سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری


عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 10 ارديبهشت 1403
  • روز ملي خليج فارس
  • آغاز عمليات بيت المقدس، 1361 هـ‌.ش
21 شوال 1445
  • فتح اندلس به دست مسلمانان، 92 هـ ق
Monday 29 Apr 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    دوشنبه ۱۰ ارديبهشت

    آدم چرا خلق شد ؟

    شعری از

    بهمن بیدقی

     از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
    ارسال شده در تاریخ شنبه ۹ مهر ۱۴۰۱ ۰۵:۱۶ شماره ثبت ۱۱۳۸۸۴
      بازدید : ۹۷   |    نظرات : ۶
    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر بهمن بیدقی

    آدم چرا خلق شد ؟
     
    درخطِ افقِ دریا ، به اسلوموشنی ،
    خورشید غرق شد
     
    آسمان گرفت و ابرها ، نبرد آغازیدند
    آسمان دچارِ رعد وبرق شد
    شیشه نریخت ، ازآن صوتِ عجیبش
    شیشه ای که بینِ دولایه ی جسمش ،
    دمیده شده بود روحی که ،
    نامِ آن روحِ دمیده ،
    طلق شد
     
    آدمیزاد ترسید ، ازقیامِ طبیعت
    تمامِ ترسش به فریادی ،
    واردِ حلق شد
     
    تابلوی جیغی دیگر، اما اینبار رئال ،
    دراین وانفسای دنیا خلق شد
     
    ز آذرخشی آتشی ،
    خزید و وارد به گوشه ی دلق شد
    ریای آدم همه سوخت
    " که ریا هیچوقت تا ابد نمیمانَد "
    آنچه میمانَد ، صداقت است و بس
    کامِ آدمیزادِ بی صداقت ،
    کامل تلخ شد
    انگارمیخواست ،
    تا ابد دروغ بگوید و دروغ
    تف براین دروغ
    که به بی صداقتی اش آدمیزاد ،
    صاحبِ زرق شد
    زرق که آمد ، آدمیزاد هم ، سیاه قلب شد
     
    بلعیدنِ دنیا ،
    دلیلِ اشتهای سیری ناپذیرِ جنگ طلبی اش بود
    دنیا حال با دوگونه نگاه ، تبدیل به شرق وغرب شد
     
    غرب که ایمانش را فروخت ،
    گهگاه مسلط به شرق شد
    شرق هم آرام نگرفت
    انگار رئیسعلی شده بود
    قلبش هم دلوار
    آنجا بود که گیسوانِ چتری
    بعد ازآنهمه آب وهوای بارانی ،
    مدل اش تبدیل به دوسویه های ،
    فرق شد
    یه دسته مو، حاکمش غرب بود
    یه دسته مو، حاکمش شرق
    بازهم کامِ مستضعف بود ،
    که بیشمارباره ، تلخ شد
     
    آدمیزاد از زندگی اش ،
    تابلویی دیگر آفرید
    شاعری دیگر آمد و،
    هنرمند اولِ وادی بلخ شد
    مولانا که ازدنیای ذر آمده بود به نهانخانه ی مادر
    روح و جسمش ،
    پُر ازتجربه ازآن سفرِجادویی ،
    فاتحانه واردِ بلخ شد
     
    ارتباطاتِ بیشماری بود بینِ نورون های مغز و،
    نورون های مغزمانندِ طبیعت ،
    بیشمار ارتباطِ نامکشوفِ ازشروع تا انجام را ،
    فقط خدا میدانست و بس
    خدا آگاه بود ازذره ذره ی این سناریوی توو درتوو
    عبادتِ فرشتگان وهمه خلائق به جای خودش ،
    " خدا آدم را آفریده بود که بنده وار، عبادتش کند " *
    سفرنامه ی آدمی چه فراز و نشیبی داشت
    هرکدام ازاین قومِ آدمیزاد ،
    دیر فهمید که نقشش دراین میانه چه بود
    اینکه آدم ، چرا خلق شد 
     
    *سوره ی ذاریات ، آیه ی 56 
    بهمن بیدقی 1401/6/4
    ۲
    اشتراک گذاری این شعر
    ۱۱ شاعر این شعر را خوانده اند

    بهمن بیدقی

     ،

    سید هادی محمدی

     ،

    فاطمه بهرامی

     ،

    عباسعلی استکی(چشمه)

     ،

    م فریاد(محمدرضا زارع)

     ،

    سارا رحیمی

    ،

    عارف افشاری (جاوید الف)

     ،

    نسرین حسینی

    ،

    فروغ نصیری

     ،

    محمد علی سلیمانی مقدم

     ،

    حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    عباسعلی استکی(چشمه)
    يکشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۱ ۰۸:۰۱
    درود استاد عزیز
    بسیار زیبا و آموزنده بود
    حکیمانه و مبین مشکلات جامعه
    موفق باشید خندانک
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    يکشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۱ ۰۸:۱۸
    با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
    سپاس ازنظر لطفتان
    مؤید باشید
    ارسال پاسخ
    نسرین حسینی
    نسرین حسینی
    يکشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۱ ۱۷:۲۱
    درودها برشما جناب بیدقی عزیز وارجمند
    بسیار زیبا بود ودلنشین قلمتون ماندگار 🌺🌺❤️❤️
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    يکشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۱ ۱۸:۰۰
    با سلام و عرض احترام هنرمند گرانقدر
    بزرگوارید
    سپاسگزارم ازنظر پر از لطف ومهرتان
    سلامت باشید و شادمان
    ارسال پاسخ
    فروغ نصیری
    فروغ نصیری
    يکشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۱ ۱۸:۲۳
    سلام و درود
    جالب بود
    و البته بسیار عمیق و زیبا خندانک
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    يکشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۱ ۱۸:۳۸
    با سلام و عرض احترام هنرمند گرانقدر
    بزرگوارید
    سپاسگزارم ازنظر پر از لطف ومهرتان
    سلامت باشید و شادمان
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.

    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    سید هادی محمدی سید هادی محمدی
    ۱۳ ساعت پیش     سیاوش آزاد سیاوش آزاد
    دیروز     پژمان بدری پژمان بدری
    ۲ روز پیش     محمدرضا آزادبخت محمدرضا آزادبخت
    ۳ روز پیش     سید هادی محمدی سید هادی محمدی
    ۳ روز پیش     سید هادی محمدی سید هادی محمدی
    ۳ روز پیش     سیاوش آزاد سیاوش آزاد
    ۴ روز پیش

    نظرات

    مشاعره

    ساسان نجفی(سراب)

    دست از زمانه شستم و روح سرکش آرام گرفت و مست زِ تازیانه چشم ادب فرو بسته ام هیچ نبینم اا بداهه م
    شهرام بذلی

    تربت پاک تو نوشین دل آرای دل است ااااا هر کسی دل به تو داد آه به اندوه نداد
    طاهره حسین زاده (کوهواره)

    تنهایی ام را دوست دارم بی نشان است ااا از هرچه زهر و نیش و سَمّی در امان است ااا بداهه ت
    طاهره بختیاری

    ندانستم در این دنیای وا نفسا چه می خواهد دلم از بس فریبنده است اا بداهه ت
    طاهره حسین زاده (کوهواره)

    کرامت را نشانی در خراسان ااا عَلی موسَی الرّضا سُلطانِ احسان ااا صلّی الله علیک یا امام رئوف یاامام رضا بداهه ن

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0