افراد معمولی ، ملاک دین حق نیستند
صد سال گذشت و ما همانیم که بودیم
یک سیرتِ خشک و بی تحمل
اندرز قشنگ مصطفی(ص) را یادتان هست؟
" اگر فردای تو باشد چو امروزت ، زیان کردی "
چرا از آن جوانی تا به پیری مانده ایم یکسان؟
به دینداری خود هم فخر میفروشیم ،
مباهات میکنیم، این سان
کدامین دین ؟
دینِ من درآوردی ؟
اگر اسلام باشد راه و رسم ما
که باید رفته باشیم تاکنون در شیوه و رفتار، تا افلاک ،
ز راهی سبز و نابستان، همچنان بستان ، به فصلِ نابِ تابستان
ولیکن هی زنیم درجا
پس اسلام نیست ، این دین و روشهامان،
پس آنرا ما نیالائیم
هزاران تن برای دل سپردن به این دنیای فانی ،
تنبلی و زشتکاری ،
بهانه شان ، همین رفتارِ زشتِ ماست
ما را اسوه ی اسلام پندارند
ولی من به نیابت از همه زشتان دینِ خود
همی گویم :
ما را ، ننامید اسوه های دین
ما همه ، مرگیم ، نیستی ی جانِ دورانیم
اگرهنگامه ای جدی مصمم گشته اید آئید به راه حق
ببینید آن بزرگان را ، در اول ۱۴ اسوه
و بعد ، وابستگان خوبِ آنها را
گر وکیل آرید خدا را ،
واقعاً یک نقطه ی تاریک هست در دینشان آیا ؟
نه اینکه با هوای نفستان سنجید آنها را
که با فطرتتان بینید سرتاپای آنها را
با فطرتی که ، خدایتان داده ، تماماً حق و بی باطل
براستی جمله ، زیبایان و پاکانند، چه در ظاهر چه در باطن
آنها نشانِ یک مسلمانند
اگر اعمالمان باشد مشابه تر به آن نیکان
کنون اسلام ،
زیبا و پاک و بس عمیقست ،
در نظرهامان
بهمن بیدقی 98/6/27