جمعه ۱۲ ارديبهشت
شب برفی شعری از محمد باقر تسلی
از دفتر چرخ گردون نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۱ ۱۰:۱۳ شماره ثبت ۱۱۵۰۸۵
بازدید : ۲۳۷ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب محمد باقر تسلی
|
نیمه شب بود آسمان ابری
هوا سرد و زمین برفی
زمستان شش روزه بود آنشب
به دنیا آمدم وقتی
که ای کاش آنشب برفی نمی دیدش طلوع صبح فردا را
که از بخت بدم آنشب سحر شد
گرفتن نام من از پنجمین شمع ولایت
که شاید عالمی گردم به غایت
ولی این شد نهایت.......
زمستانها بهاران در پی هم درگذشتند
شدم مردی چهل ساله
سپیدی همان برف چهل ساله
نشسته بر سرم اکنون
نموده دیدگانم تار،محاسن سایه روشن
زده شخم بر جبینم روزگار
ولی چیزی نجسته از قرار
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
کمی ویرایش کنید.. نیمایی زیبا و پرمعنایی میشود
مفهوم هم بسیار جالب بود