سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 18 خرداد 1403
    1 ذو الحجة 1445
    • سالروز ازدواج حضرت علي عليه السلام و حضرت فاطمه سلام الله عليها، 2 هـ ق
    Friday 7 Jun 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۱۸ خرداد

      ضامن آهو

      شعری از

      محمدعلی جعفریان(عاشق)

      از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۶ ۱۵:۰۵ شماره ثبت ۵۷۹۴۱
        بازدید : ۵۱۳   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر محمدعلی جعفریان(عاشق)
      آخرین اشعار ناب محمدعلی جعفریان(عاشق)

      شب است و ماده آهويي گرفتار
      تمام طول شب در سوز وساز است
       
      كه فردا چون برآيد قر ص خورشيد
      مرا اين آخرين راز و نياز است...
       
      :خدا يا آهويي در بند مانده
      تو را خواند به حق آل ياسين
       
      نگردد گر مرا لطف تو شامل
      شود از خون سرخم دشت رنگين
       
      خدايا بره هاي بي كسم را
      به دست لطف خاصت مي سپارم
       
      پناه بي پناهانني خدايا
      به غير از تو دگر ياري ندارم
       
      چه كس داند بره آهوي كوچك
      چه حالي دارد او در دوري از مام
       
      دلش پر از هراس و بيم و اميد
      چه مي گردد ورا آخر سرانجام
       
      اگر چه باب چاره گشته مسدود
      ولي راه عنايات تو باز است
       
      به صحراي هراس انگيز، چشمم
      به دست چاره ي تو چاره ساز است
       
      ... و قلب عالم امكان در آن شب
      خبر دار از تمام ماجرا بود
       
      ... و سر زد از افق خورشيد هشتم
      كه نام او علي موسي رضا بود
       
      به لانه آهوان كوچك و ناز
      هراسان چشمشان در راه مانده
       
      و اينجا ماده آهويي پريشان
      اسير آدمي گمراه مانده
       
      -مَهي آمد كه مِهر از شرم رويش
      رُخ اندر پرده هاي ابر مي بُرد
       
      به زيبايي بسان يوسفي بود
      كه از دلها توان و صبر مي بُرد
       
      به صيّادِ برآشفته چنين گفت:
      كه اين آهو به لانه بّره دارد
       
      رهايش كن رَوَد تا باز گردد
      دلت گر رحم قدر ذرّه دارد
       
      :كه ديده آهوي وحشي دوباره
      به مقتل بار ديگر باز گردد
       
      چه كس ضامن شود اين ناشدن را
      مگر زامر خدا اعجاز گردد
       
      :رها كن تا ببيني بار ديگر
      تو اعجازي عجيب از آل ياسين
       
      اَگر نايد مرا در بندِ خود كن
      كه ضامن را نباشد چاره جز اين !
       
      ...وَالقصّه رها گشت آهوي دشت
      و َدور از ديدۀ صيّاد مي شد
       
      چگونه شكر اين نعمت گذارد
      كه با دستِ رضا آزاد مي شد
       
      رسيد آهو به نزد برّه هايش
      واينك چشم صيّاد است در راه
       
      كه : تير رفته آيا باز آيد
      چنين مي گفت با خود مردِ گمراه:
       
      اگر نايد من اين زيبا جوان را
      فروشم چون غلام حلقه در گوش
       
      چو يوسف قيمتي بسيار دارد
      كه از دل مي برد صبرو دل وهوش
       
      گذشت آن روز و شب نزديك مي شد
      ولي از آهوي رفته خبر نيست
       
      دلش پر از شك و ترذديد مي شد
      كه از صيد رها گشته خبر نيست
       
      : هم اينك مي رسد اي مرد صحرا
      به همراهِ دو برّه ماده آهو
       
      حديث رجعت عاشق به معشوق
      نه نيرنگست و ني افسون و جادو
       
      دل آن سنگدل شد نرم آنگه
      كه ديد اعجاز بيرون از قيا سش
       
      دلش صيدِ رضا گشت و شد آرام
      - دل اندر حجابِ نا سپا سش-
       
      فداي آنكه با جشمي اشاره
      دل ِ صيّاد و آهو مي رُبايد
       
      و با دستي كه باشد دستِ ايزد
      گره از كارِ مردم مي گشايد
       
      كنون اي آفتابِ روشني بخش
      دلِ ما را ز نورت پر ضيا كن
       
      به پاسِ حرمتِ دلهاي عاشق
      براي مهدي زهرا دعا كن
       
      دعا كن -اي دل ما فرش راهت-
      به نور او شبم چون روز گردد
       
      برآيد در بهاران مهر رخشا ن
      وَ هر روزي مرا نوروز گردد …
       
      محمد علي جعفريان(عاشق)-
      7/2/1378
       
      ای عشق ترین سلسله گیسو مددی

      درویش ترینم بخدا هو مددی

      آهوی دلم صید نگاه تو شده

      صیاد دلم! ضامن آهو...! مددی...

      محمدعلی جعفریان(عاشق)

       
      ۲
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۶ ۱۴:۰۳
      درود گرامی
      بسیار زیبا و شورانگیز بود
      اجرتان با ضامن آهو خندانک
      لیلا باباخانی (سما الغزل )
      چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۶ ۰۷:۳۹
      ی عشق ترین سلسله گیسو مددی
      درویش ترینم بخدا هو مددی

      آهوی دلم صید نگاه تو شده
      صیاد دلم! ضامن آهو...! مددی...

      سلام استاد گرانقدرم خندانک
      بسیااااااااار عالی
      می اموزم از محضرتان
      ماجوررباشید التماس دعا خندانک خندانک خندانک خندانک
      ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
      چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۶ ۰۷:۴۲
      جناب آقای جعفریانِ عزیز، سلام علیکم.
      .............................................................
      حدیثِ رجعتِ عاشق به معشوق
      نه نیرنگست ونی، افسون وجادو
      .......................................................
      قبول باشد انشاءا........بزرگوار......چهارپاره ی بسیار شورانگیزی ست
      دستمریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک
      غلامرضا مهدوی (مهدوی)
      چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۶ ۰۸:۴۴
      سلام
      ودرودها برشما جناب جعفریا

      زمزمه کردم و حظ بردم از روایت قلمتان

      پایدار باشی عزیز
      خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      فاطمه گودرزی(لیا)
      چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۶ ۱۰:۰۲
      درود بر شما استاد بزرگوار
      واقعا زیبا بود
      در پناه حق
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمدرضا کوزه گر کالجی
      شنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۷ ۱۳:۱۱
      سلام
      استاد بسیار زیبا و پراحساس سروده اید. اجرتان با ضامن آهو
      التماس دعا
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      المیرا قربانی

      هوای تبریز عالیه اا خدایا به آنچه دادی تشکر اا به آنچه ندادی تفکر اا به آنچه گرفتی تذکر اا که داده ات نعمت و نداده ات حکمت است
      طاهره حسین زاده (کوهواره)

      الهی خرم و دلشاد باشید ااا شما در زمره ی اوتاد باشید ااا چشم البته شبهای خنک تبریز به عالمی می ارزد حتما تشریف بیارید همگی نابیان ارجمند و عزیز قدم بر دیده
      المیرا قربانی

      درود اا عزیزم انشالله روحشان شاد اا ما هم تا صبح همان روز پیگیر بودیم اا و خیلی هم متأثر شدیم اا شهر تبریز رو خیلی دوست دارم باید یک بار آقای خوشرو رو بیارم تبریز رو ببینه اا خیلی گریه نکنید اا روزگار همین وزندگی جاودانه ما دنیای ابدی است اا آرام باشید و مرتب ذکر بگویید اا التماس دعا
      طاهره حسین زاده (کوهواره)

      دلخوشی و عشق و امید همیشه همراه باد ااا لبخند و یاریِ خدا ستاره و ماهِ تو باد ااا نه استادبانوجان امروز پنجشنبه ست همش گریه کردیم یه حس غربتی داشت شهر تبریز هم به دلیل مرگ شهدای بالگرد هم اینکه خیلی وقته تبریز نبودم ااا بداهه د
      المیرا قربانی

      تنهای تنها اا عرض ادب و احترام خدمت شما استاد عزیز اا خوش میگذره اا امیدوارم حال دلتان همیشه شاد و سلامت باشید

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0