پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت
ستارگان خاموش شعری از بهمن بیدقی
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳ ۱۰:۱۹ شماره ثبت ۱۳۶۳۴۷
بازدید : ۴۷ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب بهمن بیدقی
|
ستارگان خاموش
سلام برآن ستارگان خاموش
که آمدند و سوختند چون سیاووش
آنها را کردم کاوش
اما حتی نبودند در تلسکوپ
فکرکنم با نورِخدا ،
شدند آغوش به آغوش
سماست و برج و باروش
سماست و اسب و چاووش
بالاخره سهراب اثرکرد داروش
بالاخره مکیده شد ، خونِ ابلیس
ز جانِ من که افتاد ،
آن کنه گیِ زالوش
عذاب افتاد با لالوش
بگذارید تا بسوزد ،
حس کند سوختن را
مالک به ابلیس گفت :
ای ابلیس نابکار،
واقعاً نوشِ جانت !
تو هم عذاب را بنوش
دراین جهنمِ داغ ،
برو میان وحوش
بهمن بیدقی 1403/6/21
|
نقدها و نظرات
|
با سلام و عرض احترام استاد فرهیخته بزرگوارید ازمحبتتان بینهایت سپاسگزارم شاد باشید و سلامت | |
|
با سلام و عرض احترام آقای عبداله پور بزرگوار ازمحبتتان بینهایت سپاسگزارم شاد باشید و سلامت | |
|
با سلام و عرض احترام هنرمند بزرگوار سپاسگزارم ازلطف شما شاد باشید و سلامت | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
هزاران درود
با سلام و عرض ادب
استادوادیب.گرامی