سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      برگریزان

      شعری از

      محمدرضا بهرامی

      از دفتر شور عشق نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۵ ۱۱:۰۰ شماره ثبت ۵۲۲۶۱
        بازدید : ۷۲۴   |    نظرات : ۲۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر محمدرضا بهرامی

      بهار عاشقیمان رفت و فصل برگریزان شد 
      پرید از شاخه مرغ شادی و از من گریزان شد 
      به جایش غم رسید از راه و جا خوش کرد در قلبم
      تمام وقت و عمرم صرف ِ این ناخوانده مهمان شد
       به راه عشق وا ماندیم و جا ماندیم و رفتی تو
      من و پای دلی که بسته ی زنجیر حرمان شد
      به سد نخوتت بستی زلالِ جاریِ عشقت
      ومهرت زنده رودِ مرده یِ شهرِ سپاهان شد
      بیا و لا اقل تهمت بزن ، بعداً عذابم  کن
      که دنیا بی تو پیش چشم من مانند زندان شد
      چه کاخی ساختم با خشت خشت آرزو اما
      به ضربِ تیشه یِ جور ِتو از پابست ویران شد
      زده نمرود قهرت آتشی بر جسم و جان من
      چه میدانم به لطفت شاید این آتش گلستان شد
      «چرا عاقل کند کاری .....» چه کردی با دلم آری
      که دل عاقل نبود اما ازین کارش پشیمان  شد
      #محمدرضا_بهرامی
      ۵
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵ ۰۷:۱۷
      درود گرامی
      غمگین و زیبا خندانک
      میرعبدالله بدر
      چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵ ۰۳:۱۹
      درود ها
      لیلا باباخانی (سما الغزل )
      چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵ ۰۴:۱۱
      سلام استاد بزرگوارم
      بسیار زیبا و حزن انگیز
      تمام ابیات را دوست داشتم اما این مصرع عجیب به دلم نشست :
      خندانک
      تمام وقت و عمرم صرف ِ این ناخوانده مهمان شد
      خندانک
      هزاران احسنت همواره در اوج......
      محمد فروزان
      چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵ ۰۵:۵۶
      چه کاخی ساختم با خشت خشت آرزو اما
      به ضربِ تیشه یِ جور ِتو از پابست ویران شد
      زده نمرود قهرت آتشی بر جسم و جان من
      چه میدانم به لطفت شاید این آتش گلستان شد
      زیبا بود متشکرم
      خندانک خندانک خندانک
      علی کشاورز ( فریاد )
      چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵ ۰۷:۴۴
      سلام جناب بهرامی لذت بردم خندانک خندانک خندانک
      نقد هم با اساتید خندانک خندانک خندانک
      لمیا سبتی پور (صحرا)
      چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵ ۰۹:۲۱
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      نیره ناصری نسب
      چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵ ۱۲:۳۳
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      درود بر شما
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      علی   صادقی
      چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵ ۱۵:۰۸
      سلام واحسنت

      بسیار عالی

      به راه عشق وا" ماندیم" و جا "ماندیم" و رفتی تو....................))

      جمع بندی خوبی بود ...............

      بسکه واماندیم ،نقش پای ما از ماگذشت../بیدل/
      خندانک خندانک خندانک
      چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵ ۰۸:۱۰
      بهار عاشقیمان رفت و فصل برگریزان شد
      پرید از شاخه مرغ شادی و از من گریزان شد

      درود گرامی بسیار زیباست محظوظ شدم از قلمتان
      نویسا باشید به مهر خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0