يکشنبه ۱۴ ارديبهشت
|
دفاتر شعر علیرضا جلیلی راثی ( مسافر )
آخرین اشعار ناب علیرضا جلیلی راثی ( مسافر )
|
یک شبی درد و دلی کردم به معشوقی سترگ
دست او را بر سرم دیدم ، دمی خندان شدم
در کویر آرزو ها مانده بودم تشنه لب
خوش گوارا شربتی بر روح نافرمان شدم
نیمه شب بود و دلم بود و تو بودی آرزو
ترس دین بود و هوس بود و منم رقصان شدم
ضرب دف بود و سه تاری و صدای نی فلوت
دست دل بگشودم و چون عاشقان ، چرخان شدم
دور خود چرخیدم و فریاد یا هو میزدم
تا صدای او شنیدم ، عاشق و مستان شدم
علیرضا جلیلی راثی #مسافر
|
نقدها و نظرات
|
درود و عرض ادب سپاس از توجه شما نوش نگاهتون | |
|
درود بر شما مهربانو گرامی سپاس از محبت و توجه شما بزرگوار | |
|
درود و عرض ادب نوش نگاهتون | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
عارفانه و زیبا بود
دستمریزاد