سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 10 ارديبهشت 1404
  • روز ملي خليج فارس
  • آغاز عمليات بيت المقدس، 1361 هـ‌.ش
3 ذو القعدة 1446
    Wednesday 30 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      در جملاتی که علی ع در تمام عمرش گفت ، این جمله از همه رساتر و عمیقتر ،زیباتر ، اثربخش و آموزنده تر بود.کدام عبارت؟کدام جمله؟آن ۲۵ سال سکوت علی است. دکتر علی شریعتی

      چهارشنبه ۱۰ ارديبهشت

      نوازش پوپک

      شعری از

      سیده نسترن طالب زاده

      از دفتر "مِرلــــــــــــــــــــــوهای کاغذی" نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ ۱۳ روز پیش شماره ثبت ۱۳۷۱۰۶
        بازدید : ۴۰۶۷   |    نظرات : ۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      اسبنْده ام
      در  صیرورت سُربی یک فردا
      و ابَر_اخْتَران تاجدار
      در سرودگان آبی رگهایم
      رقص تازیانه ی بادْسارهاست....
      _تاریخ سترگم را
      در درخت یشم، هنگامه خواهم کَرد..._
      .
      .
      .
      مرا ببوس!
      ای سمام بور
      .
      .
      .

      این غنچه ی مکیده از تمشک رسوایی  را
      که  از ظفر شعبده ی زیستن
      از عسل سیاه
      میباراند بلور طراوت حوا در خویش....
      بمان!
      با دستهای گرم وفاداری
      در تالار بولشوی
      در عِرض میثاق مورچگان، شبی
      که میبوسم  از جان  ،هر پگاه...،
      پسران زرگیسوی ماساندرا ام را 

      اکلیلهای عطر
      گرد زمان عشق
      مجنون اشنای مست  تماشا اند...
      _
       
      .. می خواهمت دلم!
      به راز
      به مراقبه، به نیاز
      به ستیغ کوهستانهای فاش  پیموده،
      به اشراق خفته در لنف یک رؤیااا،
      ارمیده
      بر شانه های پرعصب دریا
      بیمثااالتر
      بیمثال
      ___چون  رجحان سوسن در هزاران قرن...___
      میخواهیَم
      با ارینبان سفیدی
      پنهان در گلبرگهای سرخ...
      ..
      میخواهم تورا
      با  شکوفه های سبز_ فام ابریشمینْ نگاه،
      هر بیگاه..

      بنگر!
      به رنج رستک
      به زجر سیاه_ بندان ، دمی...
      در تلاوت لبخند و طوفانزار 
      و هزاران ویرانی
      و هزاران درد
      در سینه ی شبستانهاست
      .
      .
      .
      شب است،  آری
      شبــــــ
      شب شبق
      شب ابنوس
      شب باغهای کلاغ و ویلانی
      در چشمهای تو!
      و
      مرغان عصمت اقیانوس
      .
      .
      .
      _در نازکای انگشتانم
      خورشیدی، به ساعت آهنگ رامشگران اهوراییست
      _
      بیا...
      نزدیکتر بیا..
      تا نوازش پوپک
      در  چتر لیمویی تورینم
      _در بامداد  ورسک و مایاک_
      که میریزد نوشاک زنجبیل و شراب دورانها،
      خاویار ماهیان غمگین اواره را، در خویش...
      .
      .
      .
      ما
      اغشته میشویم شبی
      با سرخی گلوی شقایقها
      در پارسایی این وطن،
      با تصنیف های جادویی هر رقص
      .
      .
      .
      و باله های قویی گران
      بنشین!
      به آوازی چنان
      بی انکه بشنوی گزافه ی خوشه چینان زردِ بــــود ات  را
      _ در برکه های مقدس عنقاتبار شهدامیز_
      🌸
       
      ۱۵
      اشتراک گذاری این شعر

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1