شنبه ۱۳ ارديبهشت
هـــــــــــــــــوس ...... شعری از محمد_نوروزی
از دفتر نازنین نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۳ ۱۱:۵۹ شماره ثبت ۲۵۵۳۷
بازدید : ۳۸۳ | نظرات : ۳۳
|
آخرین اشعار ناب محمد_نوروزی
|
وقت سحر که چشم سیاه تو ناز داشت
مرغ دلم به سینه هزاران نیاز داشت
گل بود و عطر نسترن و باد صبحگاه
بر غنچه ی جمال تو روحم نماز داشت
میدیدم آتشیست به لبهای داغ تو
سر تا به پای من همه سوز و گداز داشت
شبنم ز برگ برگ شقایق فرو چکید
بلبل به شاخه ها چقدر سوز و ساز داشت
دیگر سکوت بود و فقط لرزش تنت
آرام و بیصدا هوس دلنواز داشت
ای خوش که لحظه های بهاران تو با منی
دانسته ام که ماه جمالت چه راز داشت
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.