سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 18 ارديبهشت 1403
    29 شوال 1445
      Tuesday 7 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۱۸ ارديبهشت

        باید شنیدن

        شعری از

        بردیا امین افشار

        از دفتر گل سنگ نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۶ ۲۱:۲۸ شماره ثبت ۵۷۷۸۳
          بازدید : ۶۹۸   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بردیا امین افشار

        نغمه ها 
        در چنگ این سیلابها
        دیده گان
        در آهِ آن خوش خوابها
        پنجه ها 
        بگشوده در هر سو
        تا بگیرد 
        قلب پاکی را به دست
        تا که از آن جام زهر 
        مشروب کند
        حلق پاک حق گفتارها

        دل ز دریا ،
        اُف ز طوفان زاده شد
        تا بگوید ، تا بمیرد ، 
        در ره پندارها

        قامت چون سرو آن یاران پاک
        از عذاب تشنگی 
        از رخوت رخساره ها
        می رود ،
        ذره ذره ،
        در دل مردابها

        گفته ها از مهر
        دیده هااز اشک تهی شد
        سیل بنیان کن پائیز روان
        دیده گان گل یخ گریان
        تا برقصد ، تا بخندد
        بر سر نعش مردارها

        مرگ او ، مرگ انسانها نبود
        سایۀ شوم لبان بسته بود
        پرده ای از ذات عشق
        بر فراز سفرۀ کفتارها

        قلب او همواره می تپید
        گر چه در بند ، 
        گرچه مصلوب
        در سیاهی پر ز خون زندانها

        گفته هایش موج دل بود
        دیده گانش برق جان
        پر توان بود و پر ز مهر 
        در ره پاک کردارها

        او برفت و سینه هائی را شکافت
        لانه هائی را بسوخت ،
        خانه هائی را بساخت

        اینک این مائیم
        که باید مثل او 
        بشنویم ،
        زجۀ درد آلود فریادها
        --------------------------
        به یاد ارنستو چگوارا
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۶ ۰۹:۵۱
        درود گرامی
        بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک
        نیره ناصری نسب
        نیره ناصری نسب
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۶ ۱۲:۰۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بردیا امین افشار
        بردیا امین افشار
        شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶ ۱۸:۱۸
        متشکرم استاد ، بزرگواری فرمودید .
        ارسال پاسخ
        عباس وطن دوست
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۶ ۰۸:۳۰
        خندانک
        سلام و درود
        عالی بود
        خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        نیره ناصری نسب
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۶ ۱۲:۰۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بردیا امین افشار
        بردیا امین افشار
        شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶ ۱۸:۱۹
        متشکرم استاد خوبم . درود بر شما
        ارسال پاسخ
        نوا
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۶ ۰۹:۵۲
        عالی عالی خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        نیره ناصری نسب
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۶ ۱۲:۰۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بردیا امین افشار
        بردیا امین افشار
        شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶ ۱۸:۱۹
        تشکر از عنایتتان استاد خوبم.
        ارسال پاسخ
        نیره ناصری نسب
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۶ ۱۰:۰۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شاعر گرانقدر
        زیبا بود
        سپاس و سپاس خندانک خندانک خندانک خندانک
        بردیا امین افشار
        بردیا امین افشار
        شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶ ۱۸:۲۰
        بسیار سپاسگزار هستم ، استاد گرانقدر
        ارسال پاسخ
        سیدابراهیم میری ((سید))
        جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۶ ۱۰:۱۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بردیا امین افشار
        بردیا امین افشار
        شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶ ۱۸:۲۰
        تشکر از لطفتان استاد خوبم ، سپاستان میدارم
        ارسال پاسخ
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶ ۲۱:۲۷

        گرامی شاعر
        با سپاس از از خلق این اثر زیبا
        متشکرم
        سلام
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        طاهره بختیاری

        دردا به دل عاشق غم مثل یه قندانه اا هر چند که عشق او مانند شب و روزه اا بداهه ه
        محمدرضا آزادبخت

        د گاهی به سرم می زند شبیه زن دیوانه کوچه مان عاطفه را بخشکانم زیر نور آفتاب تا خرد شوم تا نور را ولگرد کوچه عاصی زن دیوانه کنم آری برگرد دیوانه شده از افکار کوچه گاهی خشمت آفتاب دیگر یمی شود
        ساسان نجفی(سراب)

        در همین حوالی روی صندلی کهنه ی چوبی نشسته ام اا تکیه به میز زهوار دررفته ی خیس شده از باران که بوی کاهگلی به خود گرفته اا با یک استکان چای لب سوز قند پهلو اا دلم برایت زرد شده اا گاهی سرخ و گاهیم قهوی می شود اا سینه ام تداعی خزان و پاییز در قلبم جولان می دهد اا پاییز همان فصل دوستداشتنی من و تو اا آه ه ه باز هم مثل همیشه چایم سرد شد اا سراب س ن د
        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        شاید این غصه مرا بعد تو دیوانه کند که قرار است کسی موی تو را شانه کند
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        مرورِ لطفِ تان نَندیش ااا به جای این و آن نَندیش ااا رضای ایزدی را جو ااا که لبخند آوَری در پیش ااا بداهه ش

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0