يکشنبه ۱۴ ارديبهشت
ضحاک شعری از رضا رضوی تخلص (دود)
از دفتر غزلیات نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۰ ۰۸:۲۶ شماره ثبت ۱۰۴۹۱۶
بازدید : ۵۱۵ | نظرات : ۵۷
|
دفاتر شعر رضا رضوی تخلص (دود)
آخرین اشعار ناب رضا رضوی تخلص (دود)
|
رِزقِمان را در مسیر آسمان دزدیده اند
اهل ایمانی که بر ایمانمان خندیده اند
این مسلمانان ظاهر ساز اهل معصیت
جای کعبه بر طواف خویشتن چرخیده اند
بر خلاف اولین اصل از اصول دینشان
بنده ی چندین خدا الا خدا گردیده اند
دیده بر روی هزاران عیب خود بسته ولی
بر عیوب دیگران انگار چشم و دیده اند
از فساد انگیزی اینان فساد آمد پدید
ریشه های غرق در آب و لجن پوسیده اند
هر چه می گندد نمک ، اما دریغا ، حسرتا
زاهدانِ شهرِ ما همچون نمک گندیده اند
ما تهِ چاه فلاکت چون که پایین آمدیم
با طنابی که زعیمان بهرمان ریسیده اند
شهر مان لبریز ضحاک است چون اهریمنان
شانه های عالمان شهر را بوسیده اند
بی کلاه یا با کلاه ، بیچاره بابا آب شد
بس که بابا را میان فصل ها دوشیده اند
آتش از اینها ولی (دود)ش به چشم ما شده
خشک ها تر دامن و چون خیس ها خیسیده اند
|
|
نقدها و نظرات
|
درود مجدد مهرداد جان این بحث را باز کردم چرا که یکی از سوالات همیشگیم بوده و ممنون از شما و اساتید دیگر🙏🙏🙏 البته جناب رضوی ببخشند انشاا...منزل دوستمان است راحت بودیم بازهم ببخشد | |
|
لطف نمودید بسیار استفاده کردیم | |
|
سلام و درود ممنون جناب عزیزیان عزیز | |
|
درود مهرداد عزیز بارخصت از استاد و دوست عزیزمان جناب رضوی قافیه ها به نظرتان مشکلی ندارد؟منظورم فعل بودنشان است متشکرم🙏⚘ | |
|
سلام و درود جناب استاد عزیزیان عزیر ممنون از توجه و نگاه ارزشمند و ارائه نقطه نظرات شایسته و بجایتان شاد باشید و سلامت دوست خوب من | |
|
سلام و درود جناب استکی گرانقدر ممنون او توجه و نگاه ارزشمندتان شاد باشید و سلامت | |
|
سلام و درود جناب خوشرو گرانقدر ممنون از توجه و نگاه ارزشمندتان شاد باشید و سلامت | |
|
سلام ودرود و سپاس فراوان جناب استاد | |
|
سلام بر استاد عزیز جناب سلیمانی مقدم 🌺🌺🌺 اجازه دهید ابتدا تشکر ویژه کنم از شما بابت حضورتان و نقد و نظر مفیدتان 🙏🙏🙏 بله با توجه به دلیل و مستنداتی که ارائه نمودید قافیه ها کاملا درست است البته بنده هم در نظر اول ایرادی در مورد قافیه مطرح نکردم و با توجه به سوال دوست عزیز جناب ابراهیمی قدری افعال را شکافتم تا ریشه آنها را بدست آوریم. برخی دلایل مطرح میشود که حکم بر درستی اینگونه افعال در قافیه میدهد. برخی اما میگویند ریشه ی فعل مبنا است و مثلا " جوشید" فقط باید با " کوشید" " نوشید" " خروشید" و ... هم قافیه شود و مثلا " خیسید"و " کوبید" و ...نمیتواند با اینها هم قافیه شود ولی با دلیل و مرجعی که شما بزرگوار مطرح نمودید جوشیده اند، بوسیده اند، ترسیده اند، خندیده اند، نالیده اند و و و ... تقریبا هزاران فعل میتوانند هم قافیه باشند. که البته این خوب است و دست شاعر را باز میگذارد. حال بنده به عنوان یک شاعر معمولی نظر خاص و تایید کننده یا رد کننده ای در مورد هیچ کدام از این دو فتوا ندارم. صرفا سلیقه ی بنده این است که افعالی با ریشه ی مشابه را با هم در شعر هم قافیه کنم و باز تاکید میکنم با توجه به مرجع مورد استناد شما قافیه ها صحیح است متشکرم بزرگوار 🌺🙏🌺 | |
|
سلام ابدا نمیتوان با استناد به برخی آثار بزرگان استنباط کرد فلان قاعده یا فلان قافیه صحیح است قانون برآیند هزارسال تکاپوی شعراست و در جمع بندی کل آنهاست که میتوان نتیجه گرفت دو اثر بیاورم از سعدی و حافظ که حتی ایطای جلی دارد ولکن ایطا ایطاست ولو از قلم شیخان بزرگ باشد قافیه ی اشتباه هم در آثار فردوسی و مولوی دیدم ولی اشتباه اشتباه است در من این هست که صبرم ز نکورویان نیست از گل و لاله گزیرست و ز گلرویان نیست
دل گم کرده در این شهر نه من میجویم هیچ کس نیست که مطلوب مرا جویان نیست
آن پری زاده مه پاره که دلبند منست کس ندانم که به جان در طلبش پویان نیست
ساربانا خبر از دوست بیاور که مرا خبر از دشمن و اندیشه بدگویان نیست
مرد باید که جفا بیند و منت دارد نه بنالد که مرا طاقت بدخویان نیست
عیب سعدی مکن ای خواجه اگر آدمیی کآدمی نیست که میلش به پری رویان نیست
این هم شایگان از حافظ
در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع
روز و شب خوابم نمیآید به چشم غم پرست بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع
رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع
گر کمیت اشک گلگونم نبودی گرم رو کی شدی روشن به گیتی راز پنهانم چو شمع
در میان آب و آتش همچنان سرگرم توست این دل زار نزار اشک بارانم چو شمع
در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست ور نه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمع
بی جمال عالم آرای تو روزم چون شب است با کمال عشق تو در عین نقصانم چو شمع
کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت تا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمع
همچو صبحم یک نفس باقیست با دیدار تو چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع
سرفرازم کن شبی از وصل خود ای نازنین تا منور گردد از دیدارت ایوانم چو شمع
آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع | |
|
سلام بر دوست ادیبم
آنچه در مورد قوافی با افعال عرض کردم، مورد تایید استادان فن و جزو قواعد قوافیست. مثال را صرفا برای مقایسه آوردم.
و البته با شما در مورد وجود خطاهای مختلف در سرودههای بزرگان هم عقیدهام.
ولی وجود این خطاها، در اصل قضیهء مورد بحث این شعر، تفاوتی ایجاد نمیکند. 🙏🙏 | |
|
سلام و عرض ادب جناب عزیزیان ارجمند
ارادتمند شما و دیگر دوستان ادیبم هستم.
و خوشحالم که در کنار خوبانی چون شما میآموزم. نکتهای که در مورد انتخاب قافیه فرمودید، نشان دهندهء مشکلپسندی و شماست و این که آنگونه قوافی، خود میتواند جزو آرایههای "لزوم ما لا یلزم" باشد که شعر زیبایی بیشتری میبخشد.
🙏⚘🙏 | |
|
سلام و درود جناب آزاد گرانقدر ممنون از توجه و نگاه ارزشمندتان البته هر کس نگاهی دارد شاد باشید و سلامت | |
|
سلام و درود بانو آهنگران گرانقدر ممنون از توجه و نگاه ارزشمندتان شاد باشید و سلامت | |
|
سلام و درود جناب پرهیزکاررگرانقدر ممنون از توجه و نگاه ارزشمندتان شاد باشید و سلامت | |
|
سلام و درود جناب آزاد بخت گرانقدر ممنون از توجه و نگاه ارزشمندتان شاد باشید و سلامت | |
|
سلام و درود جناب استاد ابراهیمی گرانقدر ممنون از توجه و نگاه ارزشمندتان دوست خوب من از طرح موضوعتان که باعث شد مطالب جدیدی بیاموزیم نیز کمال تشکر دارم شاد باشید و سلامت | |
|
سلام و درود جناب نادمی گرانقدر ممنون از توجه و نگاه ارزشمندتان فرمایشتان کاملا صحییح و بجاست انشاا... اصلاح می نمایم شاد باشید و سلامت | |
|
سلام و درود جناب عطاالهی گرانقدر ممنون از توجه و نگاه ارزشمندتان شاد باشید و سلامت دوست عزیز | |
|
سلام و درود بانو فتحی گرانقدر ممنون از توجه و نگاه ارزشمندتان شاد باشید و سلامت | |
|
سلام و درود جناب مرادی گرانقدر ممنون از توجه و نگاه ارزشمندتان شاد باشید و سلامت | |
|
سلام و درود جناب معینی گرانقدر ممنون از توجه و نگاه ارزشمندتان شاد باشید و سلامت | |
|
سلام و درود جناب خسروی فرد گرانقدر ممنون او توجه و نگاه ارزشمندتان شاد باشید و سلامت | |
|
سلام و درود بانو رحیمی گرانقدر ممنون از توجه و نگاه ارزشمندتان شاد باشید و سلامت | |
|
سلام و درود بانو گودرزی گرانقدر ممنون از توجه و نگاه ارزشمندتان شاد باشید و سلامت | |
|
سلام و درود بانو کاسیانی گرانقدر ممنون از توجه و نگاه ارزشمندتان شاد باشید و سلامت | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
به علاوه ی (یده)
یا به عبارتی مصدرهایشان
دزدیدن،خندیدن،چرخیدن،پوسیدن،گندیدن،ریسیدن،دوشیدن،خیسیدن،بوسیدن و دیدن
خوب با اصول قانونی
۱. دزدیدن،خندیدن،گندیدن،دیدن
۲.چرخیدن
۳.پوسیدن،ریسیدن،خیسیدن،بوسیدن( با اقوا)
۴.دوشیدن
چهار گروه داریم با در نظر گرفتن اصول
ببین محسن جان ،من خودم به اصول قافیه در شعر خودم پایبندم،برایم تقریبا و نه تحقیقا ،حیاتیست،
منتها نمیتوانم نادیده بگیرم که بعضی اصول را هم خیلی تجزیه تحلیل میکنم در ذهنم و دوست دارم بزرگ مردی یا بزرگ بانوی شاعری که ایران حرفش را بخواند پیدا شود و اصول تکمیلی برای قافیه ارائه کند!!
مثلا وقتی تلفظ در زبان فارسی در حروف
س،ص،ث
ز،ذ،ظ
یکیست چرا اینها نباید مبنای قافیه شود و جزو حروف "رَوی" در قافیه شود؟
یا همین بحث افعال که قبول دارم داشتن وجه اشتراک قبل قسمت الحاقی واقعا حرفه ای و زیباست
ولی آیا در نمونه های دیگر و همین شعر، بنیان اثر متلاشی شده؟
بحثهای زیادی میتوان پیرامون قوانین مطرح کرد و من کاملا واقف هستم شما هم برای طرح بحث این سوال را کرده اید
و خوشحال میشوم هم شما هم دیگر شاعران نیز وارد این بحث شوند و نظرشان را بدهند
🌺🙏🌺