سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 10 ارديبهشت 1403
  • روز ملي خليج فارس
  • آغاز عمليات بيت المقدس، 1361 هـ‌.ش
21 شوال 1445
  • فتح اندلس به دست مسلمانان، 92 هـ ق
Monday 29 Apr 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    دوشنبه ۱۰ ارديبهشت

    فــــــــــــــــــــوژان

    شعری از

    سیده نسترن طالب زاده

    از دفتر "مِرلــــــــــــــــــــــوهای کاغذی" نوع شعر افراغ اندیشه

    ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۴ مهر ۱۳۹۵ ۲۳:۴۳ شماره ثبت ۵۰۵۱۱
      بازدید : ۷۵۸   |    نظرات : ۰

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده

    چه آهُوانه  هستن را روییده اَم
    در تبانی  شبان بارانی  ،
    کِه آویشنهای صحرایی  خواندند  درسوگ
    و اشباح زخم چمیدند ،،
    بر لرزش  تلخ خلنگهای  کوهستان

    .
    .
    .
    و بزرگترین ستاره ی شب  آسود،
    بِه اشکبانی دشتهای خموده ی  یخ
    شبی که روییدم ، افسون و افسانه 
     و مشرکی
    خدای خودش را به چهارگام  ابرش پریرویی شکنجه داد..
    شبی که روییدم
    خیزاب مست کبوتر بود بر طارم حرم
    و
    طعم خون بیداد ........!
     
    شبی که روییدم آزادیرا ؛
     
    و دستان طماع هوسهاشان ،
    اعانه  نخواست از الهِگیم ......!!
     
    و من از تراو ش هیچ
    و من از سکوت مُردگان  مغلوب از قَلَم 
    و من از کمین وهمناک مرگ بر توتم اندیشه
    ،روشنا روییدم..
    کِه خورشید و سنگ برابر نیست
    نمیشود..
    و
    بادهای سورتمه کش تلخ برفزار تابوت برند
     
     چونانکه
    از ماهوتهای گس پاییزان روییده اَم

    شبی
    از لخشه ی لاژورد یک آغاز
     و گیلاس قافله سالار پر می شد
    .
    .
    .

    و چگونه زیستن?
    و چگونه مردن?
    کِه هزاران بار بر عصب وحشی انسان مصلوب شدن..
    .
    .
    .
     
     و من شنیدم!!،
     لچک پاره ی تزویر بسر  میگفت:
    کاش شاهد باشم
    .
    .
    .
    و خدا خاموشست
    و خدا خاموشست
    و خدا خاموشست
     !
    ۷
    اشتراک گذاری این شعر

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0