سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 27 ارديبهشت 1403
  • روز ارتباطات و روابط عمومي
9 ذو القعدة 1445
    Thursday 16 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت

      سایه های مجانی

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳۰ تير ۱۴۰۱ ۱۳:۰۴ شماره ثبت ۱۱۱۹۰۰
        بازدید : ۹۵   |    نظرات : ۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      سایه های مجانی
       
      دوست دارم همچون ،
      یک درخت باشم
      بی دریغ ، همراه با ،
      پَهن کردنِ سایه های مجانی
      مأمنی امن ،
      برای اینهمه پرنده ، کندو،
      تنِ خسته ی غریبی
      همه خیرات ،
      پُر ازخدمت هایی مجانی
      آماده برای سدِّ دشمن ،
      یک دسته شدن ،
      بهرِ یک چاقویِ زنجانی
      دستانم به دعا ،
      همیشه سوی آسمانهاست
      به خویش تَشَر میزنم ،
      نکند دوستانت را ،
      زخود بِرَنجانی
       
      زیر باران ، بی چتر
      زیر برف ، بی حرف
      زیرصاعقه ، مکانی امن ،
      بهر آن لکنت گرفته ی کم حرف
      که ندارد جایی ،
      اویی که نبسته است هیچ طَرْف
      بهرآنکه پُرنگشته است هنوز،
      همه ی گنجایش اش ،
      چون ظرف
       
      گرچه تنها ،
      درشبی به وسعتِ غریبیِ انسانِ کم تاب
      گرچه گردد شاخه‌هایم ،
      بازیچه ی کودکانی ،
      پُرحیات ، ولی بی حیاط و بی " تاب "
      سایه ام آرامشی باشد برای ،
      آفتاب سوخته ای بیتابِ بیتاب
       
      تا به وجد آید برای ادامه ای
      تازه یادش آید درسایه ی من ،
      گرسنگی اش یکریز روبه فزون است ،
      بیشتر شود بیتاب
      گازی زند ، به گوشه ی تی تاپ
      وقتی درمیان گیسوانِ برگی ام ،
      میوه ها ، بخوبی رسیدند ،
      تعارف میکنم بردارند عابران ،
      از این میوه های شیرین ،
      میوه هایی ، همه تاپ
       
      واقعاً چه کِیفی دارد بخشیدن و،
      نگرفتن
      یک سویه عمل کردن
      به خدا چشم دوختن
      فقط ازخدا گرفتن
      هستی را ز لنزِ چشمانِ یار دیدن
      او را مدح گفتن ،
      خداوندی اش را ،
      بی شرک پرستیدن
       
      بهمن بیدقی 1400/5/28
      ۲
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۱ مرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۴۳
      درود استاد عزیز
      شورانگیز و زیبا بود
      پر معنی و آموزنده
      دستمریزاد خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      شنبه ۱ مرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۲۷
      با سلام و عرض ارادت استاد بزرگوار
      از لطفتان سپاسگزارم
      شاد باشید
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      شنبه ۱ مرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۲۱
      سلام و عرض ادب
      استادوادیب.گرامی
      بسیار عالی وپرمعنی خواندم
      هزاران درود برشما
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      شنبه ۱ مرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۳۵
      با سلام و عرض ارادت استاد بزرگوار
      از لطفتان سپاسگزارم
      شاد باشید
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0