سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 خرداد 1404
    29 ذو القعدة 1446
    • شهادت حضرت امام محمد تقي عليه السلام «جوادالائمه»، 220 هـ ق
    Sunday 25 May 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      مهربانی جایگاهی در قدرت ندارد...برای یک بار هم شده طعم قدرت را باید چشید >گذشت تااطلاع ثانوی تعطیل⛔️

      يکشنبه ۴ خرداد

      خجالت می کشیدم

      شعری از

      سید علیرضا دربندی

      از دفتر ابیاتی نوشته بر آب نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۷۹۷۹
        بازدید : ۷   |    نظرات : ۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

       
      خواستم با همه عشق در آغوشش کشم ؛ خجالت میکشیدم
      با بوسه ای سمت دریای عشقش کشم ؛ خجالت میکشیدم
      آغوش و بوسه؟
      من از اینکه چشم در چشمش کشم  ؛ خجالت میکشیدم
      خواستم از باغچه ام گل سرخی برای دستش بچینم
      خواستم در نگاهش خود را معشوق ببینم ؛ خجالت میکشیدم
      یکبار در خیابان دل به دریا زده دستش بگیرم
      دستم از ترس قفل گردید ؛ خجالت میکشیدم
      شب ها در اتاقم چه شعرهای قشنگی من نوشتم
      جای او خود خواندمو بعد آتش زدم ؛ خجالت میکشیدم
      خواستم قراری در کافه ی دنجی در حوالیه باغی گذارم
      کافه حاضر ؛ باغ حاضر ؛ جرأته دعوت نبود ؛ خجالت میکشیدم
      موقع رفتنش که سر می‌رسید غم عالم در دلم جا میگرفت
      میخواستم به بیشتر ماندنش اصرار کنم ؛ خجالت می کشیدم
      یکبار در تاریکیه شبی  با او تنها شدم
      آن لحظه چون مترسک شالیزار شدم ؛ خجالت میکشیدم
      درد جانسوزی در تنم امانم می‌گرفت
      خواستم التماسش کنم درمانم بشو ؛ خجالت میکشیدم
      خواستم عشق را همچون شعرهایش برایش آواز کنم
      نشد صدایی از حنجره بیرون کنم ؛ خجالت میکشیدم
      یکبار هم که رفتنو گفتن از عشقم مهیا شده بود
      از خدا برف سنگینی خواستم راه را ببندد ؛ خجالت میکشیدم
      عاقبت در روزی سیاه و بارانی دیدم عکسش را کنار دیگری
      داروندارم از آن دیگری شد ؛ چون خجالت میکشیدم
      فقط آنکه از جانش دل سپرده می‌فهمد درد این ابیات را
      فقط او می‌فهمد از خجالتی بودن نبود که ؛ خجالت می کشیدم
      شعر : علیرضا دربندی
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر
      ۲ شاعر این شعر را خوانده اند

      سید علیرضا دربندی

      ،

      ساسان نجفی(سراب)

      نقدها و نظرات
      ساسان نجفی(سراب)
      ۹ دقیقه پیش
      درود بر شما..
      بسیار زیباااست..
      خندانک خندانک
      خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1