از صبر یا باید که تو عبرت بگیری
یا اینکه باید با صبوری ها بمیری
بودم برایت هم پدر هم مادر ای دل
من مرده ام... بی من یتیمی یا یسیری ؟!!
میخواستی تا تر کنی با گریه لب را
ای تشنه لب مانند چشمانت کویری
سیلی بزن بر صورتت ای آبرودار
تا سرخ باشد گونه ات یعنی که سیری !
راننده ها دربست امشب می برندت :
تا شهر غم حالا که با غم هم مسیری....