يکشنبه ۱۴ ارديبهشت
دنیای من شعری از سجاد غلامیان
از دفتر شعرنامه نوع شعر مثنوی
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۳۷ شماره ثبت ۱۱۹۵۲۴
بازدید : ۲۶۶ | نظرات : ۲۸
|
آخرین اشعار ناب سجاد غلامیان
|
بگو کجا در این گله می گشت لیلی
مگر نه آن که به دنیا نداشت میلی
ما که فریادگو بودیم برای نیکخواهی
ولی پیدا نکردیم رنگ و رخسار زیبایی
بعد ما می آیند و می روند، نسل ها
بگو چه بذری کاشتی در این فصل ها
با هر تپش قلبم ندای مرگ می دهم
پس همین است که شاعر می شوم
تاریخ نقل قول ادم های دروغین است
فقط با شعر می شود دهن کلمات را بست
اینکه حقیقت پنهان پشته شعر قایم شده
اینکه دله من و ما از خیلی چیز ها پره
این ماییم که خالق جهان هستیم
این که خدا ماست و ما خدا هستیم
شاید فکر به این ها همش کفره
ولی فکر نکردن به آن هم ظلمه
بار الهی، بگو چه در این کمند پنهان است
اینکه روح ما همیشه در جسم؛ زندان است
من که سجاد هستم و سجده کننده
مگر آن نیست که باشد سِکته، کشنده
اگر بنده سجده نکنم چه می شود؟
اگر سکته آدم را نکشد چه می شود؟
هزاران سال دنیا بوده پرگار رَزم
من و تو در آن و بالایی دربار بَزم
زمستان همیشه هست جلاد پاییز
همانقدر که شاعران خطاط تاریخ
حال که فردا کجا باید ایست؟
یا که در کجای نوار سجاد نیست
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاس گزارم | |
|
سلام و درود بر شما ممنون از نگاهتون | |
|
سپاس گزارم ممنون از نگاهتون | |
|
سپاس گزارم | |
|
سپاس گزارم ممنون از نگاهتون | |
|
همچنین درود برشما سپاس گزارم | |
|
سپاس گزارم از نظرتان حتما تلاش می کنم از قافیه های بهتری استفاده کنم | |
|
سلام جناب حاجی پوری گرامی  ایشان غ دارند و من ع 😅 علامیان من هستم و ایشون آقا سجاد غلامیان هستند | |
|
درود بر شما سپاس گزارم بله نشان دهنده کوچک بودن این دنیاس | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.