چهارشنبه ۱۰ ارديبهشت
اشعار دفتر شعرِ بارگذاری مجدد شاعر اميرحسين علاميان(اعتراض)
|
|
کامی کازه یا انتحاری؟
چه فرقی میکند
وقتی خودخواسته خودم را
به اعتراض میکوبم!
|
|
|
|
|
دیوانه ای دلسوز هستم
که پنجره را باز می گذارم!
|
|
|
|
|
روزی روزگاری
زندگی
روی شانه های مرگ...
|
|
|
|
|
صدایت که می ریزد به خانه
جنگهای زیادی اتفاق می افتد!
|
|
|
|
|
ای اَبَر قهرمان من
بیا تا نظم نوین جهانی
بههم بخورد...
|
|
|
|
|
تو فقط لبخند بزن...
من هرکجای شعر که باشم
تمامش میکنم
|
|
|
|
|
پس از صدسال تنهايي
سفرم به انتهاي شب رسيد!
|
|
|
|
|
کدام بهتر است
خوشبختی ارزان یا رنج متعالی؟!
|
|
|
|
|
در دنيای ما همه ديوانه اند...!
تقديم به غولهای سورئال جهان
|
|
|
|
|
در فنجان قهوه ام
چايخانه هاي تهران
ته نشين ميشوند!!!
|
|
|
|
|
اين روزها سقف آسمان
كوتاه و گچي ست
|
|
|
|
|
چرا این کابوس لعنتی
تمام نمی شود!
|
|
|