يکشنبه ۱۴ ارديبهشت
جهان نمی ماند .... شعری از محمد_نوروزی
از دفتر نازنین نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۲۱ شماره ثبت ۱۹۵۲۵
بازدید : ۴۰۲ | نظرات : ۳۷
|
آخرین اشعار ناب محمد_نوروزی
|
تو میروی و دلم شادمان نمی ماند
سخن دروغ نگویم که جان نمی ماند
به باغ هستی دنیا سراغ غنچه مگیر
ز جور باد خزان ارغوان نمی ماند
هزار قصه ترا خواندم و نگفتی هیچ
که در کتاب دلت داستان نمی ماند
شبی بیا که بمیرم برای آمدنت
دو لخته خون دلم جاودان نمی ماند
بنو شم از لب لعل تو تا شراب باقیست
ز دست ظلم رقیب در امان نمی ماند
شکسته اند ز بس تار و پود گلهارا
برای فصل بهار بوستان نمی ماند
بیا بمان کنارم که تا زمان با ماست
برای عاشق مسکین جهان نمی ماند
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.