سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        یادم هست

        شعری از

        افسانه احمدی ( پونه )

        از دفتر آرامش درون نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ حدود ۱ ماه پیش شماره ثبت ۱۲۸۶۷۹
          بازدید : ۸۶   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )

        "اولین لحظه ی دیدار تو را یادم هست"
        حالت چشم تو ، رفتار تو را یادم هست

        در دلت آتش و چشمان تو پایین از شرم
        آن تپش های به تکرار تو را یادم هست

        وقت بوسیدنت  از حال دلت ترسیدم
        صورت و گونهٔ تبدار تو را یادم هست

        خیره در چشم تو بودم نگشودم لب را
        لحن و  آرامشِ گفتار تو را یادم هست

        سعی کردی نکنی فاش که عاشق هستی
        از پریشان شدن ، اقرار تو را یادم هست

        دست بردم  ، گُل موهای تو را  بردارم
        شرم آن چهره و رخسار تو را یادم هست

        هر چه که فاصله از من تو گرفتی اما
        در دلت نیت و افکار تو را یادم هست

        روبروی تو نشستم  ،  تو دهن باز کنی
        از سکوت تو هم اَسرار تو را یادم هست

        گفتی از بوسه ی من واهمه داری دیدی
        جای هر بوسه و آثار تو را یادم هست

        لابلای همه ی حوصله ها ، تب کردی
        حرف عشق آمد و اصرار تو را یادم هست

        بعد از ابراز وفای تو  به خود بالیدم
        حول دلدادگی ، پرگار تو را یادم هست

        هر کسی را که نظر داشت بر این دلداده
        در مقابل ،  غم و پیکار تو را یادم هست

        هر کجا خسته از اندوه زمان بودم من
        شب و روز عشق تو اظهار تو را یادم هست

        یک شب از سوز و تبت سخت به خودم پیچیدم
        قلب بی تاب و گرفتار تو را یادم هست

        هر که پرسید نگفتم که مرا پس زده ای
        پای هر قائله اخبار تو را یادم هست

        بغضِ یک عمر بدونِ تو نشستن سر رفت
        بی محلی به من آزار تو را یادم هست 

        گفتی از عشق تو سیرم ، برو از زندگی ام
        بی تفاوت شدی بیزار تو را یادم هست

        پشت سر  ، ابر بهاری شدم و باریدم
        لحظه ی رفتنت آوار تو را یادم هست

        افسانه_احمدی_پونه
         
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        حدود ۱ ماه پیش
        خیلی عالی بود.. آفرین خندانک
        درود پونه خانوم عزیز خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        حدود ۱ ماه پیش
        درود زیبا بود
        محمد اکرمی (خسرو)
        حدود ۱ ماه پیش
        درود بانو احمدی
        مثل همیشه زیبا و با احساس سرودید
        پیروز و دلشاد باشید و تندرست
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمودرضا رافعی (رافع)
        حدود ۱ ماه پیش
        بسیار زیبا این غزل فراق پر فروغ را قلم زدید خندانک
        درودها شاعر ارزنده بانو احمدی گرانقدر خندانک
        تقدیمی :
        گاهی که قدح خالیست
        پر باش که جامی هست خندانک
        ساسان نجفی(سراب)
        حدود ۱ ماه پیش
        درود بر شما بانوی گرامی..
        زیبا و عالی سرودید..
        سال نو مبارک..
        خندانک خندانک
        شهرام بذلی
        حدود ۱ ماه پیش
        درود ها
        به هر حال اولین ها هیچ گاه و هیچ وقت فراموش شدنی نیستند
        چه در زبان ادبیات که زبانی با مفهوم و معناست و چه در بیان و اشتیاق که برای خود،هزاران دلیل و مأوا دارد

        مانا و برقرار باشید
        آوا     صیاد
        حدود ۱ ماه پیش
        خندانک
        محمدکریم نقده دوزان خراباتی
        حدود ۱ ماه پیش
        سلام و عرض ادب سرکار خانم بانــــو احمدی گرامی
        غزلتان برای اولین شیدا شدن ها بسیار قابل فهم و درک می باشد.
        نمی دانم علت چیست که بانوان در سرایش عاشقانه ها بسیار بی پروا قلم می زنند دیبای خاطراتشان را...
        نکتهٔ مهمی که می خواهم بگویم اینست که:
        تا کسی عشق را تجربه نکرده باشد توان درک حقیقتِ وجود شیدائی را محال است درک کند و از حیطهٔ تفکر خارج است.
        بی دلیل شعر شما بزرگوار بر دل می نشیند و تداعی گر خاطراتِ جوانی ست با آن شور و شوق کم نظیر اما من رها کردم و برای دفاع از ناموس و میهنم رفتم و زمانی که باز گشتم خبری جز عشق به آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام نبود...
        بسیار حظ بردم با غزل زیبای شما و درس های تازه ای آموختم از پس اندیشهٔ زلالِ کِلکِ منقوش و مصور از تفکرِ ساحتِ جنابتان.
        برایتان آرزوی پویایی و سلامتی دارم از حیِّ لایزال
        با احترام🙏🏼💐
        هواجان جاویدان
        حدود ۱ ماه پیش
        🍃🦜💐🍃🦜💐🍃🦜💐🍃

        درود بر اندیشه و احساس زیبایتان

        🍃🦜💐🍃🦜💐🍃🦜💐🍃

        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0