سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 17 ارديبهشت 1403
  • روز اسناد ملي
28 شوال 1445
    Monday 6 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      دوشنبه ۱۷ ارديبهشت

      سفر بخیر!

      شعری از

      از دفتر غربت موهوم نوع شعر

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۰ ۲۱:۵۹ شماره ثبت ۵۴۷۹
        بازدید : ۱۶۳۲   |    نظرات : ۱۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر

      تا زبان مادر سرخ است!
      هیچ ناپدری ی لال و در بدری
      مهربان تر از او نخواهد شد!

      ***

      هنوز دلِ پا هایم
      برای اشک های پدر
      شور میزند و
      زمزمه ی حزین  مادر را
      از گوش  شب، می شنوم!

      ***

      واژه های غریب، زندگی را
      به کام "مادر" تلخ کرده اند!...

      ***

      دل ام، برای دل ام، تنگ شده
      اما دل ام، نمی آید!!

      ***

      من،
      با خسته ترین بالها
      در آغوش نفس های
       به شماره افتاده
      سقوط کرده ام!
      و با چشم های بی فروغ
      در
      شبِ  سرد کویرِ تنم؛
      ستاره ها را
      چه غریبانه
      نفَس می کشم!

      ***

      سیاه چاله،
      ستاره هایم را به یغما
      می بَرَد و
      پیکر تکیده ام؛
      بر دستِ دریا مانده ست!...

      ***

      کاش؛
      کاش  من نیز
      یک ستاره عریان داشتم!
      تا
      لباس سفید سال های
      انتظارم را
      بر قامت یخ زده اش
      دیدار می کردم!
      کاش...

      ***

      راستی یادت هست؟
      آن عروس دریایی
      که سیاه بخت شد!
      من هنوز در سوگ اش
      سیاه پوشم!

      ***

      از  نیستانِ گُر گرفته ی مرداب
      کلاهی خواهم خواهم بافت
      تا بر سرِ شادی های دروغین
      بگذارم!
      شادی هایی که
      هیچگاه مورد اعتماد و اطمینان
      نبودند و نیست اند!!
      و همیشه به صداقت اندوه
      غبطه می خورند!
      اندوه؛
      فاصله ی دل ها را کم می کند
      و شادی، زیاد!
      من وام دار اندوه ام...
      اگر اندوه، نبود،
      شادی، بیهوده بود!
      اندوه؛
      هیچگاه دروغ نمی گوید و
      پوست نمی اندازد!
      اما شادی،
      با هر نسیم سردی
      رنگ به رنگ می شود!...
      ***
      سفر بخیر!
      سفر بخیر ای مسافرِ جاده ی دلتنگی...
      چشم های خسته ام را
      بر جاده سنجاق می کنم
      تا لجام سمند سفید تو باشند!...
      سفر بخیر!
      ***
      [پژواره]
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0