سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 10 ارديبهشت 1403
  • روز ملي خليج فارس
  • آغاز عمليات بيت المقدس، 1361 هـ‌.ش
21 شوال 1445
  • فتح اندلس به دست مسلمانان، 92 هـ ق
Monday 29 Apr 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    دوشنبه ۱۰ ارديبهشت

    داد و سـتــد ( مـثنــوی )

    شعری از

    یزدان ماماهانی

    از دفتر گیتار بی تار نوع شعر مثنوی

    ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۸:۰۶ شماره ثبت ۱۰۹۶۹۲
      بازدید : ۲۲۱   |    نظرات : ۸

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر یزدان ماماهانی

    یـکی آمـد و گـشـت ســر راه مـن ..!
    که از پـیشـهٔ خـویـش ؛ بگـفتا سخـن
     
    خــرد وَرز و بــر مــن گــذار راهِ کـار
    سـبـک گـردد از شـانـه‌ام ،، رنــج بــار
     
    دهــان در دهــان و زبــان در زبــان :
    پـراکنـده گـشـت ایـن بـیـان و گـمـان
     
    کـج‌انـدیـش ز شُـغلـم گـرفـت انـتقـاد
    بـه کـسبـم زده ؛ اَنـگِ نـنـگ و فـسـاد
     
    بگفت:این‌چه‌کاریست‌گرفتی‌به‌دست؟
    در آن فـایـده و بهره و صرفه هست !
     
    کـسان مـی‌دهـی پـول بـعـنـوان وام :
    بـگـیـری سـپـس ؛ عـایـدی از عـوام ؟
     
    بگـفتـا : دهـی مایه ، چنـد درصـدی ؟
    سـتـانـی چـقـدر ؛ بــهـره و عـایـدی ؟
     
    چـه انــدازه دارد ،، زیـان و گـزنــد ؟؟
    چـه میزان از آن ، خانـمانسوز شدند؟
     
    چه مـبلـغ بـدادی ، سـتانـدی چقـدر ؟
    بدهـکار چو دستمال چلاندی چقدر ؟
     
    پـیاپی سـوال بـود می‌کشیـد بر رُخـَم
    بـه جـز روسـیـاهـی ، نـبـود پـاسـخـم
     
    یِـهــو ؛ یـادم افـتـاد ...! بـه یـاد شـمـا 
    مـشــرّف شــوم ،، نـزد مـنـطــق سِـتـا
     
    سـرآغـاز بـگـردم ؛ چــو جـویـای حـال 
    سـپـس ، بـشنـوم تا جـواب سـوال ..
     
    گـنـاهـست مگـر کـسـب داد و سـتـد؟
    بــریـن مـی‌زنـنـد ، وصـلـه و اَنـگِ بـد
     
    گـناهـست مگـر ؛ وام و قرضی دهی؟
    تـوافـق شـود زیـن قـروض وانـگـهـی
     
    ز مقـروض بگـردد ، بـهـایـی وصـول :
    بـه عـنـوان پـاداش و یـا ســود پــول
     
    طلبـکار خـطایـش چه بـاشـد مـیان ؟
    نـزول خـور خـطابـش کننـد ناکسان !
     
    جـز اینـست مگـر دسـت یـاری رسانـد
    شـرف رفـتـه را ..! اعـتـبـاری رسـانـد
     
    کـسـی سُـقـم و لـغــزش نـدیـده از او
    نـه آزار و رنــجـش رســیـده از او ..
     
    نه او سـارق و دزد و نه جـیب‌بُـرَست
    نه آخورخورست و نه‌‌ توبره خورست
     
    نـه بــر خـونـی آلــوده شـد دسـت او
    نـه دنـبـال پـیـکـار ،، کـمـر بـسـتـه او
     
    نـه درب کـسـی را زده بــی دلــیـل !
    نه از گوشت نفع ، چرب بکرده سبیل
     
    نه چشمی دوانْـد ، سوی بی‌عـصمتـی
    نه دیـده گشـود ، سمـت بـی‌حـرمتـی
     
    به هرحال کسی زو که نُقـصان نـدیـد
    نـدیـدنـد بـدی زان بــگـردد پـدیـد ..؛
     
    ولـی نـقـض و طـردش کنـد دیـگـران
    دهـد وام و اخـذ می‌کـنـد ســودِ آن !
     
    خـردمـنـد دانـا ..؛ زمـانـش رســیـد ..
    جــواب سـوالات مــا را ،، دهــیــد ؛؛
     
    لب و لـوچـه برهـم زد و خـورد تـکان
    دهـان را گـشــود و بـچـرخـیـد زبـان
     
    چنین گفت : خردورزِ دانش شمـول :
    جـهان ممـلو از عیب تراش و فضول
     
    عـمـلـکـرد روزمــرهٔ ایــن دو قــوم :
    ســر و بــو کـشـیـدن بـه کـار عـمـوم
     
    نـگــنـجــد بــزرگــی و افــتــادگــی :
    نـه در وصـفـشـان جـز حـرامـزادگـی
     
    ولیـکن بـپـرسیـدی از قـرض و سـود 
    بـخـواهـیــد شـمـا را کـنـم رهـنـمـود
     
    سزای چنین پیشه، خوب یا بَدَست ؟
    ثــنـا یـا نــکـوهـیــدن ایــزدســت ؟
     
    طلبـکـار ســتـانـد از بـدهـکاری پــول
    عـوام ایـن سِـتَـد را بخوانـد نـزول !
     
    اگـر این نـزول باشـد و کار پـست ..!
    کنون داخل بانک شرعی‌‌ چه‌هست ؟
     
    سپـرده کـنی پـول و مقصـودِ بانـک :
    دهـد بـر سپـرده گـذار ســود بانـک !
     
    بـپرداختـه بانک گرچه وام بر عوام :
    گـرفت ؛ ده بـرابـر از آن ســود وام !
     
    نـگـیـر خــرده گـیـر .. خــردهٔ نـاروا !
    بگشـت ، مـصلحـت بیـن این ماجـرا
     
    دگـر افتـرا زن ، نگیـر عـیب و نقـص
    کسی‌أخـذنمود‌قرضی‌ازبانک‌و‌شخص
     
    بـدان با رضـامنـدی خـویـش سِـتانـد
    " ‌ تـن از دام بـی‌‌آبـرویـی ؛؛ رهـانـد "
     
    نـه قـلّاده انـداخـت کـسـی گـردنـش
    نـه کـس بـوده بـر وانـمـود کـردنـش
     
    خودش بر خودش‌ داده بود پیشنهاد
    ودیــعــه بـگـیـرد بـریـن اسـتـنـاد ...
     
    چه بانک باشد و نوعـی و غیـره‌ای :
    دهـد بـابـت قـرض خـویـش بهـره‌ای
     
    پـسنـدیـده و درخـورست سنـجشـت
    همیـن بـود و بـس پـاسـخِ پرسشـت
     
    گـهی خیـر رسـانَـد گـهی هـم زیـان !
    گـهـی مـوجـب خـنـده و گـه فـغان !
     
    نه‌بی‌عیب‌ونقص‌ باشد و‌ نه‌‌خطاست
    گهی نادرست ، گه پر از محتـواست
     
    "درسـت اسـتفـاده شود زین رونـد :
    مـحالـست ببینـد کسـی زان گـزنـد "
     
    نـزول ، واژهٔ نـاپـسـنـدسـت و بـد !!
    " از آن نـام ببـر لـفظ داد و سـتـد "
     
    چنین پیشه ؛ کاربـرد صنعـت‌گرست
    بر آن پـیشـه‌ورزی که سـود آورست
     
    تو‌ ای قحـط زده رفتـه بـودی ؛ نـرو
    دگـر جـانـب قــرض ســودی ؛؛ نــرو
     
    بـسـنـده کـنـم بــر ســوال و جـواب
    گـرفـتـم مـراد و بـگـشـتـم مــجـاب
     
    چـنان خـام جهـل بـودم و شـایبـه !
    شـدم بـا خـرد ؛؛ پـخـتـهٔ تـجـربـه ..
     
    ســرِ راه بــنــده ...؛ گـرفـتـی قــرار
    چـراغـان کـنی ، مـغز تـاریـک و تـار
     
    سـپـاس رهـنمـود کـردی و راهـنـمـا
    در آخـر سه‌بـیت پنـد و انـدر ، نـمـا
     
    مـده آب ، درخــتـان بـیــریـشــه را
    مشـوسنگ‌،شِکان‌بی‌غرض شیشه‌را
     
    بـده نان ولـی نـه بـه دنـدان شـکـن
    نمـک‌ پـاش بـه‌ زخـم نمکـدان شکن
     
    نیـازمنـد شـهر را گـرامـی شـمار ..
    بدان قدر دوستدار و دوستش‌بدار
     
    دادوستد
    یزدان‌_ماماهانی 
    سـرایـش۱۲_۲_۱۴۰۱
    _🎼🎸گیـــتار بـی‌تــــار🎸🎼_
    ۱
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    سه شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۱:۴۱
    درود دوست عزیز خندانک
    یزدان ماماهانی
    یزدان ماماهانی
    چهارشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۲۶
    درود متقابل خدمت
    آقای استکی بزرگمهر 🌺
    ارسال پاسخ
    محمد باقر انصاری دزفولی
    سه شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۱۲
    مانند همیشه عالی سرودی بود
    لذت بردم
    هزاران درود برشما
    شاعر بزرگوار
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    یزدان ماماهانی
    یزدان ماماهانی
    چهارشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۲۶
    درود و عرض ادب خدمت
    آقای انصاری بزرگمهر 🌹

    سپاس از همراهی صمیمانتون 🥀
    ارسال پاسخ
    طوبی آهنگران
    سه شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۱:۰۲
    سلام بزرگوار احسنت. و احسنت
    که شعری. زیبا. و بسیار بلند
    سروده اید
    یزدان ماماهانی
    یزدان ماماهانی
    چهارشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۳۰
    درود و عرض ادب خدمت
    بانو آهنگران ارجمند 🥀

    سپاس از همراهی پر مهرتان 🌹
    ارسال پاسخ
    سه شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۸:۴۴
    درود 🌹
    مثنوی پر محتوایی بود.. خندانک
    یزدان ماماهانی
    یزدان ماماهانی
    سه شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۰:۵۰
    درود جاودان و شایان
    و سپاس بی پایان خدمت
    شما ایزدبانوی فخرآفرین🌹

    از حسن ملاحظتون ، صمیمانه
    سپاسگزارم 🌷🌷
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0