لب خندان

وطلوع خواهد کرد
صبح دیگر حتی
اگرم‌ ما نباشیم به این دیر ولی
قلب ما تا به ابد خواهد زد
پس مبادا که در این خانه زیبا تو جان
بذر نفرت،خصومت یا قهر
بنشانی که در این
کوچک‌ پر وسعت
عظمت  هست به اندازه یک
عدد بی پایان
ضربان دل خود را به خوشی سوق بده
سخن حضرت حافظ بشنو
با دل پر غصه
لب خندان بیاور، چو جام
جان جان.....
جان‌جهان.....
سخن شیخ سخن سعدی را
به دل و‌جان حک‌ کن
به‌جهان خرم از آن باش تو جان
که جهان‌خرم از اوست
عاشقی کن به همه عالم تو
که همه عالم از اوست
زندگی کوتاه است
پس بیا دَریابش
و وسیع باش ولی سربزیر و با عشق
عمر ما در گذر است
لیک در راه گذر
غم و شادی به هم است
زندگی را دریاب
بگذر از قبل و بعدخودت هر چه که هست
حال و اکنون خودت را دریاب
حال خود را خوش کن
تو گل جان
به پندار و به کردار و به رفتار نکو


#حسین گودرزی"تشنه"