سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      برایِ تو ...

      شعری از

      رودونا کیارنگ (فاطمه توکلی)

      از دفتر مزامیر نوع شعر افراغ اندیشه

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۸ خرداد ۱۳۹۵ ۲۱:۲۱ شماره ثبت ۴۷۹۶۰
        بازدید : ۱۷۲۹   |    نظرات : ۵۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر رودونا کیارنگ (فاطمه توکلی)
      آخرین اشعار ناب رودونا کیارنگ (فاطمه توکلی)

      « برایِ تو »
      حریرِ صدایت سبز
      رنگین کمانی ست
      با تحریرِ گنجشک هایِ صورتیِ ایستگاهِ صبح
      و خال خال های زردِ پروانه هایِ شاد
      در آن عِطرانگیزِ گلدوزی شده  
      حاشیه یِ نرمِ احساست
      دلم را می پیچد ...
      زیباترینِ هدیه هاست
      و تنها تن پوشِ زندگیِ من
      منِ ساده یِ سرشار
      سرشارِ از هیچ
      در کنجِ پوسیده یِ تنهایی م
      دروا در خویش ...
      اینک تو
      به تمنّا تو
      در پائیزه یِ جانم
      بر عرصه یِ سیلی˚بادِ دلپریش
      که آنک
      هر تبر بر دوشی هرز
      می کوبد انسان˚درخت را
      ریشه یِ باور،
      تبارنامه یِ دوست داشتن
      و دوست داشته شدن را ...
      تو
      تنها تو
      برهنه رهایم نکن !
      ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
      دروا : آویخته ، سرنگون ، سرگشته ،سرگردان
      ۱۸
      اشتراک گذاری این شعر
      ۷۰ شاعر این شعر را خوانده اند

      مجنون ملایری

      ،

      منوچهر مجاهدنیا

      ،

      صابرخوشبین صفت

      ،

      امیر جلالی( ا م دی )

      ،

      علیرضا مسیحا

      ،

      مدیر ویراستاری

      ،

      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

      ،

      جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      ،

      منصور شاهنگیان

      ،

      عليرضا حكيم

      ،

      خه بات

      ،

      مجتبی شفیعی (شاهرخ)

      ،

      محمد علی سلیمانی مقدم

      ،

      اسفندیار گلزار

      ،

      علی پورحبیبی

      ،

      نیره ناصری

      ،

      رودونا کیارنگ (فاطمه توکلی)

      ،

      سمانه هروی

      ،

      ابوالحسن انصاری (الف رها)

      ،

      علیرضا کاشی پور محمدی

      ،

      واو بافرانی

      ،

      اکرم ابراهیمی (هیما)

      ،

      حسام الدین مهرابی

      ،

      علی توکلی

      ،

      مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)

      ،

      سید ظاهر موسوی

      ،

      مژگان روحانی

      ،

      بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

      ،

      مهدی رفوگر

      ،

      علی ناصری(عین)

      ،

      حسین شفیعی بيدگلی

      ،

      شکوفه دهقان

      ،

      فاطمه باقری (سایه)

      ،

      مهتاب ایزدسرشت(مه)

      ،

      علی رفیعی ( امید )

      ،

      ایرج محرم پور

      ،

      حسن نصوحی (برگ سبز)

      ،

      عبدالوهاب (خزان)

      ،

      حمید ملک رییسی( بُندِهی)

      ،

      احمدی زاده(ملحق)

      ،

      مجیدنیکی سبکبار

      ،

      سیاوش آزاد

      ،

      اصغر ناظمی

      ،

      سامان ثنایی نسب

      ،

      مهدي حسنلو

      ،

      منیژه قشقایی

      ،

      کوثر صادقی هوران

      ،

      مسعود آزادبخت

      ،

      ژکا گرجاسی

      ،

      قربانعلی فتحی (تختی)

      ،

      قانع تهرانی

      ،

      مرضیه رضایی (رها)

      ،

      نیاز ناطق

      ،

      موسی ظهوری آرام(آرام)

      ،

      مولود سادات عمارتی

      ،

      طوبی آهنگران

      ،

      رضا سعادت نژاد

      ،

      تکتم حسین زاده

      ،

      محسن ابراهیمی اصل (غریب)

      ،

      اميرحسين علاميان(اعتراض)

      ،

      آرمین پرهیزکار

      ،

      شعله(مریم.هزارجریبی)

      ،

      سارا خوش روش

      ،

      سید محمدرضا لاهیجی

      ،

      زلیخا رامیار،امید سحر

      ،

      محمد (هوداد)

      ،

      وجیهه رستگاری گل سرخ

      ،

      علی مزینانی عسکری

      ،

      رضا بلالی

      ،

      روح اله سلیمی ناحیه

      نقدها و نظرات
      احمدی زاده(ملحق)
      دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۵:۱۰
      سلام هرانچه از تو بگوئیم و بیاموزیم باز کم است روحت شاد استاد و بانوی گرامی سرکار خانم فاطمه توکلی عزیز ملکه شعر سپید ایران و شعرناب روحت شاد یادت وظیفه خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿۱﴾
      به نام خداوند بخشنده و مهربان (۱)
      الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۲﴾
      ستايش مخصوص خداوندي است كه پروردگار جهانيان است. (۲)
      الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿۳﴾
      خداوندي كه بخشنده و بخشايشگر است (و رحمت عام و خاصش همه را رسيده). (۳)
      مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ ﴿۴﴾
      خدائي كه مالك روز جزاست. (۴)
      إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ﴿۵﴾
      تنها تو را مي‏پرستيم و تنها از تو ياري ميجوئيم. (۵)
      اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿۶﴾
      ما را به راه راست هدايت فرما. (۶)
      صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ ﴿۷﴾
      راه آنها كه بر آنان نعمت دادي نه آنها كه بر ايشان غضب كردي و نه گمراهان! (۷)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۰۲
      حاشیه یِ نرمِ احساست


      دلم را می پیچد ...
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      درود فاطمه جان خندانک
      عاشقانه ای زیباودلبرانه بود
      هزاران درود خندانک خندانک خندانک خندانک
      رنگ شعرت سپیدتر از قبل بود
      مانا باشی نازنین خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک

      عليرضا حكيم
      يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۱۷
      درود بانو
      شعر خوبی خوندم برایتان موفقیت آرزو می کنم
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۱۱
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مجیدنیکی سبکبار
      پنجشنبه ۲ دی ۱۴۰۰ ۰۴:۳۰
      « برایِ تو »
      حریرِ صدایت سبز
      رنگین کمانی ست
      با تحریرِ گنجشک هایِ صورتیِ ایستگاهِ صبح
      و خال خال های زردِ پروانه هایِ شاد
      در آن عِطرانگیزِ گلدوزی شده
      حاشیه یِ نرمِ احساست
      دلم را می پیچد ...
      زیباترینِ هدیه هاست
      و تنها تن پوشِ زندگیِ من
      منِ ساده یِ سرشار
      سرشارِ از هیچ
      در کنجِ پوسیده یِ تنهایی م
      دروا در خویش ...
      اینک تو
      به تمنّا تو
      در پائیزه یِ جانم
      بر عرصه یِ سیلی˚بادِ دلپریش
      که آنک
      هر تبر بر دوشی هرز
      می کوبد انسان˚درخت را
      ریشه یِ باور،
      تبارنامه یِ دوست داشتن
      و دوست داشته شدن را ...
      تو
      تنها تو
      برهنه رهایم نکن !
      آری من
      من
      تنها من
      تنها رهایت نمی کنم !
      و تو را از بی مکانی ها
      بی زمانی ها
      فرا می خوانم
      بی تو هستی برایم هیچ و پوچ است
      من بخاطر تو اینجا هستم
      که خبر ماتم تو را به دوستانت برسانم
      و اجازه بخواهم که ترتیبی بدهند تا تصاویر و نشانه هایی از تورا اینجا به نمایش بگذارم
      و تورا آنگونه که بودی بشناسانمت
      دعوت می کنم همه را که یکبار دیگر به سروده هایت بازگردند
      من از معانی و مکنونات خیلی از آن ها آگاه نیستم
      عزیزم
      ولی نکته به نکته این سروده را می شناسم وحاضرم در مورد آنها به تفصیل سخن گویم
      من مهربانی را برای تو سرودم برای تو خواندم
      شعر چیست را هم همینطور
      و بقیه دفتر « برای او » را
      طوبی آهنگران
      دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۰۸
      سوره النور🌹

      اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ [35]فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ [36]رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ [37]لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ [
      مجیدنیکی سبکبار
      سه شنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ ۲۱:۳۹
      سبک شناسی انتقادی شعر
      با سلام و درود بر فاطمه عزیز( رودنا کیارنگ)، مدیر محترم سایت جناب استاد احمدی زاده ( ملحق) و تمامی ادبا، شعرا و میهمانان گرانقدر و فاضل این صفحه اجازه می خواهم نکاتی چند را یاد آور گردم.
      مقدمه:
      موضوع زندگی و درگذشت « ملکۀ شعر سپید ایران» ، استاد گرانقدر و فقید، زنده یاد فاطمه توکلی ( رودنا کیارنگ )، که از پائیز سال گذشته به موضوعی تأثیر گذار و جنجالی در شعر ناب خودمان تبدیل گردید، در سایه فشار روحی و معنوی آن بزرگوار، و خادم و سرسپرده ای مانند این حقیر، و سعۀ صدر و حسن برخورد و تدبیر نابیان ارجمند و مدیریت محترم آن در نخستین روزهای سال جدید می رود تا در مجرای اصلی و هنری خودش قرار بگیرد و مجموعۀ کنش ها و واکنش ها منجر به این نتیجۀ مبارک بشود که فاطمه خودش امکان یابد که آثار هنریش را نشر یا باز نشر نموده و با توانایی های شگرف خودش مبین ظرایف و زیبایی های منحصر به فرد این آثار باشد. پس ما می توانیم در این گفتگو ها و نظرات و مباحثات محصور و محدود در لباس و فضای عزا نباشیم و در یک برخورد صادقانه و هنرشناسانه زبان به نقد و بررسی آثار او بگشاییم. اگر امکان داشت که پاسخ های قدیمی خود فاطمه در پای سروده های خودش را هم شاهد باشیم فواید آن بدون داشتن ملاحظات عوامانه، عوام پسندانه یا عوام ستیزانه صد چندان می شد. فاطمه ظاهرا مدتی قبل از رفتن یادداشت خیلی کوتاهی از خودش به یادگار گذاشته بود که در آن به مرگ و طرز تلقی خودش از آن پرداخته بود. عصاره کلامش این بود که « مرگ یک هنر است » . حالا من می فهمم که او چقدر هنرمندانه تسلیم مرگ شد و در مدتی خیلی کوتاه سه چهار روزه با تحمل اسطوره ای زجری که فقط خودش و شاید اندکی بنده مطلع باشم حیات را بدرود گفت. هیچ چیزی را بخودش متعلق نساخت، زحمتی برای کسی وارد نکرد. در عوض برای همه به فراخور علاقه و اشتیاقشان ارثیه ای باقی گذاشت. او حتی از آثار خودش نیز دل کند و دل برید و همه آن گنجینه و تجربیات بی مثال را به علاقه مندانش باقی گذاشت. او معتقد بود و بر آن بود که بهترین شاعر بشود و این طور که من تازه می فهمم از چنین امتیازی برخوردار بود و دریافت لقب « ملکه شعر سپید ایران » از مسئول اصلی یک سایت شناخته شده بین المللی مانند « شعر ناب » تصادفی نبوده است. باید اجازه بدهیم و میدان را باز کنیم که فاطمه خودش از این عنوان خودش دفاع کند و مستقیم و غیر مستقیم لب به کلام بگشاید.
      بنده در انتهای این مقدمه معروض می دارم که مشتاق و آماده ام که صفحات این عزیز را تبدیل به محیط و فضایی برای مباحثات شعر شناسی ، زبان شناسی و معرفی و نقد و بررسی مکاتب و سبک ها و انواع ادبی بنمایم. و البته به موازات آن به نقد و بررسی آثار این بزرگوار بپردازم و بپردازیم. خیلی وقت است که بنده ناظر این هستم که برخی اصطلاحات و جریان ها از روی بی اطلاعی و یا تفاخر در فضای سایت شایع شده و برای مجموعۀ هنرمندان شاید تبدیل به موضوعی مبهم و شعار گونه گردیده است و بنوعی کار و اثر آن ها را تحت تأثیر قرار داده و حتی فضایی برای بی احترامی و کم ارزش نمودن آثار و مکاتب بزرگ ایرانی نموده است.
      ناگفته نماند این حقیر مدعی داشتن چنین مایه و پایه ای نیستم اما خودم را مثل کوه یخی می دانم که قسمت ناچیز و مشهود آن خودم هستم و بقیه متعلق به گنجینه عظیم آثار، دانش و بیانات و تجربه زندگی فاطمه عزیز در هر دو رشته زبان و ادبیات فارسی و رشته زبان شناسی و واژه گزینی همراه با سخنرانی ها، درس ها و آثار استادان رده نخست ایران و شناخته شده در محافل علم و ادب در کشورهای دیگر می باشد. و بنده هنگام ارائۀ مطالب به ذکر منابع و مراجع خواهم پرداخت.
      متعاقب این مقدمه که به قصد جلب توجه اهالی و نقد پردازان سایت به رنگ سبز آراسته شده است در قالب نظرات معمولی فتح بابی در مورد موضوعات فوق الذکر خواهم گشود.
      از بذل توجه شما عزیزان و عالیجنابان تشکر و قدردانی می کنم.
      مجنون ملایری
      يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۲۸
      با سلام استاد بسیار عالی برهنه رهایم نکن
      با نو سبک شعری شما انحصاری است کد خودتان
      رادارد لذت بردم موفق باشی
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۰۷
      سلام بند اسشان را نمی شناختم
      ولی این چند ما از آن بزرگوار بسیار
      صحبت. از زیبای. و محبت. سرودن. گفتن
      که. شیفته ی ایشان شدم روحش شاد
      و نور علا. نور
      ارسال پاسخ
      منوچهر مجاهدنیا
      يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۴:۱۷
      منِ ساده یِ سرشار
      سرشارِ از هیچ
      در کنجِ پوسیده یِ تنهایی م خندانک
      خندانک
      درودها بر بانو توکلی گرانقدر
      شما همیشه سروده های تان زیباست
      بنده فکر کنم این را برای استاد شجریان گفته اید !
      خندانک
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۱۱
      خندانک
      ارسال پاسخ
      صابرخوشبین صفت
      يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۴:۵۴
      درودها بانو
      زیبا و دل انگیز که آدم را با خود به فراسوی واژه ها می برد.
      برقرار و آباد باشید.
      خندانک خندانک خندانک
      امیر جلالی( ا م دی )
      يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۰۶
      خواننده در آغاز با تصاویر و صحنه آرایی زیبایی روبرو می شود ... صحنه های زیبایی از حقیقت طبیعت و زیبایی خلقت...
      اما در بخش دوم اثر شاعر بخود پرداختن و معرفی خود را آغاز می کند ...از اینجا وارد حساسیت موضوع می شویم. مخاطب و یا بهنر بگویم یکی از مخاطبان این اثر در جریان کار رونمایی می شود ...همان تبر بدستان هرز...
      انسانیت درخت ترکیبی بی نهایت زیبا و اثر گذار و مفهومی از انسان و طبیعت است که در این ترکیب ، شاعر یکجا تمام جهان را منظور نظر قرار داده... هویت زندگی و هستی را...
      خانم توکلی برای گفتگو درباره آثار و بخصوص این اثر زیبا جای فراوانی برای حرف زدن هست . اما همین بس که با افتخار عرض کنم بی نهایت خوب بود...درود بر شما خندانک
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۱۱
      خندانک
      ارسال پاسخ
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۱۱
      حاشیه یِ نرمِ احساست


      دلم را می پیچد .........درود بر بانوی احساس...حظ بردم از آرامش ونرمی ولطافت سپید حریر شعرتان استادعزیزم خندانک
      منصور شاهنگیان
      يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۱۸
      از اینکه سروده جدیدی از شما می خوانم خوشحالم ...

      مثل همیشه خوش فرم و خواندنی ...

      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۱۱
      خندانک
      ارسال پاسخ
      خه بات
      يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۲۷
      مثل همیشه عالی استاد خندانک
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۱۱
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۵۶
      سلام
      بانو توکلی
      ممنون از اینکه اجازه دادید بخوانم شعر زیبایتان را خندانک خندانک
      علی پورحبیبی
      يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۱۵
      خندانک خندانک خندانک
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۱۱
      خندانک
      ارسال پاسخ
      سمانه هروی
      يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۱۳
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      دروووود
      حریر صدایت سبز

      به یاد درختی افتادم با شاخه های بسیار که بر روی شاخه هایش پرندگان خوش اواز لانه دارند و به گردش پروانه های امید میگردند. و درخت پابرجاست. که هیچ کس نمیتواند با تبر بی احساسی او را از پای دربیاورد.


      جه درخت خوبی خندانک


      منم درخت دارم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۱۰
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۰۹
      درود بانو ی بزرگوار
      بسیار زیبا بود خندانک خندانک
      علیرضا کاشی پور محمدی
      يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۲۴
      سلام و آفرین
      زیبازیبازیبا سروده اید
      خندانک خندانک خندانک
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۱۰
      خندانک
      ارسال پاسخ
      حسام الدین مهرابی
      يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۱۶:۲۱
      درود خواهر گرامی
      بسیار زیبا سرودید
      و مثل همیشه در عین عمیق و پر معنا بودن بسیار ساده و دلنشین نگاشتید...
      احسنت بر شما خندانک
      علی توکلی
      يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۱۹:۳۵
      دروود بر شما بانو
      بسیار عالی
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۱۰
      خندانک
      ارسال پاسخ
      سید ظاهر موسوی
      دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۴۲

      درود
      زيبا بود
      مانا باشيد
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مژگان روحانی
      دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۴۳
      درود بانو
      زیبا سرودی نازنین خندانک خندانک خندانک خندانک
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۱۰
      خندانک
      ارسال پاسخ
      بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
      دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۰۹
      درود بي كران برشما استاد انديشمند وگرامي زبان در وصف زيبايي كلامتان عاجز از توصيف است نگاه بسيار دقيق وروشني بر شعر داريد كه نشان از توانمندي شما ست آثار شما هميشه برايم ارزنده هست پاينده باشيد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      علی ناصری(عین)
      سه شنبه ۱ تير ۱۳۹۵ ۰۰:۴۱
      باسلام ودرود ها بر شما
      عالی وعمیق خندانک خندانک
      حسین شفیعی بيدگلی
      دوشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۵ ۱۹:۵۰
      درودهااستاد گرامي................

      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۱۰
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مجیدنیکی سبکبار
      پنجشنبه ۲ دی ۱۴۰۰ ۰۴:۳۰

      « برایِ تو »
      حریرِ صدایت سبز
      رنگین کمانی ست
      با تحریرِ گنجشک هایِ صورتیِ ایستگاهِ صبح
      و خال خال های زردِ پروانه هایِ شاد
      در آن عِطرانگیزِ گلدوزی شده
      حاشیه یِ نرمِ احساست
      دلم را می پیچد ...
      زیباترینِ هدیه هاست
      و تنها تن پوشِ زندگیِ من
      منِ ساده یِ سرشار
      سرشارِ از هیچ
      در کنجِ پوسیده یِ تنهایی م
      دروا در خویش ...
      اینک تو
      به تمنّا تو
      در پائیزه یِ جانم
      بر عرصه یِ سیلی˚بادِ دلپریش
      که آنک
      هر تبر بر دوشی هرز
      می کوبد انسان˚درخت را
      ریشه یِ باور،
      تبارنامه یِ دوست داشتن
      و دوست داشته شدن را ...
      تو
      تنها تو
      برهنه رهایم نکن !
      آری من
      من
      تنها من
      تنها رهایت نمی کنم !
      و تو را از بی مکانی ها
      بی زمانی ها
      فرا می خوانم
      بی تو هستی برایم هیچ و پوچ است
      من بخاطر تو اینجا هستم
      که خبر ماتم تو را به دوستانت برسانم
      و اجازه بخواهم که ترتیبی بدهند تا تصاویر و نشانه هایی از تورا اینجا به نمایش بگذارم
      و تورا آنگونه که بودی بشناسانمت
      دعوت می کنم همه را که یکبار دیگر به سروده هایت بازگردند
      من از معانی و مکنونات خیلی از آن ها آگاه نیستم
      عزیزم
      ولی نکته به نکته این سروده را می شناسم وحاضرم در مورد آنها به تفصیل سخن گویم
      من مهربانی را برای تو سرودم برای تو خواندم
      شعر چیست را هم همینطور
      و بقیه دفتر « برای او » را
      مجیدنیکی سبکبار
      پنجشنبه ۲ دی ۱۴۰۰ ۱۵:۳۶
      ابرین رخ دلدار

      اندر غم او گوش فلک برده نفیرم
      ترسم ره ویرانه ز کاشانه بگیرم
      زخمی که زمان ! پیکر تو ریش از آنست
      کی مرحم آن را بدهی نا شده دیرم
      یا روشن بیرون همه راتارببینم
      یا غمزده در عمق وجود م چو اسیرم
      گرمعجزه ای بخت زمین را بگشاید
      باز است فغانی به دلم داده صفیرم
      هیهات از این سوز که ابرین رخ دلدار
      گو پرده محویست که بر دیده بگیرم
      یابم ز سیاهی ره بیرون شدن از آن
      زیرا که نگارم دهدانگیزه نمیرم
      گفتا تو سبکبار و صبوری زچه نالی
      گفتم نه به هجران تو این را نپذیرم
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۱۰
      خندانک
      ارسال پاسخ
      شعله(مریم.هزارجریبی)
      دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۲۱:۲۱
      درود
      روح مهربانو کیارنگ قرین رحمت حق
      یادش گرامی
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد علی سلیمانی مقدم
      دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۲۱:۴۱
      روحشان شاد
      یادشان گرامی
      و نامشان جاودان
      🌿☘🌿☘🌿☘🌿
      سارا خوش روش
      دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۲۳:۵۳
      درودهای فراوان بر زنده یاد بانو توکلی،یادشان همواره جاویدان و اشعارشان مانا و درخشان خندانک
      مجیدنیکی سبکبار
      سه شنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ ۰۰:۱۶
      درود و سلام و صلوات بر روح پاک و فروزان فاطمه عزیز. و هزاران درود و سپاس و تشکر به جناب استاد احمدی زاده ( ملحق ) که در روزهای آغازین سال جدید این مژده و هدیه گرانبها را به این حقیر و دوستداران و هم قلمان این وجود نازنین ارزانی داشتند. امید که این التفات ادامه دار باشد. تا اینجانب بتوانم همانگونه ای که در اولین روزهای عضویتم در این سایت وزین درخواست نمودم فاطمه را آنگونه که بود و آثاری ماندگار خلق کرد معرفی نمایم.
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مرضیه  رضایی (رها)
      سه شنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ ۰۴:۱۹
      بال پروازت رسید از آسمان
      تا می توانی اوج گیر
      دست فرصت را بگیر
      پا به پای آرزو پرواز کن
      روحت شاد و یادت گرامی 🌹🌹🌹
      زلیخا رامیار،امید سحر
      سه شنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ ۱۸:۱۸
      حریر صدایت سبز
      پروانه ها آنرا کهکشان میکنند
      با زرهای بالهایشان
      چون شعر های تو ،
      گنجشک ها خواهند خواند
      احساس های ناب تورا
      در تمام ایستگاه ها
      آنچه تن پوش شود
      مروارید خواهد بارید بر دامنش
      از جنس اشک و آه
      تورا دوست خواهد داشت
      هر آن کس که در خت رابشناسد .
      ریشه خواهد ماند
      اگر چه تبر بارها دسته هایش را ازدرخت ساخت
      تو
      برهنه
      تو
      تنها
      نخواهی ماند
      در کالبد جان عاشقانت هستی
      فاطمه جان
      علی مزینانی عسکری
      چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۰۳:۵۱
      روحش شاد
      خندانک خندانک خندانک
      مجیدنیکی سبکبار
      چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۲۰:۱۸
      سلام و درودی مجدد بر روح پاک فاطمه عزیز، و ابراز خوشحالی از باز نشر موقت و ناپایدار این اثر زیبای تو، آماده بودم و هستم برای این که شوری به پا کنم و خودم و دیگر اساتید را برای گرامیداشت و معرفی و شناساندن هنر نابت تهییج کنم که متاسفانه اینبار نیز این احساس و شوق من مانند جوانه ای به تگرگ بهاری خورد و از شاخه کنده شد. تا وقتی دیگر . . .
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مجیدنیکی سبکبار
      پنجشنبه ۱۸ فروردين ۱۴۰۱ ۱۲:۳۳
      بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست

      بگشای لب که قند فراوانم آرزوست

      ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر

      کآن چهره مشعشع تابانم آرزوست

      بشنیدم از هوای تو آواز طبل باز

      باز آمدم که ساعد سلطانم آرزوست

      گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو

      آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست

      وآن دفع گفتنت که برو شه به خانه نیست

      وآن ناز و باز و تندی دربانم آرزوست

      در دست هر که هست ز خوبی قراضه‌هاست

      آن معدن ملاحت و آن کانم آرزوست

      این نان و آب چرخ چو سیل است بی وفا

      من ماهیم نهنگم عمانم آرزوست

      یعقوب وار وا اسفاها همی‌زنم

      دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست

      والله که شهر بی تو مرا حبس می‌شود

      آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست

      زین همرهان سست عناصر دلم گرفت

      شیر خدا و رستم دستانم آرزوست

      جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او

      آن نور روی موسی عمرانم آرزوست

      زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول

      آن های هوی و نعره مستانم آرزوست

      گویاترم ز بلبل اما ز رشک عام

      مهر است بر دهانم و افغانم آرزوست

      دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر

      کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

      گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما

      گفت آن که یافت می‌نشود آنم آرزوست

      هر چند مفلسم نپذیرم عقیق خرد

      کان عقیق نادر ارزانم آرزوست

      پنهان ز دیده‌ها و همه دیده‌ها از اوست

      آن آشکار صنعت پنهانم آرزوست

      خود کار من گذشت ز هر آرزو و آز

      از کان و از مکان پی ارکانم آرزوست

      گوشم شنید قصه ایمان و مست شد

      کو قسم چشم؟ صورت ایمانم آرزوست

      یک دست جام باده و یک دست جعد یار

      رقصی چنین میانه میدانم آرزوست

      می‌گوید آن رباب که مردم ز انتظار

      دست و کنار و زخمه عثمانم آرزوست

      من هم رباب عشقم و عشقم ربابی است

      وآن لطف‌های زخمه رحمانم آرزوست

      باقی این غزل را ای مطرب ظریف

      زین سان همی‌شمار که زین سانم آرزوست

      بنمای شمس مفخر تبریز رو ز شرق

      من هدهدم حضور سلیمانم آرزوست
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0