بابا نان نداشت

درود بزرگوار
بسیار زیبا و غم انگیز بود
مبین مشکلات جامعه

سلام و درودها
ایجازی بلند معنا و تامل برانگیز

علی (ع) در مواجهه بافقرِ فکری فرهنگی معنوی توام با بی تفاوتیِ سردمداران و متقابلاً فقرِ مادی معنوی مردم فرمود : (( اکنون بااین وضعیت اگرمَردی باشد و از نهایتِ غیرت ، آنی دق کند و بمیرد ؛ نباید بر او خُرده و ایراد گرفت )) .

فقرِ مطلق نه فقط نسبی که از تامین و فراهم نمودنِ حتی نیازهای ابتداییِ زندگی باشاخصه ی( نان ) هم دور از دسترس عده ی کثیری از مردم جهان بویژه ایران ، باوجود صنعتی و مُدرن شدن ِ کشورها شده است و رفع آن بعید به نظرها می رسد ؛ را در دلگویه تان بخوبی اشاره نمودید که زاغه نشینی و بی سرپناهیِ برخی دراین میان ، اوجِ این بی دغدغگیِ مسئولانِ زیربط است‌ باکمالِ تاسف

زیر ِ خطّ ِ فقر تو نان و پنیری خورده ای؟
کودکت را دست ِ خالی سوی دکتر بُرده ای؟

زیر ِ خطّ ِ فقر در سرما شبی خوابیده ای؟
دست ِ پینه بسته ی یک کارگر را دیده ای؟

زیر ِ خطّ ِ فقر از درماندِگی خندیده ای؟
با شکستِ عزّت ِ نفس ات ، مُدام جنگیده ای ؟

زیر ِ خطّ ِ فقر در سطل ِ زُباله گشته ای؟
با خجالت ؛ با نداری ؛ سوی خانه رفته ای؟

زیرِ خطّ ِ فقر با فاقه تفکّر ساختی؟
زیر ِ دستِ قُلدُران ، جان! زندگیّ ات باختی؟

چَشمِ امّیدت ز یاریّ ِ خلایق بسته ای؟
حس نمودی از تضادّ ِ پِلّکانی خسته ای؟

زیرِ خطّ ِ فقر از پُل خودکشی ها کرده ای؟
زیرِ دستِ کارفرما ، حس نمودی بَرده ای؟

مستاجر بودی درونِ دَخمه ای سرد و نَمور؟
مادرت را دیده ای که از دیابت گشته کور؟

والدِ مُعتاد و بیکاری که با سیگار و دود
جسم ِ طفلِ خویش را سوزانده و کرده کبود؟

کی خبر داری تو از احوال ِ کودک های کار ؟
کودکی که جای تحصیل می بَرَد هر سوی ، بار

زیرِ خطّ ِ فقر اینجا صف کشیدند مردمان .........
هِی اضافه می شود جمعیّتِ مُحتاج ِ نان .......

زیر ِ ریلِ فقر امشب یک نفر جان می دهد ....
زنده مانی های خود را سوت ِ پایان می دهد......


سلامت باشید و سربلند
دل و زندگانی تان دوراز غم

سلام دوست خوبم
افرين به قلم دغدغه مند و رسالت سبزت
شاعر بايد غم خوار خلق باشد
قلمت سبز

اقا ارمان عزیز دورود

آنچه را در سبدِ بیهُده انداخته ای
تکه نانی است که من خواب خوشش میبینم

بسیار پر احساس و حاکی از دردی که ما آنرا فققققققققر می خوانیم

ممنون از این یادآوری تاثیر گذار

به گفتار زیبا بمانی به شعر
تو را روزگاران درآید به مهر

تا کمر خم شده
کودکی در سطل زباله
درود برشما

درود برشما قلمتون مانا

کوتاه
زیبا
پرمعنی
مانا باشید
هزاران درودتان باد

دوردو بر شما آرمان پرانک

سلام جناب پرتاک گرامی
بسیار زیبا و غم انگیز امیدوارم خدا خودش به همه ما کمک کنه سلامت باشید بزرگوار

سلام ارمان
دمت گرم عالی بود
عالی بود نگاه مهربونتو دوس دارم شدید

جالب و خلاقانه بود
درود بر شما

درود بر شما
بسیار دلخراش بود کاش تصویر نداشت به واقع😔
فوق العاده نگاشته اید
بیاد روزیکه هیچ جای جهان کودکی در اسیری فقر نباشه

درودا

تلخ و زیبا
رد قلمتان ماندگار
در پناه پروردگار

درود بر شما جناب پرناک ادیب و بزرگوار

درود شاعر جوان
محتوا عالی بود
فکر میکنم اگر یک مقدار وقت میگذاشتید اثر خیلی زیباتری خلق میشد که داخلش حرفهای زیادی گنجونده میشد من عاشق اشعار اجتماعی ام سیاه و سپید کلاسیک و نو هم نداره شعر حرف دار یعنی زیبایی یعنی انسانیت
امیدوارم اشعار بهتری از قلمتان بخوانم

چه زیبا و کوتاه

کودک هفت ساله ای
در گوشه ی خیال من
درد را آهسته خورد.

سلام و درود بی نهایت به شما جناب پرناک

زیبا و غم انگیز بود

قلم تان نویسا

و

سایه مهرتان مستدام

🌹

درود جناب پرناک...
دستمریزاد و یک چالش برای نون گم شده ی شعر شما دارم.
از شما و مخاطبان محترم میپرسم:
نون گرفتنی است یا یافتنی؟