سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 24 ارديبهشت 1403
  • لغو امتياز تنباكو به فتواي آيت الله ميرزا حسن شيرازي، 1270 هـ ش
6 ذو القعدة 1445
    Monday 13 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      دوشنبه ۲۴ ارديبهشت

      دستِ تقدیر

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۶:۵۷ شماره ثبت ۱۱۹۹۸۰
        بازدید : ۷۱   |    نظرات : ۱۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      دستِ تقدیر
       
      ای خوش آن خاطره ای که پس ازحسِ اجل ،
      به دستانِ پُر ازهیبت و خوبِ بادِ تقدیر افتاد
      گرچه بی حس شد و سست شد به زمانَکی و،
      به حالِ تخدیر افتاد
      گرچه آن مغازه ی بازِ شبانه روزی اش ،
      دگر به حالِ تعطیل افتاد
      گرچه غمش انگار چپید به چشمِ دوستانش و،
      چشمها همگی ، به حالِ تقطیر افتاد
       
      آری دوستی را ، همه دوستان ،
      با اشک معاوضه نمودند
      اما کسی خود را نکُشت ،
      چونکه میدیدند روزبه روز کسی ،
      به دستِ تقدیر افتاد
       
      دستِ تقدیر، چه دستانِ خوشی ست
      داستانِ خوشی ست
      ما همه مُردگان ، خود را بینیم
      زندگانند که خوشحالند درکنارِ نور
      شبی دیگر نیست ، درکنار نور
      درهمین حال بودم که به سویم ،
      از ناکجاآباد ، چند تیر افتاد
       
      ماهِ تیر بود ،
      منهم ، جلیقه ی ضدِگلوله ای نداشتم
      نوبتم نبود انگار ،
      چون همگی شان به خطا رفت
      شاید این ماندنِ عمر، نوشته ی تقدیرش ،
      از روی عطا رفت
      ازمن هیچ چیزی دراین باب نپرسید ،
      که از آینده چیزی نمیدانم
      فقط میدانم که درمسیرِ این لوله ی عمر
      که بی شباهت ، به لوله ی نفت نیست
      یه تبدیل افتاد
       
      سناریو عوض شد
      آن مسیرِ گرم ، مسیرش ،
      به سرزمینی سرد و، پُر از قندیل افتاد
       
      آرماتورهای بنایی محکم ،
      نمیدانم زکجا پُرشد درآنجا و،
      درآن حوالی ، بندیل بندیل افتاد
      شاید میخواستند اینبار، شهری آرمانی بسازند
      وانتی های فروش آمدند
      با همه آلودگی های صوتی شان
      شهری که برای عامه هیچ پولی نداشت
      خاص برداشت و دگر پولی نگذاشت
      ز سوی آسمان برای بیشمار خرید ،
      بارانی ز زنبیل افتاد
      یادِ روزعید پاک افتادم و دعای عیسی
      به میانِ پولداران ، موجهای عظیمی ،
      ز تقبیح افتاد
       
      تبدیل شده بود مسیر، خوشبختانه
      به خود گفتم : خوشا این شهر، دگر حکومتش ،
      بدستِ تقدیر افتاد
      به میانِ پولداران ، هجومِ تنبیه افتاد
       
      تقدیر انگار گردباد بود و فقط ،
      ستمگران را ازشهر دستچین میکرد
      نگهِ بی پولان سوی آسمان ،
      زان عروجِ مصنوعی ، گَهی کسی کِیف میکرد
      اما اغلب دلشان سوخت برایشان و بهرِهمه رسوایی شان ،
      خیلی دیدم که دهانِ خویش را ، پُر از حیف میکرد
      پس ازآن عروجِ قُلّابی و مذموم ،
      آنهمه ظالمِ بد ،
      همه با مغز خورده بودند به زمین و ،
      مغزی در سرها نبود
      یکی میگفت : مگر قبلاً مغزی در سرهاشان بود ؟
      انگار در دیگ همه ستمگران ،
      بهرِ تراشیدنِ ته دیگ ، هجومِ کفگیر افتاد
       
      بهمن بیدقی 1402/2/17
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      آوا     صیاد
      دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۲۱
      خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۳۴
      با سلام و عرض ادب بزرگوار
      سپاس
      ارسال پاسخ
      علی مزینانی عسکری
      دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۹:۳۶
      سلام و عرض ارادت
      بسیار عالی است استاد بیدقی عزیز
      احسنت
      خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۰۶
      با سلام و عرض ادب جناب آقای مزینانی بزرگوار
      سپاسگزارم از لطف و مهرتان
      سلامت باشید و شادمان
      ارسال پاسخ
      نرگس زند (آرامش)
      دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۰۳
      درود بر شما خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۰۶
      با سلام و عرض ادب هنرمند بزرگوار
      سپاس
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۲۴
      با سلام وارادت
      استادبزرگوار
      همیشه
      طبعتان جوشا
      زبانتان گویا
      قلمتااان نویسا
      دلچسب و زیبا شعری بود
      هزاران درود
      خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۰۷
      با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار
      سپاسگزارم از لطف و مهرتان
      سلامت باشید و شادمان
      ارسال پاسخ
      محمد اکرمی (خسرو)
      دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۱۶
      خندانک خندانک خندانک
      درود
      خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۰۸
      با سلام و عرض ادب جناب آقای اکرمی بزرگوار
      سپاسگزارم از لطف و مهرتان
      سلامت باشید و شادمان
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1