پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت
|
دفاتر شعر معصومه عرفانی (عرفان )
آخرین اشعار ناب معصومه عرفانی (عرفان )
|
باز امشب منکه میسوزم چو شمعی تا سحر
گرد خود را می سپارم دست طوفانی نگر
من ندارم شعله ای دود از دلم بالا رود
شد دل شوریده و دیوانه ی من بی اثر
دردو داغ و حسرتم ای همرهان دیوانه ام
تا بکی باشد انیس لحظه های من مگر
قصه ی لیلی و مجنونم همه افسانه ام
شور بختی قسمت من شد چه میدانی دگر
منکه آوای دلم را میرسد تا نه فلک
عمری اندر این قفس باید من خونین جگر
سالهایی را صبوری کرده ام آخر چرا ؟
عاقبت ماندم در این بیغوله ام بی بال و پر
گر که (عرفان) بیکسی در این خراب آباد بدان
هر دمی را در کنارش بوده ای با چشم تر
|
نقدها و نظرات
|
سلام ممنونم از شما بزرگوارید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دستمریزاد