مرگ عشق(غزل)

درود بزرگوار
بسیار زیبا و پر معنی است

سردارِ عشق آهسته از اسب خودش افتاد...


دروداستادزارع عزیز
بسیارعالی بودمثل همیشه

با هزاران سلام
بسیار بسیار ناب است و عالی چونان همیشه اندیشمندانه و فاخر
ضمن اینکه فرمایشات همه ی اساتید را تا عمق جان قبول دارم و ودر تایید فرمایشات ایشان این بیت حافظ را شاهد مثال می آورم که خواجه فرمود
( مقام عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
کسی این آستان بوسد که جان در آستین دارد )
البته این نکته هم را نباید از نظر دور داشت که همه ما بگونه ای از عشق بهرمندیم هرچند به کنهش نتوانیم رسید عشق چونان خورشید است که هیچکس را یارای نزدیک شدن به آن نیست و همه از پرتوش بهره مند هستند و به گفته نویسنده ی مرصاد العباد
( حیات از عشق میشناس و ممات بی عشق می یاب)
وکوتاه سخن اینکه بقول شاعر دیگری
( یک سبد اشک ناب یعنی عشق
تابش آفتاب یعنی عشق
در گذز گاه زهره وناهید
ردِّ پای شتاب یعنی عشق
از شما التماس و از معشوق
صد کرشمه، عتاب یعنی عشق .....)
یا بقول آن شاعر دیگر
( گر عشق نبودی و غم عشق نبودی
چندین سخن نغز که گفتی که شنودی)
با آرزوی بهترینها و نابترین عشقها برایتان

سلام و درودها .
شعر پربار با صفحه ای پربار.

زیبا بود قلمتان ناب .
.
موفق باشید .

مُد بود روزی عاشقی اما مُدش افتاد
سردارِ عشق آهسته از اسب خودش افتاد

ای وای

بسیار زیبا سرودید

درود بر شما جناب زارع

بسیار زیبا و عالی بود

قلمتان نویسا

بمانید به مهر و بسرایید

🍀🍀🍀🍀🍀🍀

درود جناب زارع عزیز
قلمتون نویسا

بادرود
شعرتان را بسیار دوست داشتم. حستان به دور از عام گویست.
در این زمانه سرد عاشق شدن خیالیست
بی ناز چشم لیلی این درد را دوا نیست

درود دوست شاعرم استاد زارع عزیز
همواره از خوانش اشعار شما لذت وافر می برم با ارزوی موفقیت روز افزون

.

استاد گرانسنگ درودبرشما
غزلی بسیار پربار خلق کرده اید

سبزی فروش کوچه می زد بانگ
این روزها ایام ارزانی ست
همراه سبزی یک سبد هم عشق
هرکس بخواهد مفت و مجانی ست
آصف

درود برشما

درودتان استاد گرامی،بسیارعالی بود🌹🌹🌹👏👏👏👌👌👌

سلام :
درود بر شما استاد زارع بسیار عزیز ...
تما م سروده هایت هدف دار و جانپسندند
کاش اشاره شما به سلیمان نبی و هدهد و بلقیس گسترده تر میبود
فعلا ............
----------------------------------------
حقاّ که غـــــــــــــمت از تو وفادار تر است

درود بر شما
و احسنت

درود جناب زارع عزیز
غزل زیبایی خواندم و دوست داشتم بیشتر بنویسم اما بعلت ضیق وقت مختصری مینویسم و شاید کمی پراکنده...و از این جهت پوزش میطلبم.
"مرگ عشق" غزلی است بر وزن "مستفعلن مستفعلن مستفعلن فَعلُن" بحر رجز مثمن محذوف. مضمون غزل اشاره دارد به عشقی که تا دیروز واقعی بود اما امروز فهمیدیم که اینطور نیست! و یا در تعبیری مناسب به ماهیت عشق می پردازد. "سردارِ عشق" استعاره ی ترکیبی است. عشق سرداریست که از اسب و اصل می افتد. گرچه این مضمون آشناست اما سبک و سیاق نوشتاری و تلمیح شاعرانه ی این غزل و ایضا محتوای آمیخته به طنز آن شاید مخاطب را بر سر دوراهی طنز و جد قرار میدهد. گرچه معتقدم طنز را باید همیشه جدی بگیریم. تلمیح در این غزل ذهن مخاطب را قرن ها عقب میکشاند و به یک داستان عاشقانه و یا ناعاشقانه ی تاریخی پیوند می زند تا چهره ی عشق در قرن ها پیش را، امروز به مخاطب نشان بدهد. عشق در اینجا باکره نیست. باز تاکید میکنم منظور ماهیت و به نوعی چهره ی واژه ی عشق است و به نوعی متقابلا هوس و شهوت را نشانه میرود. واژه ی "پریود" یا اصطلاح "پریودیک" بکارگیری نامتعارفی در این غزل ندارد بلکه چهره ی ناعشقی را نشان میدهد که دوباره و یا چند باره و این بار شاید مصلحتی اتفاق می افتد. "تکرار" وصله ایست که به عشق واقعی نمی چسبد.
و اما در این معرکه رد پایی از عقل می بینیم که با توجه به مفهوم، کم رنگ است و در آخر معرکه وارد میشود که دور از انتظار هم نیست اما...اگر چه عقل اغلب دیر می آید اما همیشه تاثیر گذار است و ای کاش بجای "آنجا"..."اینجا" بود تا تاثیر چشمگیرتری داشت.
برای ایجاد ارتباط بین "آمد" و "آنجا" نیاز است تا مخاطب کمی تامل کند. به عبارتی امروز دریافته است که عشق دیروز فقط هوسی زودگذر بوده است.
ارادتمندم.

اگر کمی با ادبیات آشنا باشی ،
با یکی دو دستخط میشود پی به داشته های نگارنده ان ببری.
استاد زارع عزیز .
سرود هایت را میخوانم و لذت میبرم ،
ومیبینم که زلف گره خورده ات به گیسوان ابریشمین ادبیات فاخر فارسی
چه زیبا جلوه گری میکند و خواننده را سر ذوق می آورد
بمانی وبسرایی هماره از این دست
سلامت باشی و پایدار .

درود استاد بزرگ
چه زیبا و خواندنی

درود
میخواست با شعر و‌غزل پنهان کند غم را...
مثل همیشه عالی

سلام درود استاد زارع عزیز
غزلی بسیار زیبا
به هر عشقی نتوان دل بست
دست مریزاد ادیب توانا

درود .

قلمتان
سرشار از شورواحساس است
پایداروجاوید باشید
شاعرواستادبزرگوار

عالی درودتان باد استاد گرانقدر ناب و زیبا مثل همیشه

درودتان استاد شاعر فرزانه جناب زارع نازنین
غزل زیبایتان را خواندم و محظوظ شدم ، ولی مفهوم و بیان شاعرانه تان که بنوعی بیانگر دیدگاه نسل جوان به مقوله و مفهوم عشق است کمی هولناک بنظرم رسید ، به تعبیری یاد داستان شیخ صنعان حضرت عطار افتادم ، شاید تبیین وجه ظاهر و بعد جسمانی عشق درین روزگار یادآور همان تذکر حضرت مولانای جان است که فرمود :
عشق هایی کز پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود
لیکن نازنین استاد شاعرم به تعبیر این حقیر عشق مفهوم زادن و خلق آدمیست و رسالت انسان در درک معنی از آفرینش و مفهوم عشق به عنوان اکسیر خلقت و هستی است:

با تو اي عشق جهان بوي شقايق دارد

صبح از عطر تو صدها دل عاشق دارد
م ط

و یا:

هیچ دانی که اگر عشق نباشد همه هیچ

زندگی هیچ و جهان هیچ و همه عالم هیچ
م ط

عشق گوهر وجود است و درکش سر منشاء امید

عشق یعنی عطر شب بو ها به خواب
عشق یعنی عکس نیلوفر در آب
عشق یعنی چکچک گنجشک مست
عشق یعنی شب طلوع ماهتاب
عشق یعنی آبی دریای پاک
غلت غلتان موج ها در پیچ و تاب
عشق یعنی در زلال چشمه سار
می جهد ماهی به بازی با حباب
گر به نومیدی دلت خاکستری است
می شود رنگین دلت با عشق ناب

ارادتمند شما
سیدمحمدطباطبایی

درود استاد طباطبایی عزیز
خیلی خوش اومدین  
ممنونم از شاگردنوازیتون
و کامنت انرژی بخشتون
واقعیت اینه که حقیر، عشق رو حادثه ای ازلی و ابدی میان خالق و مخلوق میدونم که پیش میره و به شکلهای مختلف از جمله عشقهای زمینی ظهور میکنه بقول شمس تبریزی:
عشق اگر بدنام گردد غم مخور
عشق دارد نام و القابی دگر
اگه روند عشق درست باشه و بر طریق حقیقت پیش بره، انسان رو به عنوان بر دوش گیرنده ی این امانت به سمت تکامل پیش میبره و نهایتاً به شکل یه عشق عمومی نه تنها نسبت به تموم انسانها، که نسبت به تموم جهان آفرینش متجلی میشه، یعنی هرچه انسان به قسمتهای بیشتری از جهان آفرینش عشق بورزه کاملتره، و چه زیبا استاد سخن_سعدی_ چهره ی اصلی عشق رو به تصویر کشیده در این بیت:
به جهان خُرّم از آنم که جهان خُرّم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

حقیر، سعی کردم همیشه نگاهی آمیخته به طنز به عشق زمینی داشته باشم تا باور غلط \"عشق زمیتی تمام عشق است\" رو در ذهنها بشکنم، عشق زمینی یکی از هزار گوشه ی موسیقی زیبای عشقه، نه تموم اون!

صد دشنه به دل کارد چون دست برآرد عشق
صد باغ غزل رویَد هر دشنه که کارد عشق

در محضر او باید دست از دل و جان شستن
خوش باشد اگر تیری بر دل بنگارد عشق

ابر نفَسش هردم از رحمت هستی پُر
آدم به وجود آید بر خاک چو بارد عشق

عمریست که با داغم می سوزم و مشتاقم
داغی که به دل دارم بر دیده گذارد عشق

بیگانه مرا هرگز با خویش مپندارید
معشوق چو یک باشد بیگانه ندارد عشق

میخانه نمی خواهد این نعره ی مستانه
هرجا که دلی باشد فریاد بر آرد عشق... (م. فریاد)

باز هم سپاسگزارم از حضور ارزشمندتون
و اشعار زیباتون
سایه تون مستدام
زنده باشید استاد

درودتان نازنينم
سپاسگزار و سرفرودم

نگرش انديشمندانه تان به مقوله عشق و مثنوي پر مغز و محتوايتان سخت بدل نشست
صلابت و محتوايش هم طراز و همسنگ مناجات معروف مخزن الاسرار حضرت جامي ( اي همه هستي ز تو پيدا شده )بود ، احسنت و حبذا و دستمريزاد

آري نازنين دوست انديشمندم اين بحثي مطول است ، موضوع مباحثه آدمي از ازل تا ابد ، پس نيكوتر آنكه به مضمون منقول خودتان از حضرت خواجه حافظ الكتاب :

ساقيا مي ده و كوتاه كن اين گفت و شنفت

اميد كه گذر عمر مجالي دهد و سعادتي نصيب گردد تداوم مبحث حضورا به تلمذ محضرتان انجامد

باقي بقا
سايه سار مهرتان گستران

توانمندی شما در سرودن شعر باورنکردنیست
شعرهایتان ارزش بارها خواندن را دارد
درود بزرگوار

احسنت

بسیار زیبا....دلنشین و چون اینه شفاف....قاصرم در چنین سرودنی...ولی بسیار اشنا با انچه مایه سرودن چنین شعری ست....بسیار بسیار ِلذت بردم...با ارزوی اینکه روزی از شاگردی در مکتب دوستانی چون شما زبان الکن شعر ما هم گشوده شود.

سلام و درود
قابل تامّل
دستمریزاد
استاد ارجمند

دست‌مریزاد بزرگوار
بسیار زیبا و دلنشین
سپاس‌ بی‌کران جهت نشر این سروده‌ی قابل تأمل

استاد لذت میبرم از شعرهاتون
بسیار عالی
مانا باشید

درود برجناب زارع عزیز
تعابیر و تصاویر زیبا و بدیع
سیال پر از احساس
لذت بردم برقرار باشید

درود به شما هنرمند خوش ذوق
زیبا بود
خواستم تا در هوای عشق نفس تازه کنم
گوش دنیا پر از احساسی پرآوازه کنم

درود استاد زارع عزیز و گرامی
بسیار زیبا و عااالی نگاشتید
احسنت بر شما و قلم توانای شما

عشق تنها به خالق است و بس
عشق به مخلوق زندان است و حبس

پیروز و پاینده باشید

غزل زیبایی بود استاد عزیز

درودجناب استاد زارع گرامی
بسیار زیبا و دلنشین بود
قلمتان زرین🌹🌹🌹🌹🌹🙏

سلام استادو سرورم
استاد م فریاد عزیز
سروده هاتان برای این شاگرد حقیر محفل انس است
د کلاس درس استاد چشمانم اب اورده اندو
دیگر برای خواندن و نوشتن مناسب نیستند
از کرونا هم می ترسم عمل کنم ببخشید
وتمامی دوستان مرا ببخشایند
اگر نتوانستم ارادتم را قلمی کنم

سلام استاد مهربانم. خداوند رو شاکرم که سلامت هستید. باز هم سروده ی زیبایی از شما را خواندم. بسیار دلنشین بود. در پناه خداوند یکتا همواره برقرار و شاد باشید.

درود استاد عزیزم
زیبا سرودیدچون همیشه
چون همیشه از زلالای اشعارتان بهره مند شدم

یک روز مد بود عاشقی و بی قراری
روزی دگر دوری و درد و گریه زاری
یک روز گفتی عاشقی تا بی نهایت
یک روز گفتی کنح سینه دل نداری


بداهه ای تقدیم شما استاد عزیزم

سلام
استادعزیز
بسیار عالی
خانه ات ابا

درود بر شما استاد والاقدرم
لذت می‌برم از خواندن اشعار ناب و ارزشمندتون

مانا باشید به مهر و الطاف حق استاد خوبم
قلمتان هماره سبز استاد والاقدرم

ایوالله
دستمریزاد جناب فریاد
پاینده باشید و نامتان پرآوازه باد

همیشه از اشعار شما و از این قلم روان و طبع گرم شما لذت می برم استاد عزیزم
پاینده باشید

سلام وارادت استاد زارع عزیز
بسیارزیباو دلنشین بود و عالی
درپناه خدا

درودی دیگر
استاد زارع عزیز
دوباره خواندن از شما لذت دو چندان دارد
زنده باشی به مهر .

به به
و لذت است که میبرم از خوانشِ چنین شعری
درودتان حضرت فریاد 👏👏👏

سلام شاعر ارجمند و نازنین

قلمتان همیشه نویسا به مهر و عشق عزیز.

سلام و عرض ادب
درود فراوان بر شما استاد توانا و بزرگوارم
غزلی زیبا و دل انگیز سرودید
رقص قلمتان همیشگی و با آرزوی بهترینها برای شما استاد گرانمایه
🌼🌼🌼

سلام و درود استاد
زیبا و دلچسب بود
سپاس

می گفت لابُد تا قیامت زندگی زیباست
وقتی که له شد زیر پایش، "لابُدش" افتاد
👌👍
سلام ودرود استاد گرامی🍃
ذوقتان سرشار
وحسن حضورتان مستدام.....🍃🦋🍃

سلام
استاد عزیز
بسیاز زیبا⚘⚘⚘

درود بر شما استاد ارجمند
بسیار زیبا و دلنشین بود،باید حتما برگردم و دوباره بخوانم

می خواست با شعر و غزل پنهان کند غم را
چشمش به خاکِ رویِ شعرِ تا شده ش افتاد

بی کران درودتان جناب فریاد
دوباره غزلی ناب وشعری استادانه
بسیار دلنشین وزیباست
بی اغراق ردای استادی برازنده قلمی چنین شیوا وفاخراست
همیشه می اموزم استاد از نبض قلمتان
تندرست باشید وآرامش در مسیر زندگیتان

سلام جناب. زارع. شعر شما بسیار زیبا
و نشات آور است
وهم. بسیار با معنی. سروده اید
دست مریزا

درود بر استاد زارع عزیز
عقل آمد و باقی نماند آنجا به جز شهوت
معشوق گم شد در دلش یاد خودش افتاد
زیبا و ستودنی
پیروز باشید و پاینده

درود فریاد عزیز
زیبا، روان و دلچسب
قلمتان سبز

درودهااااا بر پدر مارکوپولویم

بسیار زیبا بود..
کاش یاد می گرفتیم احساس ساده دوست داشتن، که گاهی هوووس چاشنی آن می شود، نامش را عشق نگذاریم..

در پناه خدای عشق های پاک که اندک شمارند

چه برهان قاطعی برایم آوردید، پدر مارکوپولویم

قطعا همینطور است که گفتید

بعد از این وقتی از کسی علت دوست داشتن را پرسیدم و چون آورد..
دست طمع از وجودش خواهم برید

سپاس از مهربانی های شما

سلام استاد گرانقدر
بسیار عالی و بینظیر بود
هماره از دریای معرفت شما بهره میبرم
سایه تان مستدام باشد انشاالله