چشمانش

درودها به سید نازنینم
خیلی ممنون که به یاد بودید
سپاس ها

درودها بانوی عزیزم
بی کران سپاسگزارم که همواره با حضور گرمتان زینت بخش اشعارم هستید
هر کاری هم اگر کرده و میکنم صرفا وظیفه ست و دیگر هیچ ...

در مورد وزن مصرع مذکور هم عرض کنم که
از اختیار تسکین (تبدیل دو هجای کوتاه به یک هجای بلند) استفاده کرده ام و وزن صحیح است

سپاس از همکاری دلسوزانه و نگاه آگاهتان
در پناه حق

الفبا برای سخن گفتن نیست / برای نوشتن نام توست اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زاد روز تو را بدانند

تولدت مبارک....... >

به زیبا شاعرانه های (استاد بزرگوارم )خوش امدید....... >

خوش آمدید

سلام و سپاس

الفبا برای سخن گفتن نیست / برای نوشتن نام توست اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زاد روز تو را بدانند

تولدت مبارک....... >

به زیبا شاعرانه های (استاد بزرگوارم )خوش امدید....... >

هزاران سپاس بانوی گرامم

الفبا برای سخن گفتن نیست / برای نوشتن نام توست اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زاد روز تو را بدانند

تولدت مبارک....... >

به زیبا شاعرانه های (استاد بزرگوارم )خوش امدید....... >

سلامم به علی غلامی عزیز
خیلی لطف کردی رفیق
عرض ارادت و سپاس ها

درودها جناب صادقی عزیز
سپاس که همراهید و همینطور ممنون بابت تبریکات ...

بنده هیچوقت ادعا نداشتم اشعارم کاملا بری از هر نوع خطاست که کاملا بر عکس است این موضوع.

اما در مورد وزن این سروده طبق هر قاعده و اسلوب مرسومی که نگاه کنیم، مشکل وزنی نمیتوان گرفت. شاید لحن یا آهنگ در جاهایی تغییر کند ولی وزن نه.

از هر نوع نقد استقبال کرده و به مباحثه مینشینم تا ریشه ها کاملا مشخص شوند.

در پناه حق

سلامی مجدد آرمین جان
بحث سکته است ولاغیر...

وزن عروضی شعر شما
رمل مثمن مخبون هست
مفتعلن...؟
پیشنهاد میکنم با دقت بیشتری نظر جناب صادقی مود را بخوانید...
شبتان بخیر../

درودی دوباره
سپاس که یادآور شدید
خستگی پس از جشن تولد است و سهوا به جای "فعلاتن" ، "مفتعلن" گفته ام.

بحث تسکین یا به قول قدما سکته صحیحست و حداقل ۴-۵ بار در همین صفحه عرض کردم که از این اختیار استفاده کرده ام.

شبتان آرام

جناب صادقی عزیزدر باره ی اختیارات شاعری به شخصه یک دیدگاه در ذهن خود ایجاد کرده ام
و آن هم جنبه های تلفظی که بر آهنگ و موسیقی شعر لطمه ای نزند و بر این اعتقاد هستم که تمامش را شاید نشود هیچگاه شناخت چرا که یکسانی جنبه های موسیقیایی در تلفظ های شعری را مهم ترین رکن اختیارات شاعری در اشعار کلاسیک میدانم !
و منطقی که من را به این سمت سوق میدهد آن است که هیچگاه آهنگ شعر بر اساس این به وجود نیامد که یک سری ریتم مشخص را به شاعر ارائه دهد تا در خدمت خواننده بگذارد برای همین هر آنچه که کمیت های آهنگین را با حد اقل تغییرات (خارج از بخش هجا ها ) در شعر یکسان کند را از اختیارات شاعری میدانم (هر چند اصولا نظر های شخصی را آن هم غیر تخصصی نباید وارد بحث های علمی کنم و صرفا یک نظر شخصی بودولاغیر )

درودها جناب سلیمی عزیز
بسیار سپاسگزارم از فرمایشات روشنگرتان که به بنده افزود

در پناه حق

درودها جناب کاظمی عزیز
از آنجا که قسمتی انتهایی این بحث ها به صفحات دیگر کشیده شد، پس نتیجه را خیلی خلاصه خدمتان عرض میکنم:
وزن سروده کاملا صحیح است.
استفاده از اختیار تسکین (ابدال) مجاز است.
صرفا مساله این بوده که استفاده از اختیار اگر نبود، سروده زیباتر میشد.

سپاسگزارم که وقت گذاشتید و علاوه بر نگاشتن نظرتان، ویرایش زیبایی نمودید.

بخت یار

خوش آمدید

سلام و سپاس

الفبا برای سخن گفتن نیست / برای نوشتن نام توست اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زاد روز تو را بدانند

تولدت مبارک....... >

به زیبا شاعرانه های (استاد بزرگوارم )خوش امدید....... >

خوش آمدید

سلام و سپاس

الفبا برای سخن گفتن نیست / برای نوشتن نام توست اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زاد روز تو را بدانند

تولدت مبارک....... >

به زیبا شاعرانه های (استاد بزرگوارم )خوش امدید....... >

خوش آمدید

سلام و سپاس

الفبا برای سخن گفتن نیست / برای نوشتن نام توست اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زاد روز تو را بدانند

تولدت مبارک....... >

به زیبا شاعرانه های (استاد بزرگوارم )خوش امدید....... >

خوش آمدید

سلام و سپاس

الفبا برای سخن گفتن نیست / برای نوشتن نام توست اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زاد روز تو را بدانند

تولدت مبارک....... >

به زیبا شاعرانه های (استاد بزرگوارم )خوش امدید....... >

خوش آمدید

سلام و سپاس

الفبا برای سخن گفتن نیست / برای نوشتن نام توست اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زاد روز تو را بدانند

تولدت مبارک....... >

به زیبا شاعرانه های (استاد بزرگوارم )خوش امدید....... >

خوش آمدید

سلام علی جان
سپاس که همراهی و دقیق
از شما بعید است که با این همه سابقه از اختیارات شاعری بیخبر باشی!
وزن در اصل فعلاتن۴x است ولی در جاهایی از اختیار تسکین (تبدیل دو هجای کوتاه به یک هجای بلند) استفاده شده

در پناه حق

درودی دوباره
علی عزیز نقد و بحث در مورد اشعار، مخصوصا اشعار خودم، جزو آرزوهامه
ولی خوب گویا نقادی نیست در این دیار
و هر کس نقدم کنه دست و دهنش رو میبوسم که به سرم منت گذاشته و با دقت خونده شعرم رو
حتی مولانا هم از اشکال خالی نبوده، چه برسه به من
پس ممنونم که با نگاه نقادانه خوندی و نظرت رو گفتی
هر موردی هم به نظرت رسید همیشه برای بحث و گفتگو در موردش حاضرم
سایه تون مستدام

بله استاد دقیقاااااااااااا بزرگان شعر دنیا هم مشکل دارن توی شعر
ولی من شخصیتم یه جوریه و چون پسر آروم وساکتی هستم
هیچچچ وقت نقد نمی کنم و فقطط میگم فلان قسمت شعر ای کاش یه جور دیگه باشه مثلا...

چشم هرررر نکته ایی باشه من حقیر میگم
من دست بوس شما و عزیزان شعر ناب هستم
زنده باشید به عشق!

خوش آمدید

سلام بانو
شرمنده فرمودید
بسیار سپاسگزارم از مهرتان

الفبا برای سخن گفتن نیست / برای نوشتن نام توست اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زاد روز تو را بدانند

تولدت مبارک....... >

به زیبا شاعرانه های (استاد بزرگوارم )خوش امدید....... >

خوش آمدید

سلام و سپاس

الفبا برای سخن گفتن نیست / برای نوشتن نام توست اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زاد روز تو را بدانند

تولدت مبارک....... >

به زیبا شاعرانه های (استاد بزرگوارم )خوش امدید....... >

خوش آمدید

سلام و سپاس

الفبا برای سخن گفتن نیست / برای نوشتن نام توست اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زاد روز تو را بدانند

تولدت مبارک....... >

به زیبا شاعرانه های (استاد بزرگوارم )خوش امدید....... >

خوش آمدید

سلام و سپاس

الفبا برای سخن گفتن نیست / برای نوشتن نام توست اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زاد روز تو را بدانند

تولدت مبارک....... >

به زیبا شاعرانه های (استاد بزرگوارم )خوش امدید....... >

سلام و سپاس

الفبا برای سخن گفتن نیست / برای نوشتن نام توست اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زاد روز تو را بدانند

تولدت مبارک....... >

به زیبا شاعرانه های (استاد بزرگوارم )خوش امدید....... >

خوش آمدید

سلام و سپاس

الفبا برای سخن گفتن نیست / برای نوشتن نام توست اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زاد روز تو را بدانند

تولدت مبارک....... >

به زیبا شاعرانه های (استاد بزرگوارم )خوش امدید....... >

خوش آمدید

سلام و سپاس
این که به یاد بوده اید دنیایی ارزش دارد

الفبا برای سخن گفتن نیست / برای نوشتن نام توست اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زاد روز تو را بدانند

تولدت مبارک....... >

به زیبا شاعرانه های (استاد بزرگوارم )خوش امدید....... >

خوش آمدید

درودها جناب پازوکی عزیز
ویرایش زیبایی نموده اید
اما
"شور" و "پرده ی شهناز" با هم مراعات نظیر و قرابت معنایی دارند
که "شور" دستگاهی در موسیقی سنتی و "شهناز" هم ، پرده ای از دستگاه شور است.

سپاس از همراهی و دقت نظرتان

الفبا برای سخن گفتن نیست / برای نوشتن نام توست اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زاد روز تو را بدانند

تولدت مبارک....... >

به زیبا شاعرانه های (استاد بزرگوارم )خوش امدید....... >

خوش آمدید

خوش آمدید

سلام و سپاس

خوش آمدید

سلام بهارک عزیز
ممنون از این همه مهر و محبتت
امید که فرصتی بشه تا بلکه بتونم گوشه ای از لطفتو جبران کنم

۱۲۰ سال؟ چه خبره؟
میخوام توو اوج خدافظی کنم
حول و حوش ۶۰ اینا

خوش آمدید

سلام و سپاس

سلام و سپاس بانو
ممنون که به یاد بودید

درودها جناب شیخی عزیزم
سپاس که همراهید و دقیق
همیشه نظرتان بسیار برایم محترم بوده که حق استادی به گردنم دارید و آموخته ام از محضرتان ...

"سخنی بی تو نماندست" به نظرم گویاست و مفهوم را در زبان شعر کامل میرساند ولی خوب برداشت ها متفاوتست و نظر شما هم متین.

استفاده از "سرآغاز" و "آغاز" در دو نیم مصرع اتفاق افتاده و جناس است و همینطور تاکید به اینکه از اول اول ماجرا خواهم گفت. که بیت بعدی هم با "اولا" شروع میشود.

اما در مورد اختیارات شاعری، به نظر میرسید از عرایض بنده بد برداشت کرده اید؟! چرا که بنده حرفی از "ابدال" نزدم و عرض کردم "تسکین" را مورد استفاده قرار داده ام و دو هجای کوتاه کنار هم را در چند جا به یک هجای بلند تبدیل کرده ام. استفاده از تسکین هم تنها شرطش اینست که در ابتدای مصرع نباشد.

مجددا سپاسگزاری میکنم از نگاه دقیق و نظرات ارزشمندتان
هر امری بود سراپا در خدمتم ...

جناب آقای اسدزادعزیز، سلام علیکم.
.......................................................
عرضی نیست برادرِ بزرگوارم....اموختم هم ازمحضرتان آنچه رانمی دانستم...وهم ازجناب عسکری عزیز....پاینده باشید انشاءا.......

جناب استادشیخی عزیزوبزرگواروادیب
شمامورداحترام همیشگی من هستیدواحساس میکنم ازنحوه نوشتن من دلگیرشده ایدکه اگراینگونه باشدازتون عذرخواهی میکنم...من فقط آنچه راکه خودم احساس کردم نوشتم وقصداین که بزرگان رانفی کنم اصلانداشته ام...این بحثهابرای شعرای جوان خیلی خوب وبجاست واگرنقدی میشودمخرب نیست...
ازنظرشعراوکارشناسان شاعرمی‌تواند دررکن اول وتاکید می‌کنم فقط در رکن اول؛ به جای فعلاتن ( ﮞ ﮞ ─ ─ ) فاعلاتن(─ ﮞ ─ ─) بیاورد.البته بدیهی است که عکس قضیه درست نیست یعنی نمی تواند به جای فاعلاتن از فعلاتن استفاده کندمثلاحضرت حافظدربیت زیر

یاد باد آن که زما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ی ما شاد نکرد

فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن

همان طور که ملاحظه می کنید در رکن اول مصرع اول این بیت به جای فعلاتن از فاعلاتن استفاده شده است و در رکن اول مصرع دوم همان فعلاتن است البته این اختیار بسیار پرکاربرد است،گاهی در تمام مصرع‌های یک شعر از این اختیار استفاده می شود مثلا
منم و راه و رسم تازه‌ی گل
تا گشایم زبان آتش دل

فعلاتن مفاعلن فعلات
فاعلاتن مفاعلن فعلات

دوستان جوان بداننددر مصراع اول، رکن اول فعلاتن(ﮞ ﮞ ─ ─) است در حالیکه در مصراع دوم، رکن اول فاعلاتن (─ ﮞ ─ ─) است و شاعر از این اختیار استفاده کرده است
وتوجه بایدداشت که اگر در رکن اول وزنی فعلاتن به فاعلاتن تبدیل شد نام وزن تغییر نمی کند فقط شاعر از یک اختیار استفاده کرده است .
ولی در آوردن یک هجای بلند به جای دو هجای کوتاه که درشعردوست عزیزوادیبمان اسدزادمشاهده میشودشاعر می تواند در میانه ی مصراع به جای دو هجای کوتاه کنارهم یک هجای بلند بیاورد
همان طور که درابیات ایشان می‌بینیم در رکن هایی در مصراع ایشان به جای دو هجای کوتاه یک هجای بلند آمده است و فعلاتن رابه مفعولن تبدیل کرده است مثل این بیت:

هر چه داری اگر به عشق دهی
کافرم گر جوی زیان بینی

فاعلاتن مفاعلن فَعَلن
فاعلاتن مفاعلن فَع لن
ملاحظه می کنید که هجاهای نهم و دهم در مصراع اول کوتاه هستند در حالیکه در مصراع دوم به جای آنها یک هجای بلند آورده استویادراین بیت:

گل به سلام چمن آمد بهار
گه به سپاس آمد گل پیش خار

مفتعلن مفتعلن فاغلن
مفتعلن مفعولن فاغلن
می بینیم که در مصراع اول هجاهای ششم وهفتم کوتاه هستند و در مصراع دوم به جای آن ها یک هجای بلند آمده است البته در هجای پنجم هم از اختیار بلند تلفظ کردن مصوت کوتاه استفاده شده است
باید توجه کنیم که در صورتی که این ابدال اتفاق افتاده باشد معمولا تعداد هجاهای یکی از مصراع ها کمتر از دیگری است در مثال بالا مصرع اول یازده هجاست در حالیکه مصراع دوم ده هجاست. هر گاه در تقطیع متوجه شویم که تعداد هجاهای یک مصراع از دیگری بیشتر است باید بدانیم که به احتمال قوی از اختیار ابدال استفاده شده است ودرآخراینکه عزیزانی همچون استادشیخی وصادقی مودازاساتیدماهستندکه دراین مدت کوتاه ماازاین دوستان بهره هابرده ایم وقصدی ازاین گفته هانداشته ایم...پیروزباشید

سلام و عرض ادب بزرگوار

ابتدا خاطره ای بگویم و سپس اصل صحبت را

حدودا ۱۸-۱۷ ساله بودم (۷-۸ سال پیش) که در محفلی از شعرا به شعری از شاعری (که بنا به دلایلی بسیار معروف گشته اند این روزها) ایرادی گرفتم ولی ایشان با لحنی حاکی از دلخوری جوابی بسیار سنگین به بنده دادند.
ان روزها وزن و اختیارات را تازه آموخته بودم و پس گمان کردم که بنده در اشتباهم و عذرخواهی نمودم ...
اما از خوش روزگار، بسیار ادیبان دیگر در آن جمع حضور داشتند و ایرادی که بنده گرفته بودم را به زبانی ادیبانه به ایشان حالی کردند ...
در انتهای آن جلسه یکی از ادیبان که هم در آن دوران هم امروز از بزرگترین شعرا محسوب میشوند به بنده فرمودند: (عین گفتارشان را نقل میکنم که آویزه ی گوشم است)
- جوان از تو دلخورم! اگر نقد کردی و مطمئن بودی حق با توست پس عذرخواهی کردنت از چه بود؟

این را عرض کردم که به اینجا برسم:

اولا واقعا واقعا واقعا تا حالا به معدود افرادی لقب استاد داده ام و اگر خاطرتان باشد از ابتدا شما را به لقب میخواندم تا خودتان فرمودید که از این لقب در موردتان استفاده نکنم. (میدانید که بسیاد رک و صریح حرف میزنم و از تعارف در کلامم خبری نیست) .

ثانیا هر گفتارتان را اعم از نقد و نظر و پیشنهاد (نه فقط در پای شعر خودم بلکه بر اشعار هر کس دیگر هم) دنبال کرده و آموخته ام از آن گفتار ... .

ثالثا جناب شیخی بزرگوار دوست فرهیخته ام، بنده از نسلی جدیدم که نه با غزل امثال حافظ و سعدی و بیدل و صائب (هر چند بسیار بسیار مطالعه کرده ام آثار قدما را) بلکه با غزل پُست‌مدرن آمیخته ام (که حتی در جاهایی بنا به ضرورت وزن و قافیه را هم انکار میکند) .

رابعا گفتار حضرت عالی را (بر آن غزل مشخص) در باب "ابدال" به دستور زبان زبان پارسی که معنایی کاملا متفاوت دارد تعبیر کردم (که این روزها اختیار تبدیل دو هجای کوتاه به یک هجای بلند را تسکین مینامند) .

خامسا اگر از حق نگذریم گفتار شما هم از ابهام خالی نبود:
- آنچه سرکارخانم عجم نوشتند وجناب کشاورزهم تکرارنمودندوجوابِ شما به(اختیاراتِ شاعری)...ودرحقیقت....بیانِ قاعده ی (ابدال)...دوستِ من...
بیشترِ اساتید.....این قاعده رابه این شکل مجازمی دانندکه :...هجای بلندِ مصرعِ اول......درمصرعِ دوم ،بَدل شود به دوهجای کوتاه......ونه برعکس... .

سادسا از آنجا که در این زمانه ی غریب شعر را آموخته و سروده ام به تجربه به این نتیجه رسیده ام که اگر هر نوع نقدی را به بحث بنشینم تا ریشه ی اشکال را دریابم ولی شما متاسفانه نه با بحث و استدلال که با دلخوری ترکم کردید (و چقدر مکدرم از این موضوع).

تاسعا از آنجا که دوستان دیگر از جمله بانو عجم و آقایان کشاورز و صادقی به وزن ایراد گرفته بودند و شما هم در ابتدای گفتارتان از آنها یاد کرده بودید، گمانم رفت که حضرت عالی هم به وزن اشکال وارد نموده اید (البته این گمان اشتباه کاملا اشتباه بنده بوده و عذرخواهم) و ای کاش مشخصا درج مینمودید که فرمایشتان در باب اختیارات است ولاغیر !

ثامنا همانطور که قبلا هم خدمتتان عرض کرده ام (اگر خاطرتان باشد) نظرات جنابتان برایم بسیار مهم است (هر چند هر نظری را به بحث مینشینم تا بلکه آموزیده شوم) .

تاسعا به جد معترفم که از هر سروده و گفتارتان آموخته ام و در باب مسائل شعر کلاسیک یکی از معدود افرادی هستید که به فرمایشاتش اقتدا میکنم.

و عاشرا جدا از هر بحث و گفتمان از صمیم قلب دوستتان دارم و از دوستانم میدانمتان.

سلام و سپاس

درودها جناب عسکری عزیز
اینکه به یاد بوده اید برایم بسیار ارزشمند است
ارادت و سپاس ها

سلام و سپاس

سلام و سپاس

سلام و سپاس
و بسیار ممنون که به یاد بوده اید

سلام و سپاس
و بسیار ممنون که به یاد بوده اید

سلام و سپاس
و بسیار ممنون که به یاد بوده اید

سلام و سپاس
و بسیار ممنون که به یاد بوده اید

سلام و سپاس
و بسیار ممنون که به یاد بوده اید

سلام و سپاس به رفیق گلم
و بسیار ممنون که به یاد بوده اید

مجتبی جان میشناسیم که
اگه پا بده
توو هر سبک و سیاقی قلم میزنم ...

سلام بانوی عزیزم
سپاس از مهرتان

سلام و سپاس
و بسیار ممنون که به یاد بوده اید

سلام و سپاس
و بسیار ممنون که به یاد بوده اید

سلام و سپاس

سلام و سپاس
و بسیار ممنون که به یاد بوده اید

سلام و سپاس

سلام و سپاس

درودها دوست عزیز
بله! واقعا که صفحه ی جالبی شد و به گمانم هر که (من الجمله خودم) نقدها و نظرات را دقیق بخواند، خواهد آموخت...
حقیقتش اگر میدانستم اینگونه خواهد شد هر هفته یکی از این اشعار بحث برانگیز میسرودم که با اساتید به بحث و گفتگو بنشینیم و همه مستفیض شویم.

سپاس از حضورتان
بخت یار