نماز عشق

نماز عاشقی را   در مقام تو به پا کردم
ز بهر آن دو چشمانت قیام لحظه ها کردم

به پاخیز تو آمد ، این تن رنجور و دلخسته
ز هر دامی که افکندی دل خود را رها کردم

بصیرت داده ای بر من دو چشم مست شیدا را
نگاهی در درون بود و  ز تو من شکوه ها کردم

تو آن سرو دل آرایی  کنار سبزه و گلشن
کمر بسته به آن قامت ز پیشت اقتدا کردم

قدم خم گشت پیوسته در این لحظه ز تو جانا
چه خواهم کرد این دل را که خود را مبتلا کردم

ز من غافل شدی جانا   تو پنداری پریشانم ؟
چه مجنون و چه حیرانی که عشقم را دوا کردم

شمیم عطر گیسویت چنان در شام من پیچید...
که مست آن رخ جانان   به عطر گل جفا کردم

نمی دانم چه ها کردی نمی دانم چه خواهی کرد
مبارک مقدم دل را به نذر توووو  ادا کردم

درافشان در پس هجران  چه گوید در مقام تو؟
نماز عشق خود را من ز روی دیده وا کردم




#امیردرافشان