سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 17 ارديبهشت 1403
  • روز اسناد ملي
28 شوال 1445
    Monday 6 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      دوشنبه ۱۷ ارديبهشت

      نسکافه

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۹ آذر ۱۴۰۰ ۰۸:۲۱ شماره ثبت ۱۰۵۲۲۴
        بازدید : ۱۲۱   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      نسکافه
       
      درآن کافه
      روی میزکوچک من
      تکه ای از کیک بود و،
      یک فنجانِ پُر
      هردو از قبیله ی نسکافه
       
      میدیدم که چگونه اندیشه ام ،
      به خود تاب میخوره و می پیچه و بیقراره
      میدیدم که چگونه افکارم ،
      سربه هوا شده و برای هواخوری ،
      گَه برون میشتابد از دربِ آن کافه
      شما که میشناسیدش
      اوبرای خود مدتهاست که ،
      داستانها می بافه
       
      شاید باور نکنید ،
      درمیانِ آنهمه دخترِخوشگل
      فکر من درجنگ بود
      درکنار دکترچمران ، در پاوه
       
      گاه ، فکرم نیمرو میشد، درمیانِ یک تابه
      گاهی میرفت اناری بخورَد ، در ساوه
      گاهی هم برای یک عبوری از مرز،
      مشکوک میان ماندن و رفتن ،
      ز مرزِ میرجاوه
       
      گاهی فکرم میرفت
      پیشِ آقازاده ای خبیث
      میدیدم که چگونه خونِ خلایق را به شیشه کرده ،
      مال مردمِ بدبخت را ،
      باولع می بلعه و می چاپه
      دراندیشه ام روزنامه ای دیدم ، پُر از رؤیا بود
      عکسِ او، با دستِ بریده شده ازآنهمه دزدی ،
      در صفحه ی اول ،
      روی ریل های، غَلتانِ چاپه
       
      گاهی فکرم
      میرفت به کنارِ یکی از دخترها
      می دیدم که بیداره ،
      ولی اندیشه اش در خوابه
      می دیدم ، که آرام و قرار ،
      نداره که نداره
      انگار به روی یک سکو او، موشکی ست ،
      که آماده برای پرتابه
      می دیدم که چقدر، بی تابه
      گرچه خودش را
      آرام به من نشان میداد
      طوری که انگار،
      در باغی ز میوه های رنگی
      پُر از سیب و پرتقال و نارنگی
      در باغِ خوشرنگ و سبزرنگی
      درحالِ تکان ، نشسته بر تابه ،
      ولی با آنهمه خوشگلی ،
      نمیدانم چرا
      چون به او مینگریستم ،
      همچو رَنده ای و، سُنباده ای ،
      رخ مینمود
      هنوزهم بی هدفی اش ،
      افکارِ مرا ، قِژ قِژ می سابه
      همچون افکاری  ولو،
      که همگی بی صاحابه
      نه افکاری باهدف که مربوط است ،
      به یک مؤمن
      به یک صحابه
       
      ببین ازکجا شروع کردم
      به کجا ختم شدم
      به روی میز نگاه کردم
      فنجان نسکافه را لمس کردم
      دگرسرد شده بود ،
      همان فنجانِ پُرازنسکافه
       
      بهمن بیدقی 1400/4/10
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰ ۱۲:۳۰
      درود استاد عزیز
      بسیار زیبا و پر معنی است
      مبین مشکلات جامعه
      دستمریزاد خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰ ۱۳:۰۶
      با سلام و عرض ارادت استاد گرانقدر
      بزرگوارید
      سپاس بیکران
      سلامت باشید و شاد
      درپناه حق
      ارسال پاسخ
      بهرام معینی (داریان)
      چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰ ۰۸:۴۶
      درود های فراوان وارادتی بی پایان جناب بیدقی استاد گرانقدر
      بسیار شیوا و دلنشین قابل تامل
      قلمتان ماندگار
      کامیاب وتندرست
      در پناه حق
      ایام بکام
      🌷🌷🌷
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰ ۰۹:۵۳
      با سلام و عرض ارادت استاد گرانقدر
      بزرگوارید
      سپاس بیکران
      سلامت باشید و شاد
      درپناه حق
      ارسال پاسخ
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰ ۱۹:۰۴
      درود برشما جناب بیدفی
      عالی بود و
      پرمعنی خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰ ۱۹:۵۰
      با سلام و عرض ارادت آقای فتحی گرانقدر
      بزرگوارید
      سپاس بیکران
      سلامت باشید و شاد
      درپناه حق
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0