"حرم"
بستم به لب پنجره ات شال غزل را
بد جور گرفتم بخدا حال غزل را
آقا!زبد حادثه شعرم همه زخمی است
شاید نشود شانه کنم یال غزل را
با قافیه های حرمت چله نشینم
تاسربکشم ازدولبت فال غزل را
اکسیژن اطراف ضریحت ملکوتی است
بر چشم کشم مانده پامال غزل را
پایان گدار نفسم ؛ سفره سبزت
سرخینه کند سیب کمی کال غزل را
آقا !حرمت، خلوت "بارانی " درد است
با زمزمه اش اوج دهم بال غزل را
27/9/93 مشهد
شهادت مولايمان حضرت امام رضا(ع) را تسليت عرض مي كنم.