سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        عشق مجروح _غزل مثنوی

        شعری از

        مجید ساری

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ۰۵:۰۴ شماره ثبت ۱۲۸۲۴۲
          بازدید : ۱۱۱   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مجید ساری

         
        عشق مجروح تو یکبار جهانی بشود
        صلح فرمانده و گیتار جهانی بشود 
         
        بین لبخند خود و نقطه پایانی عشق
        تو کمی منظره بگذار جهانی بشود 
         
        گردن آویز شبم ضامن تابیدن توست
        وای اگر قلب بدهکار جهانی بشود 
         
        باز دریا شدنم صدر خبرهای دلیست 
        پس بیا قاسم افشار جهانی بشود 
         
         سر به دیواره اشعار زدم باور کن
        تکیه بر سایه خودکار زدم باور کن 
         
        دل من زهر خوشی های زمان می‌خواهد 
        رقص ِ افعی کُش ِ کبرای زمان می‌خواهد 
         
        لاشه‌ی دفتر صد برگ مرا جمع بکن
        بی تو منهای غزل؟ مرگ مرا جمع بکن
         
        باید اندام تورا در بغلم قاب کنم
        مدل ِ خواب تورا بین همه باب کنم 
         
        هوس لمس تو بی عارضه‌ امضا بشود 
        ببرد اجر دو صد نشئه که ارضا بشود 
         
        رنگ آغوش پناهندگی ام سبز نشد
        زیر پایت علف زندگی ام سبز نشد
         
        در غروب نفسم داغ شقایق دیدی
        خسته از سایه، قرنطینه عاشق دیدی  
         
        روی چشمان تو اعجاز خدا معلوم است 
        با نگاهم فلش ِ قبله نما معلوم است 
         
        بیت و شه بیت ِ نگهبان تو باران باشد
        پشت هر پنجره قربان تو باران باشد
         
        با تو دستان مینیمال شده می‌رقصند 
        آرزوهای لگد مال شده می‌رقصند 
         
        تو غم انگیز ترین ماه ِ زبر دست دلی
        دختری در وسط ِ کوچه بن بست دلی
         
        قاب ِآیینه، همایون تورا کم دارد 
        سلفی خنده موزون تورا کم دارد 
         
        شب به شب با تِرَک حنجره مهتاب شدم
        مثل چشم آذر اسطوره غزلتاب شدم
         
        من حسین واره ترین مثنوی ام ،پس برگرد 
        به خداوند غزل، منزوی ام ،پس برگرد 
         
        خبرت از حرم خرمگسی می آید 
        ( مژده ای دل که مسیحانفسی می‌آید )
         
        قصه عشق کمی تلخ و کمی شیرین شد
        خب ببخشید که پایان خوشش غمگین شد
         
        تا قلم موی ِ بر انگیختگان می‌شکند
        واژه در سوژه فرهیختگان می‌شکند 
         
        چیب بابای مصیبت خور ِ دهقان زده اند 
        آفت مزرعه روی تن شیطان زده اند
         
        سیب خوشبختی ما با فتوشاپ زیبا بود
        ورنه آتش به شجرنامه انسان زده اند 
         
        سالها وارث خاکستر نمرود شدیم 
        با تبرزین، چه گلی بر سر ايران زده اند؟
         
        نوره خواریم ، خدایا دو گرم خاک بپز 
        بس شبیخون به کفن پاره باران زده اند !
         
         
        ويرايش_شعری_قدیمی 
        اسفند_ماه_۱۴۰۲
         
        پیشاپیش سال جدیدی همراه با خوبی و خوشی و آرامش 
        براتون آرزومندم 
        #نون_والقلم_وما_یسطرون
        #یا_منجي
         
        ۱۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0