر گلم خندانک
        افسانه هادی(رخشانه)
        افسانه هادی(رخشانه)
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۴۳
        شعرتون زیباست خندانک
        ارسال پاسخ
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۳۴
        ممنونم افسانه عزیزم خندانک خندانک خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        شنبه ۱۵ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۴۴
        سلام سحر جان خواهر اگاهم
        من حمايت كاملم را از تو ابراز ميكنم
        و از همينجا اعتراضم را نسبت به جهل مثلا مسلمون
        كه ابليس درونش نفس ميكشد بيان ميكنم
        از قديم گفتم كافر همه را به كيش خود پندارد
        به اسمم قسم كه از مولاي حق و ازادي برگرفته شده
        از مانا و تو و كل دوستان قبيله قلم جز معرفت احترام
        عشق و دوستي چيزي نديدم
        ببين چه روزي گفتم اون شخص لاقيد و بدمست چوبش را ميخوره خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۱۵ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۴۰
        درود جناب علامیان
        مگر ما چیزی جز مهربانی دیدیم
        در قبیله ما عشق رواج داشت و علم...
        چه کنیم که چشم دیدن ندارند
        ما دودستگی ایحاد نکردیم
        به پای اشعار تک تک اعضای شعر ناب رفتیم و خواندیم
        و من به شخصه خیلی از اعضای این سایت رو دوست دارم
        اما تهمت تا چه حد بزرگ
        توهین تا چه قدر بزرگ ؟؟؟
        هی گفتند و هی سکوت کردیم
        اما صبر هم اندازه ای داره ..
        ممنونم ار ابراز لطفت برادر خوبم
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل زندیه شاهین
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۰۳
        درودتان بانو غزانی گرانقدر
        اول اینکه شعرتان غمگینی بسیار بسیار زیباست
        و چقدر شیوا تمامِ احساستان را به مخاطب انتقال میدهد این شعر
        بابت سرودن این شعر زیبا به شما تبریک میگم
        دوم اینکه کاملا با شما موافق هستم در مورد اینکه شعر آیینه ی احساسات یک شاعر است
        من معتقدم تمامی اتفاقات پیرامون یک شاعر بر سروده ی او تاثیر گذار هستند
        خودم رو مثال میزنم: من اگر تصمیم به نوشتن یک غزل عاشقانه بگیرم و شروع به نوشتن کنم احساسات ناشی از اتفاقاتِ گوناگون زندگیم هم در آن شعر دخیل میشوند و مطمئنا رد پایشان در شعر دیده میشود، و اگر سعی در از بین بردن آن ردپاها کنم، شعری از دل برنیامده و ساختگی به ثمر مینشیند
        یا بعنوان مثال من در زندگی روزمره متاثر از زورگویی ها دزدی ها و .... از سوی راکبان ظلم باشم، اما اشعارم عاشقانه باشد!!
        خب اینگونه شعر گفتن ها خالی از احساس است و احساس اولین قدم برای سرودن.
        پایدار و پیروز باشید خواهر خوش قریحه ام🌻🌻🌻🌻🌻
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۳۳
        سلام جناب زندیه گرامی
        زیبا حضور شماست
        سپاس از بیان نظرتون
        کسانی که می توانند شعر بگویند و آنچه در درون دارند به صورت شعر ارائه دهند، حالت های خاصی دارند . با گفتن شعر ناراحتی ها را عنوان کرده و این خود، به آنها تسکین می دهند . البته شعرتأثیرات مختلف دارد. اول این که در عقده گشایی و ارائه مافی الضمیر نقش دارد. و دیگر این که سایرین با استفاده از اشعار پی می برند به این که در گذشته شعر چه نقش مهمی داشته و فرهنگ جامعه را بیان می کند . عــده ای معتقدند که با شعر می توان به آرامش رسید . البته شعر فارسی تأثیر عمیق تری دارد؛ چون موزون تر است . افرادی که ناراحتند ، با شعر گریه می کنــند ، شعر می خوانند ، گریه می کنند و سبک می شوند . و دیگر این که گاهی تأثیر فشارهای روانی وارد شده بر شاعران، آنها را شاعر کرده است چراکه شعر پاسخ درونی وجودمان به سرخوشی وشعف ، رنج وعذاب ، واسرار همه جانبه زندگانی است . شعر یک ترانه ، یک آه وافسوس یا یک فریاد ، واغلب همه آنها باهم است . خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۹:۰۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۰
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        امیررضا خانلاری (وکیل الشعرا)
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۱۰
        سروده زیبایی بود
        خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۲۹
        زیبا نگاهید
        سپاس بی کران از حضور ارزشمندتان خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        غلامرضا مهدوی (مهدوی)
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۲۳
        درود بر شما
        شاعره بانو غزانی
        زیبا سرودۀ نابت زمزمه کردم.
        ژرفای زیبا و پر محتوایی دارد احسنت و آفرین قلمتان را قدر بدان. خندانک
        موفق باشید و بسرایید خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        یاحسین(ع)
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۳۰
        درود جناب مهدوی خندانک
        زیبا حضور شماست
        سپاس بی کران از مهرتان
        در پناه نور بمانید
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی رهنما(نوثمر)
        يکشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۲۴
        بسیار با احساس خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        يکشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۴۵
        درود جناب رهنما
        سپاس فراوان
        مانا باشید به شعر
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سحر غزانی
        يکشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۴۵
        خندانک خندانک
        اصغر ناظمی
        يکشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۰:۴۹
        سلام
        زیباست
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        يکشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۳۵
        درود جناب ناظمی
        سپاس بیکران
        زیبا نگاهید
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        رحیم نیکوفر   ( آیمان )
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۰۱:۲۰
        سلام و درود خندانک
        دستمریزاد
        زیبا بود
        و بااحساس
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۲۹
        سلام
        خیلی ممنونم🙂
        زیبانگاهید
        سپاس بیکراااان خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        نیهاد زمان
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۴۶
        زیبا بود خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۲۰
        سلام
        سپاس بیکران🌻🌻🌻
        زیبا نگاهید 🙂🌻
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی رفیعی وردنجانی
        سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۵:۱۱
        بلیط قطار را پاره ‌می‌کنم
        و با آخرین گله‌ی گوزن‌ها
        به خانه برمی‌گردم
        آن‌قدر شاعرم
        که شاخ‌هایم شکوفه داده است!
        و آوازم
        چون مه‌ای بر دریاچه می‌گذرد:
        شلیک هر گلوله خشمی است
        که از تفنگ کم می‌شود
        سینه‌ام را آماده کرده‌ام
        تا تو مهربان‌تر شوی...
        گروس عبدالملکیان
        تقدیم شما بانو
        شعرتان را دوست داشتم
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۱۵
        به به چه تقدیمی زیبایی
        سپاس بیکران از و محبتتان
        خندانک خندانک خندانک
        مهرتان مانا و قلمتان نویسا خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
         موسی عباسی مقدم
        سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۱۴
        درود برشما زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۱۷
        درود و سپاس بیکران جناب عباسی گرامی
        زیبا نگاه شماست
        مهرتان مانا و قلمتان نویسا خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۳۰
        درود فراوان سرکار خانم غزانی ادیب وارسته 🌷
        بسیار زیبا وپر احساس سروده اید 🌷
        دستمریزاد 🌷
        در پناه خدا 🌷
        ایام بکام باد انشاًاله 🌷
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ ۲۳:۱۲
        فرشته گندم می کارد در سکوت بهشت و نمیداند این گندم باعث خواهد شد تا انسان را از بهشتی که برایش ساخته بودند بیرون کنند..

        درودها جناب معینی سپاسگزار مهرتانم
        مانا باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسيحا الهیاری
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۴۰
        با اجازه شما بنده نظرم را که البته آنچه تجربه و یاد گرفته بودم نه چیزی مغرضانه یا من در آوردی حذف کردم ..شاید شاعر باید آنقدر خودش پخته باشد و شما هم حتما با تجربه آید و بتواند در خصوص نظرات جواب دهد .........من تنها حرفم این است وقتی قلبی گرفته خنده اش مصنوعی در میاید
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۴:۲۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسيحا الهیاری
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۴۷
        ضمنا بنده معترض نبودم بدی شعر را گفتن و فقط بحثم که موضوع مهم اتفاقا در تمام هنر هاست همان حال طبیعی حاکم بر دل هنرمند است .....مثلا همه شعر مولا را بشنو از نی چون حکایت میکند وز جدایی ها شکایت میکند ........را شنیدید و سالهاست همه دنیا آن را میخوانند و ماندگار این شعر همان بیان هجر و تلخی و درد ی ست که شاعر میکشد و تشبیه به نی و صدای سوزناک آن میکند
        من بحثم این است آیا مولانا با همه عظمت و الوهیت درون اگر آن حال را طور دیگری می نوشت باز همین میشد .....
        ضمنا مختاری حذف کنید مواردی که در مورد بحث من گفتین .
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۴:۲۰
        درود جناب مسیحا
        از من ناراحتی به دل نگیرید
        واقعا منظوری نداشتم و بله صدرصد شعر باید جوششی باشه
        زنده و سلامت باشید خندانک خندانک
        🌻🌻🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۹:۰۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        اعظم قارلقی
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۱۵
        خیلی قشنگه سحر بانو
        واقعاً زیبااااا قلم زدی
        آفرین... آفرین
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۲۰:۰۹
        اعظم بانوی نازنینم خندانک
        سپاس فراوان از این همه مهر عزیز دلم
        زیبا حضورت هست خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۹:۰۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        ابراهیم هداوند
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۲۲
        از سپیدهای زیبا و فاخری بود که خواندم
        دستمریزاد بانو غزالی گرامی
        درود بیکران بر شما
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۱۹
        درود جناب هداوند زیبا نگاهید
        سپاس بیکران از مهرتان خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۴۳
        سلام ودرود فراوان
        بسیار بسیار عالی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۲۰:۱۴
        درودها جناب فتاحی عزیز
        مهرتان مانا و قلمتان نویسا
        سپاس بیکران از لطفتان
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فرهاد شریف
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۲:۳۳
        درودها بانو
        تفکربرانگیز و زیبا
        قلمتان مانا
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۴۴
        درود جناب شریف گرامی زیبا نگاه شماست بزرگوار
        خندانک سپاس بیکران از مهرتان خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۴۶
        بند اخر شعرت را بسبار دوست داشتم
        موفق باشی سحر عزیز
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۵۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۳۷
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        دوشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۹۹ ۱۴:۲۰
        درودها سپاس بیکران از نظر گرانبهایتان خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهروز عسکرزاده
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۴۲
        سلام

        قلمتان پرخرام‌تر
        خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۵۲
        سلام جناب عسکرزاده
        ممنونم از ابراز لطفتون
        قلمتان ماندگار خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فرید امیدی
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۴۴
        سلام و درود بسیار زیبا بود خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۵۲
        سلام
        خیلی ممنونم
        زیبا نگاهید
        سپاس خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نیما ابراهیمی
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۰۲
        درود بانو
        تیره و رویاگون و خیال پردازانه
        و سپید
        خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۰۸
        من سرگذشتِ یأسم و امید
        ا سرگذشتِ خویش:
        می‌مُردم از عطش،
        آبی نبود تا لبِ خشکیده تر کنم
        می‌خواستم به نیمه‌شب آتش،
        خورشیدِ شعله‌زن به‌درآمد چنان که من
        گفتم دو دست را به دو چشمان سپر کنم
        با سرگذشتِ خویش
        من سرگذشتِ یأس و امیدم…

        سپاس از مهرتان خندانک
        ارسال پاسخ
        نیما ابراهیمی
        نیما ابراهیمی
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۱۸
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۵۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۴۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۴۹
        خندانک
        ارسال پاسخ
        غلامعلی همایونی (شمیم)
        جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ ۱۴:۴۸
        درود بانو غزانی
        احسنت به شما و اندیشه های والایتان
        بسیار زیبا و هنرمندانه واژگان را به خدمت گرفته‌اید و ماحصل آن خلق اثری به این زیبایی شده است
        آرزوی توفیق روزافزون شما و دیگر جوانان هنرمند این مرز و بوم کهن
        زنده باشید
        عزت زیاد
        ⚘⚘⚘
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۰۲
        درود جناب شمیم
        لطف دارید
        سپاس از مهرتون
        مانا باشید خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۴۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۴۸
        خندانک و
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        شنبه ۱۵ شهريور ۱۳۹۹ ۰۴:۴۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۱۵ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۱۸
        سپاس از گلهای زیباتون خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۴۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۱۵ شهريور ۱۳۹۹ ۰۹:۰۷
        سلام شاعربزرگوار
        مفید وآموزنده بود
        قلمتون سبز
        درود درود درود
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۱۵ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۱۸
        درود و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۴۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        زهره هوشمندی
        شنبه ۱۵ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۰۲
        دوس داشتنی و با احساس بود😍
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۱۵ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۱۸
        مرسی عزیزمممم خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۴۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا فرهمندنیا
        يکشنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۳۴
        خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        يکشنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۱۸
        خیلی ممنون از تشویقتون
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۴۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فرشید افکاری
        دوشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۹۹ ۰۱:۵۴
        دلم گورستان حرف است
        و هزاران روح در شعرم سرگردان

        درود به بانو سحر گرامی
        بسیار عالی و زیبا سروده اید
        قلم هنرمندت ستودنی ست
        اندیشه و احساسی ناب در شعر ارزشمندت
        جریان داره ، و مشخصه که حاصل ذهنی خلاق و مستعد هست... همچنان بدرخشید و پیروز باشید
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        دوشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۱۹
        درود جناب افکاری
        سپاس از ابراز لطفتون
        بیشک شما از بهترین قلم هایی هستید که خواندم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۴۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی فروزنده
        دوشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۵۲
        درود ها بر شما
        بسیار زیبا و عالی
        🌹🌹🌹🌹🌹
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        دوشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۱۹
        زیبا نگاهید
        سپاس فراوان از لطفتون خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۴۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        اصغر ناظمی
        سه شنبه ۱۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۵۵
        سلام
        ودرود
        بانوی گرامی
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        سه شنبه ۱۸ شهريور ۱۳۹۹ ۲۰:۲۹
        درود و سپاس شاعر بزرگوار🌻🌻
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۴۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        شریف شریفیان
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۰
        زنده به گور
        من سراینده ی ممنوعاتم
        به بطالت گذرد اوقاتم
        مانده برشرط سکوتم باقی
        ای که لعنت نرسد برذاتم
        مست از باده ی فقرم کردند
        تا به گردون برسد صلواتم
        گنج مدفون شده در گندابم
        کرم وآفت زده بر سوغاتم
        نیم پژمرده دلی هم دارم
        شایدم تابع احساساتم
        درگلویم نفس سردی هست
        زنده درگورچنان امواتم
        مرده درسعی وصفایم چه کنم
        مات ومبهوت دراین میقاتم
        عمر بگذشت وبه عقلم نرسید
        گره افتاده به استنباتم ( طم)
        مابه یک جمله غم دل گفتیم
        تابدانید و زاحوالاتم
        سلام بر دختر ادیبم
        سرکار خانم غزانی عزیز
        سروده تان خیلی خوب بود
        امروز چه بخواهیم و چه نخواهیم
        نا امیدی جوانانمان را فرا گرفته است
        تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم دعای خیر است
        و نفرین بر مصببانش
        خندانک خندانک خندانک
        موفق و پیروز باشید
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۱۴:۰۵
        شعر خیلی زیبایی بود
        سپاس از لطفتان خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۴۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        حسن لطفی
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۴۹
        سحر عزیز خندانک
        من فقط
        میگم
        زیبا وشاعرانه بود سروده ات
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک


        سحر غزانی
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۰:۲۰
        سلام خیلی ممنونم از نگاه زیباتون خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۴۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۴۵
        سلام
        چند روزی نبودم و نیستم واقعا باورم شده شیطان پرستم😃
        جل الخالق
        خلاصه شرایطی بود که نفهمیدم چی چی شد شعر کی رو خوندم شعر کی رو نخوندم واقعا شرمنده ام
        دیر اومدم
        خیلی زیبا بود لذت بردم خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۵۲
        سلام جناب قنبرپور😄
        حضورتان زیباست چه الان چه روز اول انتشار خندانک
        سپس از وقتی ک گذاشتید خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۵۳
        ممنونم از گلهایی که به میهمانان شعرم دادید شرمندم کردید خندانک خندانک 🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        غلامحسین جمعی
        پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۴۳
        درودو سپاس بر شاعر ارزنده و اندیشمندم

        که همواره دغدغه هایش ستایش برانگیز است و قلم نثرشان نیز دوست داشتنی است

        قبلا نیز برایتان نوشته بودم و نمیدانم چرا نیست شده است

        حال نیز زمان نوشتن را صرف کامنتهای عزیزان وپاسختان کردم

        وفقط میگویم زیباست و دست مریزاد عزیز

        با مهرو ارادت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ ۰۲:۰۲
        درود استاد بزرگوارم
        حضورتان خودش افتخاریست که همواره سعادت و خوشحالیست خندانک
        و واقعا از کم سعادتی من بود ک برایم نوشتید و الان نیست شد😅
        سپاس از مهرتان
        سلامت و شاد باشید همیشه
        ارسال پاسخ
        سحر غزانی
        پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ ۰۲:۰۱
        خندانک خندانک خندانک
        مریم رامجردی
        پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ ۰۲:۰۶
        درود بر شما
        زیبا سرودید
        قلمتان مانا خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۴:۵۰
        درود مریم مهربانم خندانک
        زیبا نگاه خودت است
        سپاس عزیز خندانک خندانک م
        ارسال پاسخ
        فاضل فخرالدینی تخلص (مالک)
        پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۰۷
        درود بر شما بزرگوار
        بسیار زیبا سرودید
        قلمتان هماره مانا ادیب و شاعر گرامی
        🌼🌼🌼
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        جمعه ۲۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۴۸
        خیلی ممنونم زیبا حضور شماست خندانک
        ارسال پاسخ
        سیده شهربانو حاتمی
        پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ ۲۰:۵۰
        درود برشما خندانک
        زیبا بود خندانک
        شاد باشید خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        جمعه ۲۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۴۷
        درودها عزیز مهربانم
        ممنونم از حضور پر مهرت خندانک
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        جمعه ۲۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۰۱
        سلام ودرود شاعر گرامی
        بسیار عالی وزیبا
        امیداست که شاد باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        جمعه ۲۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۴۷
        سپاس فراوان از لطفتان جناب فتحی گرامی خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۲۱ شهريور ۱۳۹۹ ۲۳:۵۲
        درود ارجمند

        دستمریزاد خندانک
        موفق باشید خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۰۳:۲۳
        درود و سپاس از لطفتون خندانک
        ارسال پاسخ
        رامینه خوشنام
        جمعه ۱۸ مهر ۱۳۹۹ ۰۱:۱۲
        دورد سحر جانم
        آبجی کوچیک اما بزرگ منش من😍
        خیلی زیبا بود عزیز دلم
        بی‌شک تو یکی از بهترین هایی❤️❤️😍
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        جمعه ۱۸ مهر ۱۳۹۹ ۱۱:۴۶
        عزیز دلمی رامینه جانم خندانک
        روی ماهتو می بوسم خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        دوشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۹ ۱۲:۵۷
        سلام و عرض ادب و احترام
        سرکار خانم غزالی عزیز

        شعر زیباتون رو خواندم
        البته اون آخرش فکر کنم
        یک ایراد نوشتاری داشت عشقه یا شاید ...

        به هر تقدیر لذت بردم
        برقرار و همچنان پرکار باشید
        قلمتون پر نور خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        دوشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۹ ۱۵:۳۱
        درود جناب صادقی عزیز از اینکه نگاه پر مهرتان را میهمان شعرم کردید سپاسگزارم درباره ی نکته ای ک فرمودید باید عرض کنم عَشَقه یه گیاه پیچنده و بالا رونده است مانا باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۹ ۰۷:۲۴
        درود بر سرکار خانم سحر گرامی
        با درک و شعوری که از
        محضرت ادراک کردم
        بالا نیست خواسته ی حقیر
        اینکه به مانند یک آموزگار

        پای شعر دوستان تازه کار بیشتر حاضر شوید و
        به نقد بیشتر مشغول گردید بزرگوار
        این از بلند نظری تان می آید که ایشان
        را نیز از معلومات خویش بهره مند سازید.

        هر خیری در عالم پاسخ با بازگشت دارد.
        ارادتمند خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        يکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۹ ۰۱:۰۷
        درود جناب بیدل بیشک شما به من لطف دارید
        اما من همیشه در حال آموختن در محضر شما دیگر اساتیدم و واقعا ب
        لطفتان مستدام دوست خوبم خندانک
        ارسال پاسخ
        سیدحسن خزایی
        سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ ۰۱:۴۴
        زیبا پراز حس خودباوری وشهامت بیان قوی احسنت برشما و بر قلمتان باد.
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ ۱۲:۲۴
        زنده باشید جناب خزایی ممنونم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        صادق اعتمادی نژاد (دلخون)
        يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۰۰
        تمامشو خوندم
        شعرتون سراسر استعاره است
        زیبا بود
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۲۲:۵۰
        درود بیکران🌻سپاس از نگاهتان که مهمان شعرم شد🌻 زیبا نگاهید🌻
        ارسال پاسخ
        تاراناصری راد (خاطره)
        شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۹ ۰۵:۵۱
        🌹🌹🌹❣
        نسرین زندیه امامزاده عباسی
        پنجشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۰:۵۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۳۴
        درود بر سحر غرانی خندانک این شعر بهترین شعری بود که از شما خواندم و بسیار پخته تر از پیش.احسنت
        واژه ها را کنار هم میچینم‌تا کلید های شعر را ببینم.
        زوال،ناقوس مرگ.عزرائیل،گورستان،نفرین...
        یک شعر مایوس و نا امید کننده است....که از آرایه ها به حد وافر بهره برده است.
        اما سوال من از شما این است
        خب که چه؟اصولا چرا و به چه درد میخورند این اشعار مایوس در ادبیات؟؟؟؟
        به نظر خود من تمام نکته ی اصلی شعر آنجا بود که این عشقه ی شعر سحر به عزرائیل گفت دست نگه دار هنوز چیزهایی برای گفتن باقی مانده است...و تمام خندانک
        مثال بارز افسانه ی سیزیف است که با همه ی پوچی و تکراری بودن گاهی باید فقط ادامه داد...
        و راه آلبر کامو و نیچه هم در همین تعریف در فلسفه از هم جدا شد...
        تشکر از سحر خانوم غزانی خواهر گل من خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۵۴
        سلام برادر ادیبم
        سپاس از نظر گرانبها و نقد سازنده شما
        بی شک حضور شما باعث افتخار و خوشحالی ام هست
        و اما افسردگی در شعر و اینکه چرا تعداد این اشعار زیاد شده
        وچرا من به سمت این سبک تمایل پیدا کردم
        اتفاقا ذهن خودموهم مشغول کرده بود که مطالعاتی در این زمینه انجام دادم
        و بخشی از آن را در پاسخ شما می آورم شاید دیگر دوستان هم تمایل به خواندنش داشته باشند

        در آغاز به صادق هدایت می پردازیم. « صادق هدایت » نویسنده بر جسته معاصر ایران گرفتار « افسردگی » بود و داستانهایی که نوشته از یک روح دردمند و افسرده حکایت می کند و زمانی که آثار او را مطالعه می کنیم غم و اندوه سراسر وجودمان را فرا می گیرد و ما را به دنیای ناکامی ها و مشکلات زندگی سوق می دهد او در مشهور ترین کتاب خود که تحت تاٌثیر فضای وهم آلودو غم انگیزقرار گرفته ؛ بدین ترتیب آغاز سخن می کند که : «در زندگی زخم هایی ست که مثل خوره روح را آهسته و در انزوا می خورد و می تراشد  این دردها را نمی شود به کسی اظهار کرد، چون عموما مردم عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی بکنند -زیرا بشر هنوز چاره و دوائی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی به توسط شراب و خواب مصنوعی بوسیله افیون و مواد مخدره است- ولی افسوس که تاثیر این گونه دارو ها موقت است و به جا ی تسکین پس از مدتی بر شدت درد  می ا فزاید..» نویسنده می  گوید : «آیا روزی به اسرار این اتفاقات ماوراء طبیعی ، این انعکاس سایهء روح که در حالت اغماء و برزخ بین خواب و بیداری جلوه می کند کسی پی خواهد برد؟»
          بوف کور »علاوه بر آنکه از یاٌس و نا امیدی گفت و گو می کند ، احساس نویسنده را نسبت به حیات و ماجرای آن معطوف می نماید و خواننده احساس می کند تاچه حد درون «هدایت پر آشوب و پر دغدغه و تیره و تاریک و افسرده است .لکن از آنجایی که راوی داستان امیدی به درمان این زخم ها ندارد ، دل به درمان موقت ، به وسیله شراب و افیون و مواد می بندد
        شخص دیگه که این افسردگی در اشعارش دیده میشد دکتر مهدی حمیدی بود که شکست عشقی خورده بود و از دل اشعارشون اشک میبارید


        از نظر من شعر از دل منشا میگیره و در دنیایی که پر از تاریکیه و نا امیدی چرا باید دروغ را شعر کرد وقتی جز سیاهی چیزی نمیبینم
        و البته از ته دل و اعماق وجودم برای روشنایی زمین دعا میکنم تا دیگر جوانان و حتی نسل آینده از نا امیدی ننویسند وفقط وفقط در اشعارشان عشق دیده شود و نور🌻🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        امید کیانی (امید)
        امید کیانی (امید)
        يکشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۲۴
        درود و عرض ادب و احترام

        قلمتان رقصان

        بسیار لذت بردم از سپیده‌تان خندانک

        کمال امتان و سپاس را دارم بابت اشتراک و لایکتم 🌺🌺

        در ادامه صحبت‌تان و تایید آن مبنی بر دوری از دروغ نگاشتن و امید واهی؛ به عرض شما و دوستان عزیز برسانم که:
        این القا از بیرون و توهم از درون، برای وارد کردن امید واهی، آیا رسالت شعر و شاعر را خدچه‌دار نمی‌کند؟!
        این بستری نیست برای تازیدن سواره‌های جهان تاریک ما؟!
        آیا با این دروغ، مُقام و مَقام آن سواره‌ها تحکیم نمی‌یابند؟!
        ....

        سروده‌های امید هم به ظاهر ناامید جلوه می‌کند ولی تا حقیقت جهان سیه بر مخاطبان در قالب شعر که بر دل همگان می‌نشیند؛ نمایان نشود، امیدی به تبع آن در دلان تراوش نمی‌کند...

        پس اگر این اشعار را صرفا ناامید پنداریم(که اینجور نیست) از همین ناامیدی‌هاست که امید رخنه می‌کند‌...

        به امید جهانی مالامال از روشنی 🌺🌺🌺🌺


        بخش‌هایی از بداهه اخیر بنده رو تقدیم می‌کنم...

        استخوانی در گلویم
        سخت بفشارد...
        پُتک‌هایی در وجودم
        قلم لرزان
        عَلَم گریان
        نویسم اما،
        گویند در جنونم...

        تیک تیک باران
        بوی آن نم نمِ باران
        خاکِ بارانی
        عشقِ آیدایی
        بوی آن شب‌بو،
        کو دلانِ خوش‌بو؟!
        کو آن لیلی کو سودابه کو شیرین؟!
        کو فرهاد کو کوه‌شکن واصل شیرین؟!
        ...
        خیسِ خیس است دلم،
        فروغ شد چشمم...
        ابروانم چو مُشیر،
        شیر را گرگ بدرید...!؟
        ....
        پس ای سپهر، ابابیل‌ات کجاست؟!
        آن قلیس و ابرهه‌کُش‌ را کجاست؟
        بشکن آن ‌گردن‌‌کشان هم‌پیاله
        پیاده کن دژخیمان سواره...
        همان زاده ز هند جگرخواره
        عبادت‌پیشه‌گان بر آن سیاهه
        ...
        ...
        با احترام خندانک
        امید کیانی
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        يکشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۵۳
        درود جناب کیانی گرامی خندانک خندانک
        سپاس بیکران از حضور پر مهرتان
        و اما درباره امید
        امید، عامل ذاتی و باطنی شالوده زندگی و عامل پویا و دینامیک روان انسان است. چرخ‌های سنگین زندگی با دست‌های نامرئی امید می‌چرخد. قرآن نیز همواره روح امیدواری را می‌دمد و تأکید دارد، که ای بندگان از رحمت خدا مأیوس نشوید.
        اگر کیفیت امید، حالتی انفعالی و کنش پذیر باشد، دروغ و بدون ایمان و تلاش است. ناتوان دانستن خود، دقیقاً به معنی ناامیدی است. امید انفعالی و کنش پذیر، سیمای دیگر گونه‌ای از ناامیدی و یأس به شمار می‌رود. (اریک فروم،ترجمه روشنگر ،1374)

        بزرگان دین، ما را از نومیدی برحذر داشته‌اند و نام امید دروغین را بر آن گذاشتند
        خیلی وقت پیش حدیثی از امام باقر خوندن که فرمود از امید دروغین بپرهیز که تو را گفتار ترس حقیقی می‌کند
        شاید شاعران جوان که نا امیدی در اشعارشان موج میزند و به قول جناب استکی نمردند و از مردن مینویسند همین باشد
        مرگ و مردن مگه چجوریه همین که در این جامعه حق  جوونا پایمال شده
        و هیچ سیستم درستی برای کار و تحصیلشون وجود نداره و خیلی چیزهای دیگه که واقعا اینجا نمیشه ازش حرف زد ..روزی ده بار جوونا رو میکشه و زنده میکنه خب پس یک جوون به چی امید داشته باشه
        من خودم آدم امیدواری بودم و فکر میکردم میشه مردمو عوض کرد جهانو عوض کرد که همه ی این افکار از بچگی و نا پختگی بود ولی هرچی سنم بیشتر شد دیدم واقعا به کدامین نور؟؟
        نوری نیست که به امیدش دخیل ببندیم..مگر اینکه امام عصر ظهور کنه و دوباره این زمین برهوت جان بگیرد
        و اینکه بله این اشعار نا امید نیست و به قول آقای راد معترضه و تشنه ی اندکی امید  خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۳۹
        خندانک
        باقر رمزی ( باصر )
        باقر رمزی ( باصر )
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۱۲
        سلام و درود به فرهیخته جوان و توانای سایت ناب نظرم را در پائین آوردم
        ...........................................................
        سلام و درود استاد عزیزم مسیحا

        صفحه نقد حضرتعالی را خواندم و از این ایرادی که خیلی به جا بود لذت بردم
        درود و هزاران درود
        استاد بعضی ها به دنبال بدیها هستند و دوست دارند چیزی که خود ندارند از دیگران ایراد بگیرند و اصلا مثبت نگاه نمیکنند و از نقدی که به شاعر داشتید هم خوشم اومد چرا که شاعر حق دارد هر چه که مینویسد به خواننده واگذارد تا وی با بارش افکار مواجه شود و خود در جستجوی معنا برود
        باز هم تشکر میکنم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۱۵
        درود مجید عزیز. در بین چند شعری که از بانو خوانده ام این شعر را بهتر دیدم. از آغاز شعر تا آه عزرائیل، هارمونی خوبی داشت. بعد از آن نیاز به ویرایش داشت. ترکیب غمنامه ی سپید هم دوست داشتنی بود ولی ای کاش وقتی این ترکیب با هارمونی شعر خودش را وفق می دهد شاعر نمی گفت من از ختم حیاتم باکی ندارم. خندانک
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۳۸
        درود مهدی جا... خندانک خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۳۹
        خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۱۸
        درود جناب محمدی خوشحالم که این شعرو بهتر از شعرهای دیگر دیدید🌻
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۳۳
        🌻🌻🌻
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۲۷
        درود ها سحر بانوی عزیزم
        خیلی زیبا بود عزیزدلم .
        واما روشنای سحر همراه همیشگی احساست
        وسبزی بهار نشسته بر جانت همیشه خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۳۷
        بهار میایدو لذت جاری رودخانه هاو برکه هامرا به سمت آواز قو ها و اردکها می کشانندو ذرات خورشیددرلال بازی شمیم عطرهاچون کجاوه هایی طلاییاز زمرد بویناک گرده های گلشیرازه انتظام پروانه ها رابه تاراج می برند

        درودها منیژه مهربانم
        بانوی شعرهای عاشقانه
        حضورت چه زیباست ماه بانو خندانک
        مهرت مانا عزیزم خندانک 🌻🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۵۹
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۵۹
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        يکشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۳۲
        سهراب سپهری:
        روزی
        خواهم آمد ، و پیامی خواهم آورد.
        در رگ ها ، نور خواهم ریخت .
        و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب! سیب
        آوردم ، سیب سرخ خورشید.

        خواهم آمد ، گل یاسی به گدا خواهم داد.
        زن زیبای جذامی را ، گوشواره ای دیگر خواهم بخشید.
        کور را خواهم گفت : چه تماشا دارد باغ!
        دوره گردی خواهم شد ، کوچه ها را خواهم گشت .

        جار خواهم زد: ای شبنم ، شبنم ، شبنم.
        رهگذاری خواهد گفت : راستی را ، شب تاریکی است،
        کهکشانی خواهم دادش .

        روی پل دخترکی بی پاست ، دب آکبر را بر گردن او خواهم آویخت.
        هر چه دشنام ، از لب ها خواهم بر چید.
        هر چه دیوار ، از جا خواهم برکند.

        رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارش لبخند!
        ابر را ، پاره خواهم کرد.
        من گره خواهم زد ، چشمان را با خورشید ، دل ها را با عشق ،
        سایه ها را با آب ، شاخه ها را با باد.
        سحر خانوم غزانی باز هم از شعرتان لذت بردم و سپاس خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        يکشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۴۲
        سلام برادر آگاه و ادیبم خندانک
        سپاس از این شعر زیبا 😅😅😅
        و من هم باز دیدمتان و خوشحال شدم
        سپاس بیکران از مهرتان خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۵۰
        ممنونم از همراهی سراسر مهرتان خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۰۴
        درود بانو جان
        عالی خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        من نیز عاشق گل های آفتابگردانم
        آنها که نور آفتاب خورشید را
        در آینه ی دل و جان می تابانند
        در صور اسرافیل می دمند
        و مردگان را زنده می کنند
        زردی نور و تاریکی شب را
        به آوای زندگی میسپارند :
        ‹‹ گرچه شب تاریک است
        دل قوی دار سحر نزدیک است››


        سحر غزانی
        سحر غزانی
        سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۱۶
        درود سارای مهربانم
        سپاس عزیزم
        عالی حضور خودت است
        که با شعری گلهای آفتاب گردان را
        به این صفحه آورد
        😘😘🌻🌻🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۳۹
        خندانک
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۹:۴۳
        سلام بر قشنگ ترین، نازنین ترین و پرشورترین نوه دنیا خندانک
        سحر عزیزم، قبل از هرچیز عذرخواهی میکنم که دیر کامنت نوشتم. مشغله زیاد و ذهن کند من دلیل قصورم بود، امیدوارم ببخشی.

        اما... چقدر خوشحال شدم که صورت ماهت رو دیدم و صد چندان انرژی گرفتم خندانک
        و شعرت عالی بود، استادانه و زیرکانه....
        موفق باشی عزیزدلم، و همچنان بدرخشی خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۴۷
        دیدم وقتی اومدم توی صفحم بوی گلای رز اومد
        پس بگو گلاله از اینجا گذر کرده بود😍😍😍😍
        قربونت برم حضورت همیشه زیباست
        و ماه خود شمایی ماه بانوی مهربانم
        مهرت بر جان زیبا رو خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۰۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0